سهای سهی؛ شعر و زندگی ذبیح‌الله صاحبکار

سُهای سُهی؛ شعر و زندگی ذبیح‌الله صاحبکار «سُهی» (1313ـ1381 ش) با نگارش و نقد و انتخاب محسن ذاکرالحسینی «پرند»، ذبیح‌الله صاحبکار، متخلص به «سُهی»، یکی از خوش‌قریحه‌ترین شاعران خراسان در پنجاهۀ اخیر بود که بیشتر به غزل‌سرایی شهرت داشت.

سهای سهی
سهای سهی؛ شعر و زندگی ذبیح‌الله صاحبکار
پدیدآورانذاکرالحسینی، محسن (نگارش و نقد و انتخاب)
ناشرفرهنگستان زبان و ادب فارسی
مکان نشرتهران
سال نشر1397
شابک4ـ14ـ8735ـ600ـ978
موضوعصا‌حبکا‌ر، ذبیح‌الله‌، ۱۳۱۴ - ۱۳۸۱,شعر فا‌رسی‌ - قرن‌ ۱۴,شعر فا‌رسی‌ - قرن‌ ۱۴ - تا‌ریخ‌ و نقد
کد کنگره
‏PIR ۸۱۳۱/الف۳ی۸۴ ۱۳۹۷

گزارش کتاب

ذبیح‌الله صاحبکار، متخلص به «سُهی»، یکی از خوش‌قریحه‌ترین شاعران خراسان در پنجاهۀ اخیر بود که بیشتر به غزل‌سرایی شهرت داشت. او دوشنبه سیزدهم فروردین سال 1313 شمس، در تربت حیدریه، روستای دولت‌آباد دیده به جهان گشود و در دامان مادر و زیر سایۀ پدری پارسا پرورش یافت. پدرش، کربلای ابراهیم کمالی، به مناسبت آنکه صاحبکار خوانین تربت حیدریه به جلگل زاوه بود، نام خانوادگی صاحبکاری را اختیار کرد اما سهی بیشتر به نام صاحبکار شهرت یافت.

ذبیح در زادگاهش به مکتب رفت؛ دورۀ ابتدایی را در دبستان همان روستا گذراند. مقدمات زبان عربی و ادبیات فارسی را نزد پدر آموخت، قرآن و گلستان و بوستان را فراگرفت و به توصیۀ پدرش در سیزده‌سالگی برای ادامۀ تحصیل در دبیرستان رهسپار تربت جام شد که برادرش در آنجا کارمند ارتش بود.

سهی به راهنمایی و تأکید دوست شاعرش، غلامرضا قدسی، به مشهد مهاجرت کرد و در آنجا به تکمیل تحصیلات خود مشغول شد و تا سال 1340 در مدارس حوزۀ علمیۀ باقریۀ، حوزۀ علمیۀ عباس‌قلی خان، مدرسۀ خیرات، مدرسۀ حوض لقمان و مدرسه نواب صفوی درس خواند. پس از آن، در سال 1342 به خدمت آموزش و پرورش درآمد و در تربت حیدریۀ و مشهد به تدریس در دبستان و دبیرستان اشتغال یافت.

سهی در سال 1346 با دختری متدین و صبور و ستوده‌خصال از خانواده‌ای مذهبی، به نام فاطمۀ رمضانی اول ازدواج کرد و دو پسر و سه دختر به نام‌های میثم و مسعود و زهره و شهره و بهناز از این پیوند حاصل شد. وی در زندگی مرارت‌های بسیار دید و مرگ نابهنگام همسرش در 44 سالگی تلخ‌ترین آنها بود. سهی در چندین شعر بر مرگ او گریسته است.

سهی شاعری میانه‌بالا بود و چهره‌ای نسبتاً گرد داشت که ته‌ریشی سفید آن را می‌پوشاند؛ معمولاً عینک می‌گذاشت و عمامۀ سفید بر سر می‌بست؛ نگاهی عمیق و نوایی ملایم و محزون داشت و به‌خصوص شعر به لحن حزین می‌خواند؛ آرام و مهربان بود و معمولاً غمیگین به نظر می‌رسید؛ دل و جان پاک و سینه و پیشانی گشاده داشت و بسیار فروتن بود؛ پارسا و به شعایر دینی پای‌بند و با قرآن مأنوس بود و به خاندان نبوت و امامت مهر می‌ورزید و اشعاری در نعت و یا رثای رسول اکرم(ص)، فاطمه زهرا (س)، امیرالمؤمنین علی(ع)، امام حسین(ع)، امام رضا(ع) و حضرت معصومه(س) سروده است.

سهی پدری فرزانه و دل‌آگاه داشت. او مردی ادب‌دوست بود که به شعر علاقۀ بسیار داشت و قریب نیم قرن در خانه‌اش مجلس نقالی و شاهنامه‌خوانی برپا می‌شد. ذبیح‌الله از کودکی شعر شنید و با اوزان عروضی از راه گوش آشنا شد و از شش یا هفت‌سالگی شعر سرودن آغاز کرد. سهی از شعر گذشتگان بیشتر به شاهنامۀ فردوسی و مثنوی معنوی مولانا جلال‌الدین رومی و نیز به اشعار مسعود سعد سلمان و خاقانی شروانی و حافظ شیرازی و صائب تبریزی علاقه‌مند بود.

سهی سنت‌گرا بود و به سرودن شعر سنتی شهرت داشت؛ اما متعصب نبود و شعر نو گزیده را نیز دوست داشت. گاه اشعاری از اخوان «امید»، فروغ، فریدون مشیری و شفیعی کدکنی «سرشک» را زمزمه می‌کرد و با بعضی از آنان دوست بود.

او یکی از خوش‌طبع‌ترین شاعران خراسان این روزگار بود. وی به غزل‌سرایی شهرت داشت اما از دیگر قالب‌های سنتی شعر غافل نبود و گاه قصیده، مثنوی، قطعه و ترکیب‌بند نیز می‌ساخت و مخصوصاٌ در قالب مثنوی بسیار خوش می‌سرود. شعر شکسته و بی‌وزن نمی‌گفت؛ اما در قالب‌های نو به‌ویژه نوچار‌پاره (دوبیتی پیوسته مرکب) سروده‌های ارزنده‌ای دارد.

سبک عمومی اشعار سهی، همان سبک عراقی است؛ اما از این سبک در غزل‌ها، اندکی به سوی سبک هندی و در قصاید و قطعات، اندکی به سبک خراسانی متمایل می‌گردد. پاره‌ای از شعرها و گاه بیت‌هایی در لابلای اشعار سهی، رگه‌هایی از طرز بیان معاصر دارد که نوپردازان غالباً از آن به «غزل امروز» تعبیر می‌کنند. سهی شاعری است سختی‌کشیده و هجران‌چشیده، گویا بیشتر عمر در مهجوری به سر برده و در محرومی روزگار گذرانده و به کام‌ها و آرزوهایش دست نیافته است و گویا از همین روست که شعرش پیک اندوه است و نومیدی و ناکامی و بدبینی و سیاهی و تاریکی؛ و این بارزترین ویژگی شعر اوست.

از دیگر مایه‌های غالب در دیوان اوست: غم و رنج، نومیدی و ناکامی، شکایت از پیری و حسرت جوانی، عشق ورزیدن و غم بی‌عشقی، محرومی از خوب‌رویان و میل به آنان، ستایش می و مستی و میل به آن، غم نان و اندیشۀ رزق، سهی رنج و زندگی را یکی می‌داند.

مضامین شعر سهی زیبا و در نوع خود تازه و با طراوت اما دامنۀ آنها تنگ و شمار آنها محدود است. او مضامین مورد علاقۀ خود را مکرر به خدمت می‌گیرد و حتی گاه مصراع یا بیتی را در سروده‌ای دیگر عیناً اعاده می‌کند.

در این کتاب به معرفی و شرح زندگی شاعر و بررسی و نقد شعر او در یک بخش و سروده‌های برگزیده‌اش در بخش دیگر قرار گرفته است و سپس تصاویری مرتبط با او و فهرست‌های ضروری آورده شده است.[۱]

پانويس


منابع مقاله

پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

وابسته‌ها