سلیم بن قیس هلالی
ابوصادق، سليم بن قيس هلالى عامرى كوفى (متوفای 76ق)، از خواص اصحاب اميرالمؤمنين و امام حسن و امام حسين و امام زينالعابدين و امام باقر عليهمالسلام است، کتاب كتاب سليم بن قيس الهلالي منسوب به او است، که به نام اسرار آل محمد به فارسی ترجمه شده است.
نام | سلیم بن قیس هلالی |
---|---|
نامهای دیگر | ابوصادق سلیم بن قیس الهلالی
سلیم بن قیس الهلالی سلیم بن قیس هلال هلالی عامری، سلیم بن قیس Sulaym ibn Qays al-Hilālī |
نام پدر | قیس |
متولد | دو سال قبل از هجرت |
محل تولد | کوفه |
رحلت | 76 ق |
اساتید | |
برخی آثار | تاریخ سیاسی صدر اسلام |
کد مؤلف | AUTHORCODE02359AUTHORCODE |
ولادت
سليم، دو سال قبل از هجرت به دنيا آمده و در نتيجه، هنگام شهادت پيامبر اكرم صلىاللّهعليهوآلهوسلم 12 سال داشته است.
او در 16 سالگى وارد مدينه شده و در ابتداى ورود با حوادث دردناكى روبرو شد.
مقام و منزلت
سليم، در پيشگاه معصومين عليهمالسلام مورد وثوق بوده و از علوم سرشار آنان بهرهمند شده است. او از قدماى علماى اهلبيت عليهمالسلام است و از بزرگان اصحاب آنان محسوب شده و نزد آنان محبوبيت خاصى داشته است.
او صاحب «كتاب اسرار آل محمد صلىاللهعليهم اجمعين» يا «كتاب سليم بن قيس» است كه كتابى مشهور بوده و شهرت سليم نيز بيشتر به خاطر همين كتاب اوست، زيرا اين كتاب اولين كتابى است كه بعد از پيامبر صلىاللّهعليهوآلهوسلم تأليف شده و به دست ما رسيده است.
حوادث تلخ
سليم بن قيس مشاهده كرد كه اميرالمؤمنين علی عليهالسلام خانه نشين شده و كتاب خدا را با رأى و دلخواه خود تفسير و تأويل كردهاند. از طرفى عموم مردم را از نقل حديث منع كرده و آنها را وادار كردهاند كه فقط به قرائت كلمات قرآن اكتفا كنند.
اولين اقدام سليم ملازمت اميرالمؤمنين علی عليهالسلام بود كه آن را در تمام حالات بر خود لازم دانست و خود را به منابع وحى متصل نمود. سپس با اصحاب آن حضرت به خصوص سلمان و ابوذر و مقداد ارتباط خصوصى پيدا كرد.
دوران جوانى
در سن 25 سالگى به سفر حج رفت و خطابۀ ابوذر را در كنار خانه خدا شنيد و آن را نوشت. سپس به مدينه باز گشت و در مدينه بود تا زمانى كه ابوذر را در سال 34 هجرى به ربذه تبعيد كردند. او به عنوان عيادت ابوذر به ربذه رفت و در آنجا مطالبى از ابوذر پرسيد و جوابهاى او را در كتابش ثبت كرد.
ياور امام على(ع)
در ابتداى خلافت حضرت، سليم به سن 37 سالگى رسيده بود و زمينه براى ثبت و ضبط حقايق برایش آمادهتر بود، ولى برخى به جاى قدردانى و استفاده از مقام والاى امامت و عصمت، به خاطر منافع دنيوى بناى مخالفت با اميرالمؤمنين علی عليهالسلام را گذاشتند و مقدمات جنگ با آن حضرت را فراهم كردند.
در همۀ اين قضايا سليم در كنار آن حضرت بود و از اوليا و خواص اصحاب آن حضرت به شمار مىآمد.
سليم از فدائيان لشكر اميرالمؤمنين عليهالسلام بود كه معروف به «شرطة الخميس» بودند شرطة الخميس عده زيادى از اصحاب اميرالمؤمنين عليهالسلام بودند كه با خود عهد كرده بودند شمشير را به دست گرفته و هر چه مولايشان دستور داد بدون هيچ گونه سؤال و توضيح خواستن، آن را عمل نمايند و آن حضرت نيز بهشت را براى آنان تضمين نمايد.
او پس از پيروزى در جنگ جمل همراه حضرت علی عليهالسلام وارد بصره شد و خطبۀ آن حضرت را در شهر بصره و در خانه زياد نوشت.
سليم در جنگ صفين نيز در لشگر اميرالمؤمنين عليهالسلام بود و با يك دست شمشير و با دست ديگر قلم به دست گرفته بود و به دفاع از آن حضرت و ثبت وقايع مىپرداخت.
در طول ايام خلافت اميرالمؤمنين عليهالسلام، سليم خطبههاى حضرت را ثبت نموده و در موارد مختلفى از كتابش آورده است.
بعد از شهادت آن حضرت در سال 40 هجرى، سليم از اصحاب امام حسن عليهالسلام و بعد از شهادت آن حضرت در سال 50 هجرى در شمار اصحاب امام حسين عليهالسلام در آمد پس از شهادت آن حضرت نيز در شمار اصحاب امام زينالعابدين عليهالسلام قرار گرفت.
وفات
سليم در زمان حجاج بن يوسف در سال 75 هجرى متوارى شد و از شهرى به شهر ديگر فرار مىكرد تا خود را از ستم او حفظ كند و سرانجام در سرزمين فارس به شهر بزرگى به نام «نوبند جان» (نورآباد فعلی) در نزدیکى شيراز رسيد.
سليم در آنجا اقامت گزيد و پس از تربيت نوجوانى به نام «ابان بن ابى عياش» كتاب خود را به او سپرد و در سال 76 هجرى، در سن 78 سالگى، پس از عمرى خدمت در راه محمد و آل محمد عليهمالسلام به سوى معشوق و معبود خويش پر كشيد.