سفرنامه عتبات، هند و حج 1265-1358ش
سفرنامه عتبات، هند و حج، نوشته سید محمدحسین تقوی قزوینی (1358-1265ش) است. او با سفری هشتماهه به سه کشور عراق، هند و حجاز و رویارویی با انبوهی از مشکلات، خاطرات هر روزش را نوشته است. این دستنوشتهها دادههای جغرافیایی، تاریخی و تحلیلهای سیاسی و گاه اجتماعی را از آن روزگار در بر دارد. محمدعلی باقرزاده، پژوهش این اثر را انجام داده است[۱].
سفرنامه عتبات، هند و حج 1265-1358ش | |
---|---|
پدیدآوران | تقوی قزوینی، محمد (نويسنده) باقرزاده، محمدعلی (محقق و مصحح) |
ناشر | مشعر |
مکان نشر | ایران - تهران |
سال نشر | 1394ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-540-585-2 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ت7س7 208 DS |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
قزوینی، که خود از فضلا و روحانیان روزگار خویش است، با ادبیات ویژه زمانهاش این متن را نوشته است؛ از ویژگیهای این متن (بهویژه، بخش سفر هند)، شکل نوشتاری و گاه گویشی یا ویرایشیِ آن است که با آنچه در زمان ما مرسوم است، تفاوت دارد. این موارد عبارتند از: نگارش برخی واژهها و عبارتها که امروزه غلط مینماید (مانند «انگریزی»= انگلیسی، «یکفرسخنیم»=یکفرسخونیم)؛ دقت در بیان اندازههای زمانی و مسافتها؛ وصف وسیلههای نقلیه (مانند شمندفر، درشکه، ماشین، کشتی، دوچرخه بارکش و واقون)؛ وصف آب و هوا، فرهنگ مردم، وضعیت ظاهری و تاریخ شهر.
گزارشهای قزوینی منصفانه است؛ او بدون غرضورزی، محاسن و عیبهای فرهنگی و تمدّنی شهرها را بیان کرده، وضعیت عمومی ساکنان آنها را با نگاه تیزبین و با دقتی که در پرداختن به جزئیات دارد، شرح میدهد. این ظرافتها و تمایزها در مقایسه با سفرنامههای دیگر بهخوبی نمایان است. دیگر اینکه، قزوینی زمانهای شبانهروز را با نسبتی که با وقت اذان، ظهر، غروب و شب داشتهاند، سنجیده و بیان میکند.
باقرزاده در تصحیح خود به این موارد پرداخته است: اصلاح رسمالخطها (مانند تبدیل «ک» به «گ»)، واژهها (نفط=نفت، صوت=سوت، ه=ت، شلوق= شلوغ، جاوهها= جاوهایها؛ شرح معنای برخی جملهها (مانند: «همه جا سیر نمودیم»= یکسره حرکت کردیم و راه آمدیم، «صدمه کلی»= آسیب بسیار). او از ویژگیهای قزوینی، به خبرویّت او در کار کشاورزی و شناخت محصول اشاره میکند. پس چنانچه قزوینی بگوید: «فلان جا اراضی خوب و حاصلخیزی داشت»، بایسته و شایسته توجه بوده، پذیرش آن استبعادی ندارد. دیگر اینکه او گاهی جملهها را کوتاه و بریدهبریده بهکار برده، که ویرایش صوری و محتوایی آنها دشوار است. گاهی نیز از کاربرد فعل مفرد به جمع عبور کرده که مراد از واژه جمع، خود او است.
برخی مسیرهای رفت و برگشتی که قزوینی طی نموده است:
(مسیر رفت): قزوین؛ دشت همدان؛ کرمانشاه؛ قریه سرپُل؛ کاظمین؛ قریه مسیّب؛ کربلا؛ طویرج؛ حلّه؛ بصره؛ بندر محمّره؛ عبّادان؛ بندر بوشهر؛ مسقط؛ جزیره هنجام؛ دریای هند؛ بمبئی؛ مکلا (بندرگاه یمن)؛ بحر احمر؛ عدن؛ قمران جده؛ ذِهبان؛ کُظَیمه؛ رابوق؛ مستوره؛ بئر شیخ؛ مدینه (مسجد شجره)؛ حرم مکی؛ منی؛ عرفات؛ مسجد خیف؛ مشعر؛ عرفات؛ مکه و منی.
(مسیر بازگشت): بُحره؛ جدّه؛ قمران؛ عدن؛ بحر احمر؛ دریای هندوستان؛ بندر مسقط؛ خلیج عمان؛ فارس؛ دُبَیل؛ بندر عباس؛ بوشهر؛ عبّادان؛ مارگیر بصره؛ کربلا؛ نجف؛ بارگئن عون؛ مسیّب؛ کاظمین؛ سامره؛ غورهتو؛ قصر شیرین؛ ماهیدشت؛ بیستون؛ کنگاور؛ سلطانآباد؛ قم؛ گلتپه؛ شهر ری؛ تهران؛ کرج؛ قزوین (پایان سفر)[۲].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه محقق.