سرگذشتنامههای فارسی کلیسای ایاصوفیه
سرگذشتنامههای فارسی کلیسای ایاصوفیه کوشش، پژوهش و بازخوانی توسط علی مشهدیرفیع؛ از میان سه ترجمه مورد پژوهش در این کتاب دربارۀ تاریخ ایاصوفیه، تنها نام درویش شمسالدین قرمانی (نویسنده و مترجم رسالۀ نخست) و احمد بن احمد منشی گیلانی (نویسنده و مترجم رسالۀ سوم) قابل استخراج است و نویسندۀ رسالۀ دوم از ذکر نام خود خودداری کرده است.
سرگذشتنامههای فارسی کلیسای ایاصوفیه | |
---|---|
پدیدآوران | مشهدیرفیع، علی (نویسنده) |
ناشر | اورینتال کمپانی |
مکان نشر | ترکیه |
سال نشر | ۱۴۰۱ش |
شابک | 8ـ13ـ8234ـ625ـ978 |
کد کنگره | |
گزارش کتاب
زبان و ادب فارسی در جایگاه یکی از جلوههای مهم فرهنگی فرهنگ ایرانی، جایگاه ممتازی در آسیای صغیر و بالکان داشته است. در میان متون تاریخی دورۀ بیزانس چهار متن مختلف دربارۀ تاریخ شهر قسطنطنیه وجود دارد که در قالب جنگی به نام «پاتریای قسطنطنیه» گردآوری شدهاند. این چهار متن به گونهای کمابیش مستقل از هم گزارشهایی دربارۀ سرگذشت شهر، چندوچون ساخت بناهای مشهور و رویدادهای تاریخی مرتبط با آنها را به دست میدهند که اغلب به قصهها و داستانهای برگرفته از تاریخ شفاهی مردمان یونانیزبان جغرافیای بیزانس نیز آمیخته شده است.
این ویژگی در شیوۀ نامگذاری این جنگ نیز بازتاب دارد؛ چراکه در ادبیات یونانی واژۀ «پاتریا» در معنای تاریخ محلی به کار میرود که گاه بر اساس روایات کاملاً تاریخی و گاه با سبکی قصهپردازانه، روایتی از رویدادها، حوادث و رجال صاحبنام یک شهر یا یک ناحیه را به مخاطب خود ارائه میدهد.
آنچه در این کتاب گردآوری شده است، تلاشی است برای نشاندادن گوشهای از نقش زبان فارسی در خارج از قلمروی ایران فرهنگی. درحقیقت این کتاب حضور پررنگ زبان فارسی به عنوان زبان میانجی در قلمروی عثمانی است. به طوری که در سالهای نخستین پس از فتح قسطنطنیه که هنوز زبان یونانی در آن شهر گویشوران متعددی داشت و پیش از آنکه این شهر بیزانسی به طور کامل به یک شهر ترکزبان تبدیل شود، زبان فارسی در کنار زبان ترکی به عنوان پلی میان میراث مکتوب برجایمانده از فرهنگ یونانی بیزانس و فرهنگ اسلامی جدید عمل کرده است.
با توجه به آنکه «پاتریای قسطنطنیه» مجموعهای است گردآوریشده از چهار متن مختلف که با وجود وحدت موضوع، هر کدام به بخشی از تاریخ شهر قسطنطنیه و ساختمانها و فضاهای عمومی آن میپردازند، به نظر میرسد این مجموعه در ساختاری شبیه به یک «چهارمقاله» تنظیم و تدوین شده است؛ به طوری که راسلات گردآوریشده در آن در زمانهای متفاوتی و بر مبنای روایات گوناگونی که عمدتاً ریشه در ادبیات شفاهی جامعۀ بیزانس داشتهاند، تألیف یا تدوین شدهاند. از اینرو بنا بر شواهد متنی و تاریخی موجود، با آنکه نمونۀ حاضر از پاتریای قسطنطنیه در اواخر سدۀ دهم میلادی گردآوری و تدوین شده است، بخش بزرگی از روایات و محتوای آن به فاصلۀ زمانی سدۀ ششم تا نهم میلادی باز میگردد.
تا کنون پنج نسخۀ خطی فارسی دربارۀ تاریخ ایاصوفیه در گنجینههای نسخ خطی شناسایی شدهاند که از این تعداد یک نسخه در کتابخانۀ دانشگاه کالیفرنیا و چهار نسخۀ دیگر در کتابخانۀ جامع سلیمانیۀ استانبول شناسایی شدهاند. تمامی این نسخهها ترجمهای از بخش چهارم پاتریای قسطنطنیه هستند که به تاریخ ساخت ایاصوفیه میپردازد و تا کنون هیچ قالب دیگری غیر از ترجمۀ متن یادشده در تهیۀ سرگذشت این کلیسا به زبان فارسی شناسایی نشده است.
اگرچه تمامی مترجمان این متون در خلال فرایند ترجمه، بنا به ضرورت مطالبی از خود دربارۀ دلیل ترجمۀ متن یونانی، سایر بناها و شخصیتهای قسطنطنیه و رویدادهای پس از تصرف شهر توسط سپاه عثمانی را به محتوای متن اصلی یونانی افزوده و کمابیش دست به بازنویسی آن زدهاند، اما با توجه به رویکرد همدلانۀ آنها نسبت به محتوای متن پاتریا، هیچیک از مترجمان روایت متن یونانی که در جهت قدسی جلوهدادن بنای کلیسا ساخته و پرداخته شده است، نقض نکردهاند.
از میان سه ترجمه مورد پژوهش در این کتاب دربارۀ تاریخ ایاصوفیه، تنها نام درویش شمسالدین قرمانی (نویسنده و مترجم رسالۀ نخست) و احمد بن احمد منشی گیلانی (نویسنده و مترجم رسالۀ سوم) قابل استخراج است و نویسندۀ رسالۀ دوم از ذکر نام خود خودداری کرده است.
درویش شمسالدین قرمانی در سال 1129 قمری اقدام به ترجمۀ این متن کرده است و یک سال قبل از آن نیز این نسخه را به زبان ترکی برگردانده است. رسالۀ دوم با دیباچۀ کوتاهی که بخش عمدۀ آن به انگیزۀ نگارش کتاب میپردازد، آغاز میشود و نویسنده در خلال آن بدون آنکه نامی ببرد، به داستان کوتاه آشنایی از طریق یکی از دوستانش با ترجمۀ ترکی پاتریای قسطنطنیه میپردازد؛ از اینرو نام و سرگذشت نویسندۀ این رساله نامعلوم است. نویسندۀ رسالۀ سوم هم احمد منشی گیلانی است که هیچ گزارشی از وی در منابع دیده نمیشود.[۱]
پانويس