زیستن با کتاب

زیستن با کتاب تألیف طریف خالدی، ترجمه محمدرضا مروارید؛ این کتاب، زیست‌نامه‌ای است به قلم استادی بازنشسته که از کودکی تا کهنسالی با کتاب‌ها و نویسنده‌هایشان ماجراها داشته است. زندگی از خانه‌ای شروع می‌شود با دیوارهایی پوشیده از کتاب و پدر و مادری که بیشترین خاطرات دوران کودکی‌اش از کتابخوانی‌ آنها است و شاید به کتاب و نوشتن و تصحیح متن سخنرانی‌ها و مقاله‌ها و کتاب‌های دیگر بیشتر توجه داشته‌اند تا مراقبت از فرزندی که در لابلای درختان باغچه‌های دور و بر خانه این سو و آن‌ سو می‌دویده است.

زیستن با کتاب
زیستن با کتاب
پدیدآورانخالدی، طریف (نویسنده) مروارید، محمدرضا (مترجم)
ناشرهرمس
مکان نشرتهران
سال نشر1400
شابک0ـ285ـ456ـ600ـ978
موضوعخا‌طرات‌ خا‌لدی، طریف‌، ۱۹۳۸ - م‌,قرن‌ ۲۰م‌. -- خا‌طرات‌ نویسندگا‌ن‌ فلسطینی‌,فلسطین‌ -- قرن‌ ۲۰م‌. -- خا‌طرات‌ تا‌ریخ‌نویسا‌ن‌
کد کنگره
‏DS ۱۱۵/۹/خ۲آ۳ ۱۴۰۰

ساختار

کتاب در 14 فصل به نگارش درآمده است.

گزارش کتاب

این کتاب، زیست‌نامه‌ای است به قلم استادی بازنشسته که از کودکی تا کهنسالی با کتاب‌ها و نویسنده‌هایشان ماجراها داشته است. زندگی از خانه‌ای شروع می‌شود با دیوارهایی پوشیده از کتاب و پدر و مادری که بیشترین خاطرات دوران کودکی‌اش از کتابخوانی‌ آنها است و شاید به کتاب و نوشتن و تصحیح متن سخنرانی‌ها و مقاله‌ها و کتاب‌های دیگر بیشتر توجه داشته‌اند تا مراقبت از فرزندی که در لابلای درختان باغچه‌های دور و بر خانه این سو و آن‌ سو می‌دویده است.

نام دکتر طریف الخالدی به دلیل پژوهش‌های ژرف و گسترده‌اش در عرصۀ تاریخ‌پژوهی و به‌ویژه تألیف کتاب «اندیشۀ تاریخ‌نگاری نزد مسلمانان؛ از قرآن تا مقدمۀ ابن خلدون» برای پژوهشگران این حوزه آشنا است. سال‌ها تحقیق و تدریس و تحصیل در مراکز علمی و آمزوشی از اروپا و آمریکا گرفته تا خاورمیانه و زندگی در کانون‌هایی که رخدادهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی بزرگی را از سر گذرانده‌اند، از وی شخصیتی ساخته است که چون پیرانه‌سر قلم به دست گیرد تا تجربه‌های کتابخوانی و کتاب‌نویسی و در یک کلام «زیستن با کتاب» را بنگارد، تردیدی نباید کرد که انبوهی از اطلاعات ناب را در اختیار خواننده خواهد گذاشت.

او که خود را خلوت‌گزیده‌ای می‌داند که همواره در حاشیۀ روند عادی زندگی مردم و رخدادهای آن زیسته، در گفتگویی از این دریغش سخن گفته که «در منابع مطالعاتی جهان عرب اندک کتابی را می‌توان یافت که زندگی طبقات فرودست جامعه را بازتاب دهد» و این امید خود را پنهان نمی‌کند که «کاش در هر زمانه‌ای، قصاب‌ها و کشاورزان و بازرگانان و مغازه‌دارها و کارگران کارخانه‌ها هم به نوشتن تاریخ زندگی خود می‌پرداختند» و انتظار دارد که با «رواج فرهنگ عکس‌های سلفی، فرهنگ نگارش زندگی‌نامه‌های خودنوشت هم گسترش یابد». شاید از همین‌رو معتقد است که اگر قرار باشد از زندگی خود بنویسد، باید از کتاب بنویسد که تنها دغدغۀ او در زندگی است. اینگونه است که کتابش را نه زیست‌نامه می‌داند و نه خاطرات و یادداشت‌های روزانه، که آن را «انا و الکتب» می‌نامد تا خود را همنشین همیشگی کتاب بخواند.

پیداست که این سرگذشت‌نامه، همۀ آن کتاب‌هایی را که او خوانده یا حتی کتاب‌هایی را که در فکر و ذهن و روح وی اثر گذاشته دربر ندارد، بلکه بیشتر گزارش کتاب‌هایی است که در مسیر رشتۀ دانشگاهی خود یعنی تاریخ تمدن عرب با نگاه به دیگر تمدن‌های مربوط، با آنها روبرو بوده است. بنابراین اگر خواننده در این کتاب‌گونه با خلأهای عمیقی روبرو شد، باید بداند که نویسنده نمی‌تواند جز تنگی مجال یا فراموشی، برای آن عذری بتراشد و نهایت آرزویش این است که این اثر کتاب‌دوستان را وادارد تا آنان نیز تجربه‌های زیستۀ خود با کتاب را به نگارش درآورند و در نتیجه، با گذشت زمان کارنامه‌های از برخوردهای همیشگی میراث گذشته و آینده پدیدار شود.[۱]

پانويس


منابع مقاله

پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

وابسته‌ها