روششناسی تفسیر طبری
روششناسی تفسیر طبری تألیف فتحی الدرینی که در آن نویسنده به بیان شیوههای تفسیری طبری در بررسیهای تطبیقی خود با آثار دیگر مفسرین، به بیان اجمالی دیدگاه آنان نیز اشاره کرده است و در ذیل شرح روشهای تفسیری طبری، گاه به شکل مبسوط به بیان دیدگاههای خود نیز پرداخته است. این نوشته با ترجمه هاله بادینده، نرگس ترقی و فاضله میرغفوریان به چاپ رسیده است.
روششناسی تفسیر طبری | |
---|---|
پدیدآوران | الدرینی، فتحی (نویسنده)
بادینده، هاله (مترجم) ترقی، نرگس (مترجم) میرغفوریان، فاضله (مترجم) |
ناشر | نگارستان اندیشه |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۴۰۲ش |
شابک | 7ـ66ـ7754ـ622ـ978 |
موضوع | تفسیر طبری -- نقد
جستجوی «تفسیر طبری نقد» در موضوعات اسناد رده: |
کد کنگره | |
ساختار
کتاب در سه گفتار به نگارش درآمده است.
گفتار اول: ویژگیهای روش علمی طبری در تفسیر قرآن کریم
گفتار دوم: اجتهاد به رأی در تفسیر از منظر طبری
گفتار سوم: تأویل یک اصل روشمند در تفسیر طبری
گزارش محتوا
قرآن کریم بهمثابۀ کتاب آسمانی و منشور ایمان و عمل، همواره مورد توجه مردم مسلمان ایران بوده و تاریخ شاهد معتبری برای فعالیتهای گسترده ایرانیان در تفسیر و تبیین آموزهها و آیات نورانی این کلام الهی بوده است. درواقع بسیاری از مفسران برجسته و مشهور قرآن کریم همگی ایرانیتبار بودهاند و برای خدمت به قرآن کریم تلاشهای خستگیناپذیری داشتهاند. محمد بن جریر طبری (224 ـ 310ق) در شمار مهمترین مفسران ایرانی قرآن کریم است که با تألیف تفسیر ارزشمند «جامع البیان عن تأویل آی القرآن» گونه کمنظیری از تفسیر را به مسلمانان تاریخ ارائه نموده است.
تفسیر «جامع البیان عن تأویل آی القرآن» و نویسنده این کتاب تفسیری از جهات مختلفی اهمیت دارند و در سنت تفسیری مسلمانان تأثیرگذار بودهاند. درواقع محمد بن جریر طبری دانشمند مسلمان سدۀ سوم هجری، علاوه بر تفسیر، در حدیث و تاریخ و فقه تبحر و تخصص داشته و در آن علوم نیز آثار گرانبهایی تألیف کرده است. تفسیر «جامع البیان عن تأویل آی القرآن» که به تفسیر طبری مشهور است، به لحاظ روششناسی از سوی بسیاری از محققان مورد مطالعه قرار گرفته است.
طبری در مقدمه تفسیر خود به شکل مبسوطی به طرح مباحث مربوط به تفسیر پرداخته است. مقولاتی از قبیل: انواع و اقسام تأویل، شرایط جواز وضع تفسیر، کیفیت اتفاق معانی و خصوصیات لسانی و سبک بیانی قرآن، و نیز نهی از تفسیر به رأی در شرایطی که احادیث و اخبار به شرح و بسط آیات پرداختهاند؛ از اینرو از مهمترین ابعاد این تفسیر توجیه اقوال صحابه و تابعین در تفسیر آیات است. ازآنجاکه طبری حافظ و محدثی توانمند است، در بسیاری از موارد با دقت در مفهوم اخبار و بررسی آنها استنباط خود را به عنوان قول مرجح بیان کرده و به اقامۀ دلیل و ذکر شواهد اهتمام ورزیده است. تفسیر طبری دایرةالمعارفی است از تفاسیر مأثور که علاوه بر روایت تفسیری، مشتمل بر نقد و ارزیابی و ترجیج اقوال است و درست از همین رو میتوان او را دارای سبک و شیوۀ تفسیری خاص خود دانست.
این کتاب ترجمۀ مقالۀ «الامام الطبری و منهجه العلمی فی النفسیر» یکی از مقالات کتاب «دراسات و بحوث فی الفکر العربی الاسلامی المعاصر» نوشتۀ محمد فتحی الدرینی است. این کتاب در سال 1408 ق در دار قتیبه بیروت به چاپ رسیده است.
فتحی الدرینی در این مقاله «الامام الطبری و منهجه العلمی فی التفسیر» با وجود تلاش برای بیان شیوههای تفسیری طبری در بررسیهای تطبیقی خود با آثار دیگر مفسرین، به بیان اجمالی دیدگاه آنان نیز اشاره کرده است و در ذیل شرح روشهای تفسیری طبری، گاه به شکل مبسوط به بیان دیدگاههای خود نیز پرداخته است. نکتۀ مهم دیگر این است که وی مطلقاً از جایگاه دروندینی به بیان نظرات خود پرداخته است و لذا مطالب وی چه در مقام تأیید و چه در جایگاه تبیین گزارهها و شیوههای تفسیری و حتی امور نفسانی و روانشناسی انسانی، میتواند راهگشای مؤمنان تلقی شود و نباید از آن انتظار پاسخهایی برای شبهات بروندینی داشت.
استنادهای مختلف محمد فتحی الدرینی به آیات متعدد قرآن بدون درنظرگرفتن فضای گفتمانی آیات و اساب نزول نشان میدهد که او برای توضیح روش تفسیری طبری چندان پایبند قواعدی نیست که خود در این مقاله برای طبری ترسیم کرده است و این نکتهای است که خوانندۀ این سطور باید مدنظر داشته باشد.
اما توضیحات وی در خصوص تفسیر و تفاوت آن با تأویل و حدود و ثغور «رأی» مفسر یا مؤوّل در هر موضوع میتواند تا حد زیادی رافع سوءتفاهماتی باشد که از این عنوان در اذهان گروهایی از مسلمانان همچنان جای دارد و گام مؤثری در راه نزدیکی مذاهب مختلف مسلمانان باشد که این خود امری ضروری و مهم برای گفتگوهای دانشمحور است.
الدرینی در طی توضیحات خود درخصوص شیوههای تفسیری علیرغم افتادن در دام تکرار مطالب؛اما ایدههایی راهگشا ارائه میدهد؛ از جمله: دانشهای فرعی مفسر و تأثیر آن در تفسیر، تطبیق پاسخگویی تفاسیر با آگاهیهای حاصله در هر عصر، پیشفرضهای مفسر و ترک عامدانۀ تبیین آیات از جانب رسول(ص) برای اجتهاد. [۱]
پانويس