رودبار الموت (مجموعه مقالهها)
رودبارِ الموت (مجموعه مقالهها) تألیف عنایتالله مجیدی به کوشش زهرا سیفی؛ این مجموعه متضمن نکتههای بسیار سودمند برای شناخت بهتر و درستتر سرزمین رودبار الموت است و باید اذعان کرد توفیق کشف چنین نکتهسنجیهای عالمانهای، برای کمتر شخصی از محققان دست داده است.
رودبار الموت | |
---|---|
پدیدآوران | مجیدی، عنایتالله (نویسنده) سیفی، زهرا (محقق) |
ناشر | مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1402 |
شابک | 8ـ0ـ94946ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
گزارش کتاب
در هر منطقه و ناحیه و شهر خرد و کلان میهن کهنسال ما ایران، یادگارهای ارزشمند از تاریخ و فرهنگ و تمدن، نظر پژوهشگران و دلبستگان به این مرز و بوم را به خود جلب میکند؛ بهویژه که در همۀ آنها انبوهی از نشانههای مربوط به سابقۀ تاریخی و فرهنگی ایران جاری است و تحقیق و پژوهش و شناسایی مدارک و متون و اسناد تاریخی، درواقع شناخت تاریخ و فرهنگ ایران را گامهایی پیش میبرد.
در میان مناطق کهنسال ایران، رودبار الموت سرگذشتی رازآمیز دارد و با آنکه وجوه گوناگون تاریخ و فرهنگ رودبار الموت موضوع شماری از کتابها و مقالات بوده و همگی آنها در جای خود ارجمند و چشمگیر است، هنوز بسیاری ازمتون تاریخی و اسناد و مدارک در دست است که با توجه به آنها میتوان پرتوی بر گذشتههای دور و نزدیک این سرزمین دیرینهسال افکند.
این کتاب دربرگیرندۀ مجموعهای از مقالات و نوشتارهایی است که عنایتالله مجیدی پیرامون رودبار الموت به نگارش درآورده است. نویسنده کوشیده است با تحقیق و دقت در متون و اسناد تاریخی، آگاهیهای نوینی از پیشینۀ رودبار الموت به دست دهد و این مجموعه متضمن نکتههای بسیار سودمند برای شناخت بهتر و درستتر سرزمین رودبار الموت است و باید اذعان کرد توفیق کشف چنین نکتهسنجیهای عالمانهای، برای کمتر شخصی از محققان دست داده است.
در نوشتۀ ارزشمند «خاندانهای حسنی و [قضوی] ابوالعزی قزوین»، تحریر قرن هشتم و نهم، نام یک روستای رودبار ـ سوگاه ـ و تبار و تعلق شخصیتی والامقام به نام مظفرالدوله والدین امیرزاده شیخ حسین سوگاهی را به سرزمین رودبار الموت یادآور شده است. با ترجمۀ تنها تکنگاری به زبان آلمانی، علاقمندان از مشخصات یکی دیگر از کهنترین قلاع مهم آن منطقه که تاکنون از نگاه بیشتر پژوهشگران پنهان مانده بود، آگاهی مییابند. این مقاله توسط مهندس حسین کریمیکوشکی به زبان فارسی ترجمه شده است. برخی توضیحات لازم در پاورقی آمده است.
نویسنده با آگاهیهایی که از موقعیت مکانهای جغرافیای منطقه و اسماعیلیان الموت دارد، نخستین بار نشان داده است که آبرسانی به قلعۀ الموت در روستای گازُرخان، افزون بر چشمۀ کُلدر و رودخانۀ سیالان، مهمترین رودخانهای که آبرسانی به قلعه را تأمین میکرده است، همانا رودخانه «تارو»، واقع در منطقهای به نام تارولات (= لاتِتارو) است. باید توجه داشت پیش از این به سبب اختلاف در ضبط، پژوهشگران در شناخت دقیق این محل، نظریات متفاوتی ابراز داشته بودند.
در نوشتهای دیگر براساس طالعنامۀ کیخسرو از نخستین سالهای ورود خواجه نصیر طوسی به قلعۀ لمسر در رودبار سپس به قلعه الموت، آگاهی مفید به دست داده شده است و تحقیقات تازهای نیز در باب مکانهای پیرامون قلعه لمسر عرضه شده.
با بازخوانی تقسیمنامۀ مصارف آبهای سرزمین قزوین، از یک طومار قدیمیتر و جستجو در منابع کهن، زمان دقیق تنظیم آن را که به دست امیر اسماعیل سامانی و برادرش الیاس بن احمد سامانی صورت گرفته، بیان شده است. افزون بر این ضبط درست برخی نامجایهای مندرج در این طومار نیز قطعاً برای پژوهشگران مفید خواهد بود. تصویر بلند این طومار در پایان کتاب ضمیمه شده است.
در مقالۀ «جستانیان»، با بهرهگیری از دیگر تحقیقات و متون اصیل تاریخی بازیافته، قلمرو واقعی این سلسله را بر بخش بزرگی از سرزمین دیلم، به همراه احوال فرمانروایان آن از 155 تا 443 ق بهروشنی آشکار شده است.
با ترجمۀ تحقیقات یکی از خاورشناسان و اسماعیلیشناسان برجسته، یعنی ولادیمیر ایوانف، فارسیزبانان از نظریات ارزنده وی آگاه شده و ضمناً برخی لغزشهای وی در پاورقی یادآوری شده است. در زمینۀ فرهنگ عامه مردم منطقه چند نوشتۀ کوتاه عرضه شده که برای پژوهشگران این حوزه به کار خواهد آمد؛ همچنین شرح احوال حاکمی عادل و صاحب حزم یعنی ملک افتخارالدین قزوینی و خاندان منسوب به او «افتخاریان»، که با وجود خدمات بسیار، به دست حاکمان مغولی سرانجامی تلخ یافت، ارائه شده است. او سالها در مِلک کوچک شخصی خود در بخشی از خاکِ رودبار خانهنشین شد؛ در همانجا دنیای فانی را وداع گفت و در آرامگاه ابدی، واقع در یکی از روستاهای رودبار الموت یا رودبار لمسر، هممرز شهر قزوین، به خاک سپرده شد.
متن فرمان ناصرالدینشاه، مبنی بر واگذاری املاک 44 آبادی بخش الموت به عزالدوله عبدالصمد میرزا، که سبب مشاجرات طولانی بین وی و سپس فرزندش قهرمان میرزا سالور، با رعایای بخش الموت شد، یکی دیگر از نوشتههای مندرج در این مجموعه است.
از مقاومت طولانی مدافعان قلعۀ لمسر در رودبار، مقابل مغولان، به نیکی میتوان دریافت که تسلیم زودهنگام قلعۀ الموت (در گازرخان) و میمون دژ، پیش از آنکه به تقصیر مدافعان این دو قلعه بازگردد، به مشورتها و صلاحدید مشاوران رهبران اسماعیلیه ارتباط داشته است؛ زیرا به شهادت منابع معتبر قلعۀ لمسر به سبب پایداری مدافعان آن، نزدیک به یکسالونیم در محاصره بوده است و این خود بازگوکنندۀ شکست زودهنگام اسماعیلیان نزاری در بخشی از منطقه است، حمدالله مستوفی در ظفرنامۀ منظوم خود، استادانه و زیبا این مقاومت و جانبازی را به تصویر کشیده است.
سرانجام شرح مهاجرت و احوال ایل یا طایفه رشوند به رودبار و شناساندن منابع تحقیق دربارۀ آنان در دو نوشتۀ حاضر در این مجموعه، بیتردید کاملترین اطلاعات و آگاهیهای مستند را پیش روی خوانندۀ گرامی قرار داده است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات