رسائل خواجو
رسائل خواجو، اثر خواجوی کرمانی (متوفی 750ق)، مجموعهای از چهار رساله ادبی است که با تصحیح و تعلیقات محمد شادرویمنش و محمود عابدی منتشر شده است.
رسائل خواجو (شمع و شمشیر، سراجیه، شمس و سحاب، نمد و بوریا) | |
---|---|
پدیدآوران | خواجوی کرمانی، محمود بن علی (نويسنده)
شادرویمنش، محمد (مقدمهنويس) شادرویمنش، محمد (مصحح) عابدی، محمود (مقدمهنويس) عابدی، محمود (مصحح) امیری، مصطفی (مترجم) |
ناشر | مرکز پژوهشی ميراث مکتوب |
مکان نشر | ایران - تهران |
سال نشر | 1399ش |
چاپ | 1 |
موضوع | خواجوی کرمانی، محمود بن علی، 689-753ق. - نقد و تفسیر - خواجوی کرمانی، محمود بن علی، 689-753ق. - شمع و شمشیر - نقد و تفسیر - خواجوی کرمانی، محمود بن علی، 689-753ق. - سراجیه - نقد و تفسیر - خواجوی کرمانی، محمود بن علی، 689-753ق. - شمس و سحاب - نقد و تفسیر - خواجوی کرمانی، محمود بن علی، 689-753ق. - نمد و بوریا - نقد و تفسیر |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /خ9ر5 5459 PIR |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
رسائل چهارگانه خواجو، در مجموعه رسالههای مستقلی که در آن روزگار پدید آمدهاند، از جهت مایههای ادبی و زبانی، از امثال خود متمایزند. هریک از این مناظرهها، به شیوه معمول در این نوع ادبی، میدان گستردهای است برای رجزخوانی و نقیضهپردازی شاعرانه و مجالی فراخ برای انواع تصویرسازیها در توصیف و تجسیم صورت و صفت اشیا؛ شیئی که گاهی میتواند جانشین شاعر و نویسنده گردد و سخنهای ناگفته و شکوهها و شکایتهای او را بازگوید. بهعلاوه، بهتناسب موضوع و ظرفیت خود، عرصهای است برای عرضه هرگونه هنر بلاغی، دانستهها و آموختههایی از علوم مختلف عصر، اطلاعات عمومی و اصطلاحات متداول در زبان ادبی و گفتاری؛ چنانکه در هریک از رسالهها میبینیم. این رسالهها، عبارتند از:
- شمع و شمشیر: رسالهای در مناظره شمع و شمشیر؛ هر دو از ملازمان درگاه سلطان و بازیگران بزم و رزم. این رساله، شامل هفت بخش است: مقدمه، چهار گفتار از شمع و شمشیر و خاتمه که داوری عقل است و سرانجام، بازگشت مؤلف به ستایش ممدوح.
- سراجیه: این رساله، در واقع گفتگوی نویسنده است با چراغ (سراج)؛ بدین ترتیب که خواجو خاطره شبی را گزارش میکند که چراغی در پیش داشته است، با همه سوختنها و گداختنها و با همه زیباییهایی که در وجود و شعله و نور چراغی قابل تصور است. او با مشاهده نورافشانیهای چراغ، از احوال و اطوارش میپرسد و از حضورش در مجلس این و آن و از مستیهایش با یکی دو جرعه، سخن میگوید و سرانجام آن را به توبه فرامیخواند. چراغ در جواب، او را به بیخبری متهم میکند و حکایت و شکایت خود را تا آنجا ادامه میدهد که شب به پایان میآید. چراغ بهناگزیر خاموش میشود و گفتگو به پایان میرسد.
- شمس و سحاب: ماجرای مناظره در این رساله، از شبی آغاز میشود که مؤلف از دیوان کمال (یا شمس) غزلی آغاز میکند و از پرده حسینی نوایی «بر ساز میکند» و قصیدهای موشح میخواند. با پایان گرفتن این قصیده، «شمس» را میبیند که با مفاخرهای تمام از خود سخن میگوید؛ چنانکه «سحاب» را برمیانگیزد. گفتههای تند و تیز سحاب موجب میشود که شمس بیش از پیش برافروخته شود و در مقام پاسخگویی برآید. این گفتگو در میان آنها تا سه بار تکرار میشود و سرانجام ماجرا با حکمیت آسمان و دعوت او به صلح پایان میگیرد.
- في مناظرة اللبدة و الباري (در مناظره نمد و بوریا): در آغاز این رساله، از توبه و دیدار مؤلف با امینالدین بلیانی (متوفی 745ق) و ارادت او به شیخ سخن گفته شده و ادامه سخن، گزارش سفری است ظاهرا خیالین که شاعر به حجاز و شام و بیتالمقدس، داشته است. بعضی از معاصران، این گزارش را از سفری واقعی دریافتهاند. نویسنده در این سفر، برحسب اتفاق، به خانقاهی میرسد و با شیخی مدعی، دیدار میکند[۱].
پانویس
- ↑ ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه پنجاهوپنج – پنجاهوهشت
منابع مقاله
مقدمه مصحح.