درخشان پرتوی از اصول کافی
درخشان پرتوى از اصول كافى از آثار نفيس حضرت آیتالله حاج سيد محمدحسینى همدانى به شمار مىآيد كه با استفاده از احاديث اصول كافى امهات معارف الهى و مسائل توحيدى را بر اساس مشرب حكمت متعاليه به طالبان علوم اسلامى را در شش جلد عرضه كرده است.
درخشان پرتوی از اصول کافی | |
---|---|
پدیدآوران | کلینی، محمد بن یعقوب (نویسنده) حسینی همدانی، سید محمد (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | الکافی. اصول. برگزیده. شرح |
ناشر | سید محمد الحسینی الهمدانی النجفی |
مکان نشر | ایران - |
سال نشر | 1405 ق |
چاپ | 1 |
موضوع | احادیث شیعه - قرن 4ق. کلینی، محمد بن یعقوب، - 329ق. الکافی. اصول - نقد و تفسیر |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 6 |
کد کنگره | BP 129 /ک8 ک2023 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
گزارش محتوا
مطالب تعدادى از ابواب مختلف كتاب بهطور خلاصه:
- مؤلف در باب توحيد، 7 حديث از كتاب توحيد كافى مىآورد و دقائق مسائل توحيدى را در آن مطرح مىكند كه عبارتند از: بساطت و احديت ساحت كبريائى، نفى صفات زائد در ذات، حقيقت ذات بسيط و صرف الوجود است، بيان چگونگى احاطه علمى خداوند بر موجودات امكانى، صدور اراده و مشيت كبريائى از جمله صفات فعل توحيدى است، بيان صفت ازليت ذات ربوبى.
- در باب النوادر درباره اوصاف كماليه حضرات معصومين(ع)صحبت مىشود كه مهمترين آنها عبارتند از: اهلبيت(ع) چون وجه الله هستند از اين روى زوال ناپذيرند بلكه باقى به بقاء الله هستند، مظهر اسماى حسناى الهى ميباشند، عين الله، يد الله، جنب الله، باب الله ازجمله لوازم مقام وصايت خاصه و امامت و حجت بر عموم مردم است، مراد از جنب الله تالى در وجود است كه ظهورى از عالم امر و اراده مقام كبريائى است، توحيد حقيقى اختصاص به اولياء كاملين رسول(ص) و اوصياء طاهرين دارد.
- در باب استطاعت روايتى از امام ابى الحسن الرضا(ع)مىآورد كه شرايط استطاعت نسبت به فعل اختيارى را چهار امر مىداند: اينكه نسبت به اقدام عملى مانعى نداشته باشد، بدن او سالم باشد، عضوى كه مىخواهد كارى را انجام دهد نيرومند و سالم باشد، براى او سبب از جانب آفريدگار برسد و زمينه آماده شود براى انجام عملى كه در نظر داشته است. مؤلف در اين باب مىكوشد تا نظريه اشاعره و معتزله را رد كرده و نظريه اماميه را به بهترين وجه تقرير نمايد.
- در باب حجت ابتدا معناى حجت بيان مىشود، سپس به لزوم آن پرداخته و در نهايت اختلاف حجت بر بندگان مورد بررسى قرار مىگيرد. مؤلف تصريح مىكند كه سعادت و فضيلت و همچنين شقاوت و رذيلت روح انسانى وابسته به افعال اختيارى صالح و طالح و همچنين اعتقاد صحيح و باطل بشر مىباشد.
- بر اساس فرمايش امیرالمؤمنین(ع)معرفت خداوند سبحان فقط توسط ذات احديت امكانپذير است.
- توحيد و خداشناسى داراى مراتبى است كه نازلترين آن قول و اظهار توحيد مىباشد و عالىترين مرتبه آن است كه، ساحت كبريائى در قلب انسان خطور نكند و همه موجوات را كالعدم ببيند.
- هر كس حقيقت كبريائى را عبادت كند كه داراى اسماء حسن و صفات عليا است عبادت او صحيح بوده و در جمله اصحاب اميرالمؤمنين(ع) بهشمار مىرود زيرا آنان ذات احديت را با معرفت به صفات كماليه عبادت مىنمايند.
- خداى متعال موجودى است ازلى و دربارهى او تغيّر و تجدّد محال است بلكه خالق و قيوم متغيرات و متجددات و زمان و زمانيات است و نيز از لوازم وجود طبيعى مانند همسر و ايجاد فرزند منزه است چون اينها نقائص وجودات امكانى است.
- هدايت حقيقى موهبتى است كه پروردگار متعال آن را براى بندگان مؤمن كامل مقدّر فرموده است و اين در اثر صلاحيت ذاتى و نورانيتى است كه آنها كسب نمودهاند.
- خداى متعال بر اساس صفت ربوبيت هرگز زمين را خالى از رسول و يا وصى نمىگذارد تا اينكه حجت بر مردم تمام شود و در فرداى قيامت جاى هيچگونه اعتراض و انكارى نباشد.
- انبياء و مرسلين داراى مراتب و طبقات چهارگانه مىباشند و مقام امامت و وصايت امیرالمؤمنین(ع) داراى فضيلت و برترى بر نبوات و رسالت رسولان دارد.
- در جوامع روايى امام كسى است كه سخنان فرشته را با قلب خود بشنود ولى آن را مشاهد ننمايد. همچنين امام در هر زمان به طور اطلاق و عموم حجت براى جامعهى اسلامى خواهد بود و بر سلسله بشر حاكم و نافذ و اطاعت آنان واجب است. 13- مراد از «حسنه» در آيه شريفه «من جاء بالحسنة فله خير منها» معرفت و شناخت ولايت اوصياء طاهرين(ع) و نيز علاقه قلبى و محبت به آنها و پيروى از كتب آنان و هچنين مراد از «سيئة» همان انكار ولايت آنهاست.
- امام صادق(ع) در مقام دعوت به حق و به اصول توحيد مقام و منصب ولايت خود را اعلام مىفرمايد كه وظيفه ما دعوت به حق است، از اين نظر اطاعت ما را ساحت كبريائى و بر مردم فرض و واجب فرموده است.
- مراد از آيه «ولكل قوم هاد» اوصياء طاهرين(ع)هستند كه در هر زمانى يكى از آنها متصدى تعليم و تربيت اهل همان زمان خواهد بود. ائمه(ع)معمولاً با اين آيه احتجاج میكردند.
- مفاد آيه شريفهى «فكيف اذا جئنا من كل امة بشهيد» آن است كه هر قوم در عالم قيامت با امام و پيشواى خود كه در جهان تكليف از او پيروى نموده محشور خواهد شد.
- ارواح قدسيه اهلبيت(ع) چون از نيروى ربوبى استناره از اشعهى غيبى استضائه مىنمايند و بر عوالم امكانى نافذ مىباشند، لذا اطاعت مردم از انوار قدسيه در واقع اطاعت از ساحت كبريائى خواهد بود.
- مفاد جمله «ان الله خلق السعادة و الشقاوة قبل ان يخلق خلقه» آنست كه خداى متعال در ازل چنين حكم خواهد فرمود كه شخص در نظام تكليف بر اساس نيروى اختيار هر چه را برگزيند و آنرا به فضيلت درآورد آنرا مورد قضاوت قرار دهد و همان ذات اكتسابى او را تنفيذ فرمايد.
- در باب خير و شر روايت وارده حاوى توحيد افعالى است وجود ارواح قدسيه و فرشتگان خير محض بوده و از ضرر و فساد مصون مىباشند.
- مفاد قول امام صادق(ع) «لاجبر و لاتفويض بل امر بين الامرين» آن است كه فعل صادره به دو نيرو ارتباط دارد كه در طول هم قرار دارند و قول اشاعره و معتزله مردود است.
وضعيت كتاب
در انتهاى هر يك از مجلدات كتاب فهرست مطالب آمده است. كتاب حاوى غلطهاى فراوانى است كه پس از فهرست مطالب، اغلاط همان جلد نيز آمده است.
منابع مقاله
متن كتاب.