حقوق طبیعی در اندیشهی شیعی
حقوق طبیعی در اندیشهی شیعی تألیف مجید نیکوئی؛ این کتاب با تتبعی ستودنی و تأملی کم نظیر و همه جانبه به کندو کاو در میراث حقوق طبیعی در سنت غربی پرداخته و آنگاه با بازخوانی و ارزیابی منابع مرتبط در سنت شیعی، به عنوان اثری قابل توجه و تحسین برانگیز، به پاسخ گویی این پرسش پرداخته که چرا حقوق طبیعی مدرسی و سپس حقوق طبیعی مدرن توانست زمینه ساز پیدایش حقوق بشر در جهان غرب شود، اما چنین زایش هنجاری و بالتبع ساختاری در جهان اسلام اتفاق نیفتاد؟
حقوق طبیعی در اندیشهی شیعی | |
---|---|
پدیدآوران | نیکوئی، مجید (نویسنده) |
ناشر | نگاه معاصر |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۳۹۹ |
شابک | 4-45-7028-622-978 |
کد کنگره | BP۲۳۰/۱/ن۸ح۷ |
ساختار
مطالب کتاب در سه فصل تنظیم گردیده است:
فصل اول: تأثیر آموزههای اسلامی بر تکامل تاریخی نظریهی حقوق طبیعی و حق طبیعی
فصل دوم: حقوق طبیعی در آموزههای شیعی: ظرفیتها، موانع و راهکارهای رفع موانع
فصل سوم: مبانی و پیامدهای رهیافت حقوق طبیعی شیعی در نظریههای دولت از منظر تحولات تاریخی
معرفی کتاب
حقوق بشر معاصر و حقوق طبیعی، چه از منظر مفهومی و چه از به لحاظ بنیانهای معرفتی، از یکدیگر جدایی ناپذیرند. نظریهی حقوق طبیعی، اعم از حقوق طبیعی مدرن و سنتی، از یک سو در پیوندی تاریخی با حقوق طبیعی مدرسی اروپایی شکل گرفته و از سوی دیگر در ایجاد حقوق بشر معاصر نقش آفرینی جدی داشته است. با هر خوانش و تفسیری از حقوق بشر معاصر، نقش سترگ حقوق مدرسی را در تکامل حقوق طبیعی و تأثیرگذاری این دو را بر حقوق بشر معاصر نمیتوان انکار کرد. این پیوند با واسطه میان حقوق طبیعی مدرسی و حقوق بشر بر مورخان اندیشه و فیلسوفان حقوق بشری پوشیده نیست. حقوق طبیعی مدرسی در زایشی تاریخی با گذر از تحولات فکری عصر روشنگری و پس از آن، در پیدایش گفتمان حقوق بشر بسیار تأثیر گذار بود. بی تردید، حقوق طبیعی مدرسی، به عنوان هستهی تاریخی و مفهومی حقوق بشر، ابتکار بی سابقهی فیلسوفان و الهی دانان مسیحی نبوده و نباید گمان کرد که اندیشمندان مدرسی صرفا با اتکاء بر تعالیم مسیحی این نظریه بدیع را بنیان نهادهاند؛ بلکه، حقوق طبیعی مدرسی، هم فرزند تعالیم مسیحی و هم مولود اندیشههای غیر مسیحی، اعم از یونانیان، مکاتب رومی – ژرمنی و مهم تر، متأثر از اندیشههای فیلسوفان و الهی دانان مسلمان است. از ابن سینا گرفته تا ابن رشد و میراث عدلیه و معتزله در جهان اسلام، همه و همه بر صورت بندی حقوق طبیعی مدرسی تأثیر گذاشتهاند.
سؤال بسیار مهمی که از دل تتبع در تاریخ اندیشه حقوق طبیعی و حقوق بشر برمیآید، این است که چرا حقوق طبیعی مدرسی و سپس حقوق طبیعی مدرن توانست زمینه ساز پیدایش حقوق بشر در جهان غرب شود، اما چنین زایش هنجاری و بالتبع ساختاری در جهان اسلام اتفاق نیفتاد؟ این مسئله همان کلاف سردرگم و چالش عمدهی حقوق بشر معاصر است که در صورت گشوده شدن به شاهراهی در حل بنیادیترین مسائل امروز شیعیان تبدیل خواهد شد. تحقیقات و پژوهشهای عمیق تاریخی و نسبت سنجیهای مفهومی در مباحث حقوق طبیعی، در سطح وجود شناسی، معرفت شناسی، هرمنوتیک و نظریهی حقوق، مواردی است که در گشودن این گره کور کمک خواهد کرد و راه را برای تحولات عظیم آتی در سطح هنجاری باز خواهد نمود. نویسندهی این کتاب با تتبعی ستودنی و با تأملی کم نظیر و همه جانبه به کندو کاو در میراث حقوق طبیعی در سنت غربی پرداخته و آنگاه با بازخوانی و ارزیابی منابع مرتبط درسنت شیعی، اثری قابل توجه و تک نگاری تحسین برانگیز در حل معماری پیش گفته ارائه کرده است.[۱]
پانويس