حسامالدین خویی، حسن بن عبدالمؤمن
حسامالدین بن عبدالمؤمن حسام خویی (زنده تا 709ق)، متخلص به حسام، ملقب به حسامالدین و مظفری، نویسنده، شاعر و منشی نیمه دوم سده هفتم، صاحب «قواعد الرسائل و فرائد الفضائل».
حسام خويي، حسن بن عبدالمومن | |
---|---|
نام کامل | حسامالدین بن عبدالمؤمن حسام خویی |
تخلص | حسام |
نام پدر | عبدالمؤمن |
محل تولد | شهر خوی |
رحلت | زنده تا 709ق |
پیشه | نویسنده، شاعر و منشی |
اطلاعات علمی | |
برخی آثار | مجموعه آثار حسامالدين خويی |
ولادت
آگاهی ما از زندگی وی بر اساس آثار خود اوست. وی در شهر خوی به دنیا آمد. پس از حمله مغول، به آسیای صغیر مهاجرت کرد؛ زیرا امنتر بود و دانشمندان بسیاری به آنجا کوچ میکردند[۱].
او چندی در ماردین عراق به سر برد و سپس به دربار چوپانیان در شهر قسطمونی راه یافت و منشی دربار مظفرالدین یولوق ارسلان بن الپ یورک بن امیر حسامالدین چوپان و مداح او شد و از او لقب مظفری گرفت و «نزهة الكتاب» را به نام وی نوشت[۲].
آثار
حسامالدین در روزگار خود شهرت فراوانی داشت. بیشتر زندگی وی در شهر سیواس گذشت. او دانشمند و سخنور بود و به پژوهش در متون فارسی و عربی و ترکی میپرداخت. نثر وی، چون همه منشیان آن روزگار، متصنع و متکلف است که امتیاز بشمار میآمده است[۳].
از دیوان حسامالدین که خود در مقدمه «ملتمسات» به آن اشاره کرده است، اثری در دست نیست. حاجی خلیفه از کتاب «كنز اللطائف» او نام برده که در فن انشا و شامل 49 نامه بوده است. صغری عباسزاده هفت اثر فارسی حسامالدین (سه اثر به نظم و چهار اثر به نثر) را تصحیح کرده و در مجموعه آثار حسامالدین خویی به چاپ رسانده است. این آثار، بهترتیب سال تألیف، عبارتند از:
- نزهة الكتاب و تحفة الأحباب، تألیف در محرم 684ق. وی این کتاب را به مظفرالدین یولوق ارسلان هدیه کرده است. این اثر مشتمل بر چهار بخش است: صد آیه قرآنی در اغراض گوناگون، صد سخن از حضرت محمد(ص)، صد سخن از خلفا و کلمات قصار و صد بیت عربی که به نظم فارسی ترجمه شده است. پس از بخش چهارم، مؤلف قصیدهای را که در مدح یولوق ارسلان سروده، آورده است.
- قواعد الرسائل و فرائد الفضائل، در فن ترسل و نامهنگاری، تألیف در رجب 684ق.
- رسوم الرسائل و نجوم الفضائل، در فن انشا و ترسل، تألیف در 690ق.
- ملتمسات، منظومهای در خواهش و طلب و...[۴].
پانویس
منابع مقاله
رشنوزاده، بابک، «دانشنامه جهان اسلام»، ج13، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، تهران، بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، چاپ اول، 1388.