حج در آیینه عرفان
حج در آيينه عرفان، اثر حسين انصاريان (متولد خوانسار، 1323ش) است كه نویسنده در آن، حكمتها و اسرار مناسك و آداب فريضه بزرگ الهى حج را بهصورت تحليلى با استفاده از كتاب و سنت و اشعار عرفانى بيان كرده است.
حج در آیینه عرفان | |
---|---|
پدیدآوران | انصاریان، حسین (نویسنده) |
ناشر | مشعر |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1386 ش |
چاپ | 2 |
شابک | 978-964-540-046-8 |
موضوع | حج |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 188/8 /الف87ح3* |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
برای دیگر کاربردها، حج (ابهامزدایی) را ببینید.
برای دیگر کاربردها، اسرار حج (ابهامزدایی) را ببینید.
ساختار
كتاب حاضر، از مقدمه نویسنده و متن اصلى تشكيل شده است.
روش نویسنده در اين اثر، استنادى و تحليلى است و از كتاب و سنت و اشعار عرفانى براى توضيح مطالب بهره برده است.
گزارش محتوا
برخى از نكات جالب و آموزنده اين اثر عبارت است از:
- در مقدمه نویسنده چنين آمده است: «... زائر با تمام وجود و همه توجه قلبى و مشتاقانه بايد از اين لطف خاصى كه به او شده، كه اجازه يافته به حريم پاک دوست و به منطقه نور... وارد شود، قدردانى كند و قدردانى او به اين است كه پيش از سفر، به حقايق و دقائق و اشارات و لطائف معنوى اين سفر ملكوتى و مناسك روحانى آگاه شود، تا حجى صادقانه، با نيتى خالصانه و قلبى عاشقانه انجام دهد و براى هميشه در مدار محبت محبوب قرار گيرد و..[۱]
- توبه خالص، شرط سفر حج: سفر بسيار مهمى در پيش دارى. نتيجه اين سفر دخول در حرم قدس دوست و ملاقات با حضرت اوست. ورود به آن حريم معنوى و رسيدن به نقطه باعظمت لقاى او، كار هركس نيست. اين سفر و نتيجه آن، كه وصول به مقام لقا است، مقدماتى لازم دارد. اولين مقدمه آن، پاک شدن از گناهان نهان و آشكار بهوسيله آب توبه خالص است؛ پس بهحقيقت توبه كن؛ توبهاى كه قابل پذيرش دوست باشد و تو را از تمام گناهان اخلاقى و عملى و مالى پاک كند..[۲]
به طواف كعبه رفتم به حرم رهم ندادند كه تو در برون چه كردى كه درون خانه آيى
- اينكه روايات ثواب حج در عين صحيح بودن، با هم تفاوت دارند، بااينكه مردم از نظر مناسك وحدت عمل دارند، بهخاطر اين است كه اشخاص از نظر حال و معرفت و کیفیت عمل با هم متفاوتند. صاحب «آفاق الكعبة» - كه از مشايخ روايت اين حقير است و داراى هفتاد جلد كتاب علمى است - در حل تفاوت اخبار ثواب حج مىفرمايد: تفاوت ثواب حج به اعتبار تفاوت معرفت اشخاص، تفاوت نيات و اعتقادات، تفاوت قوه دريافت افراد، تفاوت در ادب و خضوع، تفاوت در اخذ به آداب و هشيارى در برابر مقامات، تفاوت در فهم و دستگاه فهم، تفاوت در دستگاه گيرنده و دهنده اشخاص، تفاوت در عمق اثر حج در بنيه فكر اشخاص... تفاوت جهات ديگر و ديگر است..[۳]
- زمانى كه ابن ابىالعوجاء، آن مادىگراى ملحد بههمراه جماعتى از همراهان خود نزد امام صادق(ع) نشستند و آن اعتراضهاى جسورانه و بىادبانه را در مورد مسئله حج عنوان كرد، امام صادق(ع) فرمود: برازندهترين سلطان فرمانده كه بايد برابر او سان داد و برابر امر او سر اطاعت فرود آورد و از نافرمانى او حذر كرد، خداست كه منشئ ارواح و صور است. ابن ابىالعوجاء گفت: اين سلطان فرمانده غايب است و تو حواله به غايب مىدهى. امام(ع) فرمود: غايب آن جسم است كه وقتى منتقل از مكانى به مكان ديگر شد، از مكان اول غايب است و در مكان دوم حاضر است، ولى خدا كه جسم نيست كه انتقال برایش تصور شود، پس غايب نيست و حضور دارد، ولى ما حضور نداريم، مگر بهواسطه پرچم. ابن ابىالعوجاء سرافكنده برگشت..[۴]
- شايسته است زائر تا ممكن است از مال خالص و حلال و طيب، آنهم به مقدار زياد بردارد و در اين سفر از انفاق مضايقه ننمايد؛ زيراكه انفاق در راه حج، انفاق در راه خداست. از زيادى خرج در اين سفر ملكوتى نبايد دلگير بود؛ كه در احاديث آمده، درهمى خرج در اين سفر، مساوى با هفتاد درهم است. ازهد زهاد حضرت سجاد(ع) وقتى در راه اين سفر گام مىنهادند، انفاق فوقالعاده داشتند.
- اگر در اين سفر چيزى از امور مالى از دست برود، بايد كمال ممنونيت را از حق داشت و خاطرشاد بود؛ زيرا بر ميزبان است كه آن را در ديوان اعلى ثبت كند، آنهم به اضعاف مضاعف، تا روزى بهعنوان تلافى به شخص بازگردد. نمىبينى اگر كسى تو را به ميهمانى بطلبد و در اثناى راه صدمهاى به تو برسد، تا جايى كه بتواند جبران مىكند، اگرچه لئيم باشد؛ پس چه گمان دارى در حق اقدر قادرين و اكرم اكرمين[۵]
- ديده زائر، اولين بار به بيابانهايى مىافتد كه در امتداد حرم قرار گرفته؛ بيابانهايى خالى از آب و علف؛ بيابانهايى پر از سنگ و ريگ و پستى و بلندى. سرسبزى آن خار مغيلان، آبش سراب، نرمىاش سنگريزه و رمل. با ديدن اين مناظر در عالم فكر خود چنين تصور كند كه از دنيا رفته و وارد ميقات قيامت شده؛ زيرا در ورود به قيامت، انسان جز اعمال خود هيچ خبرى از محرمان و آشنايان و ساير برنامهها نمىبيند... با ديدن آن بيابانها، درحالىكه از همه چيز بريدهاى و به حق پيوند خوردهاى، مناجات «فيض»، آن شوريدهحال را زمزمه كن:
بر درگه تو حاجت خلقان روا شود آن را كه تو برانى از اين در كجا شود خود را چو حلقه بر در لطف تو مىزنم باشد به روى من در لطف تو وا شود آن را كه رد كنى ز در خويش بولهب و آن كو تواش قبول كنى مصطفا شود امر تو را كسى نتواند خلاف كرد هر كو سر از قضاى تو پيچد كجا شود بيچاره گمرهى كه كشد سر ز طاعتت گردد دلش سياه و اسير غما شود فرخنده رهروى كه اطاعت كند تو را چشم دلش به عالم انوار وا شود فيض است و درگه تو، از اين در كجا رود كامِ حوائج همه زين در روا شود
وضعيت كتاب
براى كتاب حاضر، فقط فهرست تفصيلى مطالب در آغاز آن ذكر شده، ولى فهرستهاى فنى و حتى فهرست منابع نيز فراهم نشده است. اين اثر، مستند است و نویسنده، ارجاعات و استناداتش را بهصورت پاورقى آورده است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.