حجاز در صدر اسلام
حجاز در صدر اسلام تحقيقى در اوضاع عمرانى و ادارى تألیف دكتر صالح احمد العلى متولد 1918م است؛ كه به زبان عربى در يك جلد و توسط آقاى عبدالمحمد آیتی به فارسى ترجمه شده است.
حجاز در صدر اسلام | |
---|---|
پدیدآوران | علی، صالح احمد (نویسنده) آیتی، عبدالمحمد (مترجم) |
عنوانهای دیگر | الحجاز فی صدر الاسلام: دراسات فی احواله العمرانیه و الاداریه تحقیقی در اوضاع عمرانی و اداری |
ناشر | مشعر |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1375 ش |
چاپ | 1 |
موضوع | حجاز - اوضاع اجتماعی
حجاز - اوضاع اقتصادی حجاز - تاریخ عربستان - تاریخ - قرن 1ق. |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | DS 247 /ح32 ع8 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار و گزارش محتوا
كتاب حجاز در صدر اسلام، اثرى است محققانه و در نوع خود كم نظير. مؤلف در تألیف آن رنج فراوان برده و صفحات بسيارى را مطالعه كرده است. دكتر احمد صالح علاوه بر كتب جغرافيا و تاريخ، كتابهايى درحديث و فقه چون كافى، الموطأ و صحاح سته را نيز از نظر دور نداشته است و اين خود در جامع بودن كتاب، تاثير واهميت خاصى خواهد داشت. چنانجه در جاهاى مختلفى، از كتاب الكافى نقل نموده است.
مؤلف محترم كوشيده است كه همواره از كتب قديمىتر استفاده نمايد، به جز چند مورد معدود كه تا قرن هشتم و نهم نيز آمده است. اكثر منابع وى، متعلق به قرن چهارم است. اما اشكالى كه به كتابش وارد است، اين كه متأسفانه منابعى را كه به آنها اشاره مىكند، به طور دقيق معرفى نمىنمايد، به گونهاى كه خواننده بتواند در صورت لزوم به آنها مراجعه كند؛ زيرا معلوم نمىدارد كه مطلب را از كدام چاپ، و تصحيح چه كسى و چاپ چه تاريخى جز در يك دو مورد، برگرفته است.
مترجم نيز سعى نموده با مراجعه به كتبى؛ چون معجم البلدان ياقوت وتقويم البلدان ابوالفداء به ضبط و حركت گذارى اعلام كتاب بپردازد.
كتاب، ابتدا با زندگانى نامهى مؤلف، توسط مترجم، شروع مىگردد، سپس به 16 فصل تقسيم مىيابد. فصل اول دربارهى اهميت حجاز در صدر اسلام و تاثير آن در انتظام امور جهان اسلامى است؛ و بيان مىدارد كه در حجاز بوده است كه اسلام ظهور كرد و اركان دولتش استوارى و حكومتش استقرار يافت و رسولالله همهى عمر خود را در آنجا سپرى كرد. پنجاه سال در مكه و باقى را در مدينه سپرى نمود. فصل دوم درباره كتابهاى عربى در باب مدينه و حجاز است، وى مىگويد قديمىترين كتابى كه به دست ما رسيده و درباره سيره پيامبر مىباشد، يكى كتاب واقدى است و ديگرى سيره ابن اسحاق است، كه به جزء جزء راهى را كه رسولالله از مكه به مدينه به هنگام هجرت پيموده است، شرح داده و نيز راهى را كه از مدينه به بدر طى كرده و همچنين راهى را كه از مدينه به ذوالعشيره و از مدينه به تبوك پيموده است.
مؤلف در اين فصل نام چند تن از مؤلف انى را كه در اين زمينه قلم زدهاند را مىآورد و ابن زباله و يحيى بن الحسن العلوى را از قديمىترين كسانى مىشمارد كه تاريخ مدينه را نوشتهاند. در فصل سوم حدود حجاز در نزد متقدمان را بررسى مىكند و بر طبق گفتار راويان عرب، آنها را در تعريف و تحديد حجاز متفق مىداند؛ كه حد فاصل ميان تهامه و نجد باشد.
در فصل چهارم از سرزمين حجاز كه شامل مناطق مختلفى مىشود، نام برده و تك تك آنها را از جهت وسعت جغرافيايى و مساحتى و غيره بررسى مىنمايد.
در فصل پنچم دربارهى آبها، چاهها، چشمهها، حوضها و امورى از اين دست در حجاز مطالبى را مىنگارد.
فصل ششم مربوط به توليدات كشاورزى آن ناحيه است كه شامل تاكستانها، درختان ميوه، سبزىها، حبوبات، گندم، جو و ديگر توليدات است.
فصل هفتم، از اهل حجاز، كه اعم از عشاير و غيره مىباشند، مىگويد.
فصل هشتم، از راههاى ارتباطى در حجاز اعم از راههاى قديم و راه ميان مكه و مدينه در قرون اوليه اسلامى مىگويد.
فصل نهم، منزلهايى كه بين راه مدينه و مكه وجود دارد را، معرفى مىكند.
در فصل دهم، از نظام ادارى حجاز در دورههاى نخستين اسلامى مىگويد و از قرآن كريم نقل مىكند كه در آن چند واژهى عربى اصيل وجود دارد: مانند امالقرى، حاضر، مدينه، بلده، قريه، ارض كه هر يك بر نوعى از نظام ادارى دلالت دارد.
فصل يازدهم مربوط به شيوه جمعآورى صدقات، مكان و زمان مصرف آنها مىباشد.
در فصل دوازدهم، از عطايا، رزق وحجاز مىگويد و تعريف مىكند كه (عطا) مقدار معينى از مال است كه دولت سالانه به ساكنان عرب مىداده است و عطا از بزرگترين هزينههاى دولتى و ممر اصلى معاش مردم بوده است. وى همچنين عطا در دوران حكماى مختلف و نسبت به افراد مختلف را كه چه اندازه بوده است، مورد بررسى قرار داده مىدهد.
در فصل چهاردهم، مالكيتهاى ارضى در حجاز را بررسى نموده و بيان داشته كه چه افرادى و املاكى كه در حجاز متعلق آنان بوده است؛ شامل چه مىشود؛ مثلاًمىگويد كه اميرمومنان از مهمترين املاك وى در ينبع بوده است.
فصل پانزدهم مربوط به اماكن مدينه منوره است.
فصل آخر از نشانههاى عمران در مكه در دو قرن اول و دوم هجرى مىگويد.
پايان كتاب فهرست كاملى از اشخاص و قبايل به ترتيب حروف الفبا ياد مىشود.
منابع مقاله
متن و مقدمه كتاب.