جندی، مؤیدالدین محمود
مؤيدالدين بن محمود جندى (متوفای حدود 700 ق)، معروف به «مؤيدالدين صوفى»، عارف و شاعر قرن هفتم هجرى است.
نام | جندی، مویدالدین محمود |
---|---|
نامهای دیگر | جندی، مؤید
جندی الصوفی، مؤید بن محمود |
نام پدر | محمود |
متولد | قرن هفتم هجری |
محل تولد | جند |
رحلت | 700 ق |
اساتید | صدرالدين قونيوى |
برخی آثار | نفحة الروح و تحفة الفتوح
شرح فصوص الحکم |
کد مؤلف | AUTHORCODE03427AUTHORCODE |
زندگینامه
درباره شرح حال وى، اطلاعات اندكى وجود دارد. تاريخ ولادتش معلوم نيست. بر اساس نامش، او را اهل شهر جند دانستهاند. تنها منبع موثق در شرح حال او، مطالب پراكندهاى است كه از خلال آثارش يافت مىشود.
آغاز سیر و سلوک
در آغاز، پدر و مادر و خويشان جندى او را از سلوك منع میكردند، اما وى با تفأل به قرآن كريم و بنا بر آيه 24 سوره توبه، اموال خود را به پدرش داد، كابين همسرش را پرداخت و به سير و سلوك روى آورد، به حج رفت و بعدها (ظاهراً در قونيه) نزد صدرالدين قونيوى (متوفى 672) راه يافت و مقامات عارفانه خويش را در خانقاه و مَدْرس او طى نمود و از او اجازه ارشاد گرفت. وى بسيار تحت تأثير قونيوى بود و خود به اين امر تصريح كرده است.
او به مقام معنوى و فضيلت باطنى استاد و استادِ استاد خود (ابن عربى) چنان معتقد بود كه در تمام شئون و مراحل زندگى، نه فقط در مشكلات عرفانى و علمى، بلكه در گشودن گرههاى زندگى نيز از باطن آنان مدد مىجست.
فَنارى، وى را از فرزندان الهى قونيوى به شمار آورده و تصريح كرده كه در شرح مفتاح الغيب قونيوى، علاوه بر افادات ابن عربى، قونيوى و سعيدالدين فَرغانى (متوفى 700)، از ذوق و فهم عرفانى مؤيدالدين جندى مدد گرفته است.
جامى او را عارف كامل و جامع علوم ظاهرى و باطنى دانسته است.
وى داراى حوزه تدريس بود و شاگردان قونيوى براى حل مشكلات علمى خود، به او مراجعه میكردند. به نظر آشتيانى، جندى و فرغانى آثار يكديگر را ديده بودند؛ ازاينرو، مطالبى كه در شرح تائيه فرغانى آمده، در آثار جندى تكرار نشده و مباحثى را كه جندى بهتفصيل از آنها سخن گفته، فرغانى در آثارش بهاجمال به آنها پرداخته است.
وى متفكرى مستقل و صاحبنظر بوده و با اينكه همچون استادش، قونيوى، در مباحث نظرى پيرو ابن عربى بود، اما معارف غيبى با سلاست و روانى خاصى بر قلم او جارى شده است و در شرح فصوص، نكات تازه فراوانى دارد كه ابن عربى اصلاً مطرح نكرده يا در جاى ديگرى، آنها را بيان كرده است. همچنين بيانات قونيوى، مختصر و مجمل، اما نوشتههاى جندى مفصّل است.
به بيان او، ذات هر چيز، حقيقت آن است از آن حيث كه مرجع و منشأ حقايقِ اسما و صفات و نِسَب و اضافاتِ ذاتى است و اينها همه منسوب به آن ذاتند. پس غايت ادراك و علم به ذات، از جهت موصوف شدن حقيقت است به اسما و صفات و افعال و آثار و نِسَب و چون علم، يكى از نِسَب است، ذات را درنمىيابد، چه به حق اضافه شود چه به خلق، زيرا امر نسبى (علم) بر ذات مطلق احاطه نمىيابد؛ مگر آنكه علم را عين ذات فرض كنيم كه در آن حال، لفظِ علم و عالم و معلوم را به كار نمىبريم و ديگر احاطه و عدم احاطه مطرح نيست و جميع اعتبارات و نِسَب و اضافات و اسما و صفات، از ميان برداشته مىشود.
هيچيك از شارحان ابن عربى در فهم افكار وى از جندى بىنياز نبودهاند؛ چنانكه عبدالرزاق كاشانى (متوفى 736) و داوود قيصرى (متوفى 751) و برخى ديگر از شارحان فصوص الحكم، تحت تأثير او بودهاند.
وى معاصر جلالالدين مولوى (604-672) بود و خود را از جمله نيازمندان او مىدانست.
وفات
سال وفات جندى به تحقيق معلوم نيست. بروكلمان آن را 690ق دانسته است كه صحيح به نظر نمىرسد، زيرا جندى قصيده لاميه خود را در 691ق به پايان رسانده است. حاجى خليفه سال درگذشت او را حدود 700ق ذكر كرده است.
آثار
شرح فصوص الحكم ابن عربى، مهمترين اثر وى مىباشد. او شرحش را بهصورت منظم و متوالى در يك زمان معين ننوشت؛ ابتدا شرح خطبه را نزد قونيوى نگاشت و پس از وفات قونيوى، قونيه را ترك كرد و عازم بغداد شد و در آنجا بنا به درخواست برخى فضلا، بخشى از فصوص را شرح كرد، اما قبل از پايان شرح، بغداد را به قصد سفر به مناطق ديگر ترك نمود و به گفته خودش در اين هنگام از انواع واردات قلبى و الهامات ربانى محروم گشت.
جندى، به تبع قونيوى، اهميت فراوانى براى خطبه فصوص الحكم و شرح آن قائل بود و ازاينرو، حدود يك پنجم شرح فصوص الحكم را به شرح خطبه آن اختصاص داد.
اين كتاب، منبع برخى از شروح ديگرِ كتاب ابن عربى بوده و مشتمل بر نكات و افاداتى است كه در ساير شروح يافت نمىشود.
آثار دیگر او
- نفحة الروح و تحفة الفتوح؛
- اذواق الخَتْمَتين؛
- كتاب الاسماء؛
- اکسیر الكلمات؛
- خلاصة الارشاد و ارشاد الخلاصة؛
- شرح مواقع النجوم و مطالع أهِلَّة الاسرار و العلوم؛
- رسالة فى القضاء و القدر؛
- رساله علوم أحَدى و معارف احمدى؛
- ديوان اشعار؛
- قصيده لاميه الدُرَر الغاليات فى شرح الحروف العاليات؛
- سرودهاى در جواب قصيده تائيه ابن فارض.
منابع مقاله
دانشنامه جهان اسلام، ج 11، ص34-37، نوشته: حسن سيدعرب و اكبر ثبوت.