جرجانی، حسین بن حسن
ابوالمحاسن حسین بن حسن جرجانى (زنده در 722ق)، فاضل، عالم، متكلم، محدث و مفسّر معروف از مشاهير علماى اماميّه و صاحب تفسير «جلاء الاذهان و جلاء الاحزان فى تفسير القرآن» مىباشد.
نام | جرجانی، حسین بن حسن |
---|---|
نامهای دیگر | ابوالمحاسن جرجانی
جرجانی، ابوالمحاسن حسین سید گازر گازر |
نام پدر | حسن |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | 722ق |
اساتید | |
برخی آثار | تفسیر گازر |
کد مؤلف | AUTHORCODE02785AUTHORCODE |
زندگینامه
با تتبع در كتب تراجم، متأسفانه به شرح حال درستى از ايشان دست نيافتيم.
شيخ ابو المحاسن، حسين بن حسن جرجانى، (زنده در سال 722)، صاحب تفسیر جلاء الاذهان میباشد.صاحب ريحانة الادب او را با اوصاف: عالم، فاضل، محدّث و مفسّر توصيف میكند[۱].
علامه «محسن امين»، به طور خلاصه به شرح حال مختصرى از او اشاره كرده است. لذا دربارۀ عصر حيات مؤلف اختلافنظراتى وجود دارد. در عين حال از اسلوب و سبک نگارش تفسير و كاربرد واژهها و اصطلاحات و نيز قرائتى كه گاه در ذيل توضيحات ايشان استنباط مىشود، بايد اذعان كرد احتمالا وى از مفسران قرن نهم يا دهم هجرى باشد.
مرحوم «ابوالمحاسن جرجانى»، از جمله مفسران بزرگ اماميّه بوده كه به طور گسترده در تبيين آيات روحبخش الهى از روايات روشنگر مروى از ائمۀ بزرگوار شيعه بهرههاى وافرى برده است كه اين امر در گرايش تفسيرى ايشان به روش روايى تأثير به سزايى داشته است. وى در خطبهاى كه در مقدمۀ تفسير خود آورده است به حديث نبوى ثقلين به عنوان يكى از دو وزنهاى كه لازم است مسلمانان جهت رهنمون شدن به حقيقت، بدان تمسك جويند نام مىبرد. لذا هر گاه ايشان در تفسير آيهاى با ابهام مواجه مىشود به ويژه در تفسير آيات متشابه، تنها ابزار گشايندۀ مشكل را استناد به روايات مىداند و با استفاده از آنها به تفسير آيه و رفع ابهام مىپردازد.
ظاهرا ايشان از سادات حسینى بوده است. بر همين اساس برخى او را «ابوالمحاسن حسین بن حسن حسینى جرجانى» معروف به «سيّد گازر» مىدانند و اين دو عنوان را بر يك معنون اطلاق كردهاند. در عين حال به زعم برخى، آنها دو شخصيّت مستقل بوده كه حتّى معاصر هم نبودهاند.
انگيزه مفسر از تدوين تفسير
«ابوالمحاسن جرجانى»، در ديباچۀ تفسير خود ضمن بيان مطالبى پيرامون تفسير قرآن كريم، به انگيزۀ نگارش و تأليف و سبک تفسيرى خود اشاره مىكند و مىگويد:
چون يكى از اين دو متمسك، كتاب خداى و گذاشتۀ مصطفى است و عوام از فائدۀ اين كتاب بىنصيباند، از آن كه علم تأويل و تفسير آن كسى داند كه سالهاى دراز در درياى علوم غوطه خورده باشد و به غوص فكر، جواهر بيان و نكات قرآن به دست آورده باشد نه از هر دريايى. بلكه از درياى «انا مدينة العلم و على بابها» حاصل كرده باشد و تفاسير اصحاب، آنچه به عربى است عوام را از آن بهرهاى نيست، و آنچه به زبان فارسى است بعضى كه اختصارى دارد از فائده عارى است، و آنچه مطوّل است در او اعراب و لغت و اشتقاق و قرائت قرّاء و اختلاف مفسران از بس كه آوردهاند عوام در مطالعۀ آن سرگشته و حيران مىمانند و از فائدۀ آن بىنصيب مىشوند، چون حال بر اين جمله يافتم از بخشندۀ جان و بخشايندۀ انس و جانّ مدد خواستم و به توفيق و يارى وى اين كتاب را در تفسير قرآن تأليف كردم و نام او «جلاء الاذهان و جلاء الاحزان فى تفسير القرآن» نهادم و در او جمع كردم از تأويل آيات و تفسير مشكلات، آنچه بزرگان دين و پيشوايان اهل يقين بر محك عقل زدهاند.
پانویس
- ↑ عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، ص459
منابع مقاله
عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم، تراجم مفسیرین، قم، نوید اسلام، چاپ دوم، 1382ش.