جامع الشواهد

الجامع الشواهد، تألیف محمد باقر شریف اردکانی (1231-1301ق) از جمله آثار ادبی عصر قاجار است که در آن، مؤلف به ترجمه اشعار منتخب عربی همت گماشته است. کتاب به زبان عربی – فارسی نگارش و در سه مجلد منتشر شده است.

جامع الشواهد
جامع الشواهد
پدیدآورانشریف اردکانی، محمدباقر بن علیرضا (نويسنده)
ناشرفيروزآبادی
مکان نشرایران - قم
سال نشر1383ش - 1425ق
چاپ5
شابک-
موضوعزبان عربی - زبان عربی - صرف و نحو
زبانعربی
تعداد جلد3
کد کنگره
‎‏/‎‏ش‎‏4‎‏ج‎‏2 6141 PJ
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

ساختار

کتاب مشتمل بر یک مقدمه، 28 باب و یک خاتمه است. در مقدمه اسامی کتاب‌هایی که شواهد از آن‌ها انتخاب شده و نیز ترتیب ارائه اشعار بیان شده است. در ابواب کتاب ملاک در ذکر اشعار حرف اول و دوم از کلمه اول هر شعر است. خاتمه کتاب نیز در ضمن سه فصل به واژه‌ها اختصاص دارد بدین‌ترتیب که شیوه تلفظ «الفاظ و واژه‌ها» با ذکر مثال بیان و سپس معنای فارسی آن آمده است.

گزارش محتوا

این کتاب تلاش چشمگیر نویسنده‌ای فارسی زبان است که ضمن گردآوری شاهدهای کتاب‌های معتبر صرف و نحو و بلاغت از جمله شر ح الأمثلة، التصریف، العوامل، القطر، الأنموذج، الهدایة، الکافیة، السیوطی، المغنی و المطول، مجموعه اشعار آن را از عربی به فارسی ترجمه نموده است[۱]‏.

مهم‌ترین امتیاز آن جمع‌آوری شاهدمثال کتاب‌های معتبر است و قبل از آن چنین کاری انجام نشده بود. نظم ذهنی مؤلف و قدرت فهم او در سراسر کتاب مشهود است و از منابعی که در انتهای هر شعر به دست داده، احاطه او بر کتب نحوی و بلاغی و ادبی نیز دانسته می‌شود.

ترجمه اشعار به صورت تحت‌اللفظی است و از نظر معادل‌یابی و حفظ امانت الفاظ، مطلوب است و باید انصاف داد که مترجم در این راه موفق بوده است. ولی در عین حال که به متن اصلی وفادار مانده و امانت را حفظ کرده، از نثری رسا و شیوا و وفادار به زبان مقصد، برخوردار نیست. ترجمه لفظ به لفظ ممکن است از نظر دستوری در زبان مقصد صحیح باشد ولی هرگز قادر به انتقال روح متن اصلی و آهنگ آن نیست. جامه عاریتی زبان عربی از درون مفاهیم متن به‌در نیامده و متن، طبق دستور زبان مبدأ ترجمه شده است. خواننده زبان اگر با ادبیات عربی آشنایی نداشته باشد، از خواندن آن احساس دشواری می‌کند و با متنی روبه‌رو می‌شود که شاید در برخی مواضع فهم مطلب را دشوار، بلکه غیر ممکن ساخته است؛ در صورتی که مترجم باید غرابت زبان متن مبدأ را کاسته و ترجمه‌ای سلیس و روان بیافریند. از آنجا که هر زبان، ویژگی خاص خود را دارد، امانتداری در ساختار زبان مبدأ و انتقال آن به همان صورت به زبان مقصد توصیه نمی‌شود[۲]‏.

پایبندی مترجم به متن اصلی، منجر به ترجمه‌ای شده که در آن ویژگی‌های زبان مقصد در نظر گرفته نشده است؛ مثلاً فاصله فعل و مفعول یا فاعل با فعل در برخی مواقع زیاد بوده و درک متن را سنگین کرده است. در حقیقت می‌توان ادعا کرد که در میان این ترجمه‌ها، نمونه‌هایی وجود دارد که ترجمه به زبان واسط صورت گرفته است. مترجم، واحد ترجمه را «کلمه» در نظر گرفته نه «جمله»، درصورتی‌که واحد ترجمه باید جمله باشد[۳]‏.

در برخی اشعار، عناصر واژگانی از زبان مبدأ به زبان مقصد نفوذ کرده که در بحث نظریه‌های ترجمه از آن به «انتقال» یاد می‌شود. هر چند انتقال در مواردی که معادل دقیقی در زبان مقصد وجود ندارد ضروری است ولی گاهی ورود واژه ترجمه نشده به زبان مقصد ضرورتی ندارد. مترجم محترم بعضی از کلمات را یا به دلیل کثرت استعمال، یا نیافتن معادل دقیق آن در فارسی، ترجمه ننموده است[۴]‏.

وضعیت کتاب

فهرست مطالب در ابتدای کتاب آمده است.

پانویس

  1. ‏آذرشب، محمد علی، ص2
  2. همان، ص3
  3. همان
  4. همان، ص4

منابع مقاله

  1. مقدمه و متن کتاب
  2. آذرشب، محمدعلی، وحیده، مطهری، نقدی بر شیوه ترجمه شعر در کتاب جامع الشواهد، نشریه ادب عربی، بهار و تابستان 1389، شماره 2، ص 20-1.

وابسته‌ها