جارالله، موسی
موسی جار الله (1873-1949م)، دانشمند و متفکر اصلاحگرای روس که «براهین رحمت الهیه» از مهمترین آثار اوست. این اثر واکنشهای بسیاری را در پی داشته و آثار فراوانی در تأیید و رد آن نگاشته شده است.
نام | موسی جارالله |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | فاطمة |
متولد | 1873م |
محل تولد | نووچرکاسک |
رحلت | 1949م |
اساتید | داملا ایواز افندی |
برخی آثار | نظرة في کتاب الوشیعة لموسی جارالله |
کد مؤلف | AUTHORCODE33546AUTHORCODE |
ولادت
موسی جارالله اصالتاً از روستای «کیکینو» از توابع بخش چمبار استان پنزا واقع در روسیه جنوبی است. خانواده وی از آنجا کوچیده و در شهر روستوو سکونت میگزینند. موسی جارالله در حین این کوچ خانوادگی، در شهر نووچرکاسک [به تاریخ 25 دکابر 1873] زاده شد. پدرش از روستاییان فرهیخته و ثروتمند بود که به سبب تحصیلات دینی و روسیدانی، بهعنوان روحانی در منطقه دونتسک تعیین گردید. مادر وی دختر حضرت داملا حبیبالله بود[۱].
تحصیلات
او مدتی در شهر روستوف در مدرسه روسی تحصیل کرد. سپس به شهر قازان رفت و در سال 1888 به مدرسه کؤل بویو (گؤل بؤیو) داخل شد. در سال 1395 به ماوراءالنهر رفت و در مدارس بخارا به تحصیل خود ادامه داد. وی از اساتیدی مانند داملا ایواز افندی و داملا اکرام افندی، فقه و فلسفه و از داملا میر شریف افندی نیز ریاضیات را فراگرفت. سپس برای تکمیل تحصیلات دبیرستانی و آکادمیک به شهر روستوو برگشت. او تا هنگامی که وارد دانشگاه نشده بود، پانزده سال تمام به سیر و سیاحت دینی پرداخت. اگرچه نخستین جایی که برای تحصیل ثبت نام نمود، دانشکده مهندسی استانبول بود، اما خیلی زود این رشته را رها کرد و به علوم اسلامی روی آورد. او نتوانست گمشده خود را در استانبول بیابد و برای تحقق آرزویش به قاهره کوچید. در قاهره سه سال سکونت گزید و در این مدت فقه و حدیث را فراگرفت. در کتاب پژوهشهای خود در زمینه مصاحف و قرآن، با محمد عبده و محمد بخیت [المطیعی] آشنا شد. حتی نقل شده که از این اساتید علوم دینی آموخته است. او سپس به مکه و مدینه رفت و به پژوهش در حدیث و فقه ادامه داد. در سیاحت دینی خود از حجاز تا شهر دیوبند هندوستان هم دیدار کرد و به شهرهای شام و بیروت درآمد. در اثنای این سیاحتها دانش زبان عربی و فارسی خود را کامل نمود[۲].
فعالیتهای فرهنگی و سیاسی
- سفر به روسیه در سال 1904 و تحصیل در دانشگاه پترزبورگ، در رشته حقوق بهعنوان دانشجوی مهمان؛
- انتشار مقالاتی در مجلات و مطبوعات مترقی و تجددگرا، مانند مجله «الفت»، «التلميذ»، «الإصلاح و العصر الجديد»؛
- نگاشتن مقالاتی در باب فعالیتهای سیاسی و حقوق انسانی مسلمانان روسی و لزوم اصلاح شیوه تعلیم و تربیت مدارس؛ # همکاری با روشنفکران روسی که اصالتاً ترک بودند و فعالیتهای سیاسی آغاز کرده بودند، تقریباً از سال 1905؛
- دبیر اول در دومین کنگره سال 1906 ماه ژانویه؛
- عضو مرکزی تشکیلات اتحاد مسلمانان روسیه، در کنگره سوم سال 1906 در روسیه؛
- هجرت به شهر اورنبورگ، در اواخر سال 1909 و تدریس در مدرسه حسینیه آنجا؛
- جدا شدن از مدرسه مزبور و بازگشت به پترزبورگ در سال 1910، به سبب چاپ مقالهای با نام «رحمت الهیه» در مجله شورا و مورد انتقاد سخت علمای سنتگرا واقع شدن؛
- شرکت در کنگره عمومی مسلمانان در مکه و کنگره خلافت در مصر در سال 1926؛
- سفر به قدس در سال 1927 به قصد ادای حج و شرکت در دومین کنگره خلافت؛
- سفر به برلین در سال 1933 و دایر نمودن چاپخانهای با حروف عربی و انتشار بعضی از آثار خود؛
- سفر به ایران و عراق در سال 1934 برای بررسی و پژوهش درباره شیعیان؛
و...[۳].
تفکرات اصلاحگرایانه
موسی جارالله از علمای پیشگام حرکات اصلاحی تجددگرایی در میان مسلمانان روسیه از جمله قورساوی، مرجانی و رضاءالدین فخرالدین متأثر بود. به این سبب در اندیشههای وی بهوفور به تفکرات سلفیگری و تصوف برمیخوریم. علیرغم دفاع از تجددگرایی به مخالفتش با لزوم اجتهاد و تقلید پرداخته و گفته که نیازی نیست اسلام به اصلاحات، رفرم و همهپرسی گذاشته شود. به اعتقاد موسی جارالله، اصلاح سیستم مکاتب و مدارس و به سامان رساندن اوضاع اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مسلمانان روسیه از مهمترین مسائل مسلمانان روسیه بود. او از دور بودن مفاد درسی مدارس از علوم اسلامی گله کرده، خواستار برجستهسازی علومی مانند کلام و منطق و توجه به جنبههای اجتماعی قرآن شد. وی همچنین بر لزوم تدریس علومی مانند حدیث، تفسیر، تاریخ، علوم طبیعی و ریاضیات صحه گذارده، اشتباه بودن تعلیماتی که از زندگی اجتماعی و علوم مدرن دور است را گوشزد نموده است. به این ترتیب او مخالفت خود با دو گروه سنتگرایان مخالف تجدد مدارس و نیز تجددگرایانی که فقط طرفدار تدریس علوم مدرن بودند ابراز داشت[۴].
وفات
جارالله در ماه اکتبر 1949م، در قاهره وفات نمود و در گورستان خدیویه در عفیفیه دفن گردید[۵].
آثار
در میان آثار منتشرشده وی، 44 اثر تألیفی و 15 ترجمه، شرح و نشر کتاب وجود دارد. برخی از آثار وی عبارت است از:
- تاريخ القرآن و المصاحف؛
- سومین ندوات رسمی عموم مسلمین روس؛
- برنامه اتحاد مسلمانان روسیه؛
- تصحیح رسم خط قرآن؛
- قواعد فقهیه؛
- براهین رحمت الهیه؛
- نظری به عقاید الهی انسانها؛
- روزه در روزهای طولانی؛
- مسائلی در باب اعتقادات مردم؛
- تفکرات خفیف و کوچک در موضوعات بزرگ؛
- ملاحظات؛
- اساس اصلاحات؛
- اساس شریعت؛
- خطاب به ملل اسلامی؛
- الوشيعة في نقد عقائد الشيعة[۶].