تونسی، خیرالدین

خیرالدین تونسی (1237 یا 1238-1307ق)، نویسنده، سیاست‌مدار و اندیشمند اصلاح‌گر تونسی و صاحب کتاب «أقوم المسالك في معرفة أحوال الممالك».

تونسی، خیرالدین
نام تونسی، خیرالدین
نام‎های دیگر
نام پدر حسن لفیج
متولد 1237 یا 1238ق
محل تولد  کوه‌های قفقاز
رحلت 1307ق
اساتید
برخی آثار أقوم المسالك في معرفة أحوال الممالك
کد مؤلف AUTHORCODE03603AUTHORCODE

ولادت

وی در 1237ق/1822م یا 1238ق/1823م، به دنیا آمده است[۱].

خاندان و کودکی

اصلیت وی از قوم چِرکِس و از قبیله آبخاذ است که در منطقه قفقاز زندگی می‌کردند. از کودکی ربوده شده و به‌عنوان مملوک به قصر حسین‌بیگ، که نقیب‌الاشراف و قاضی عسکر استانبول بود، برده شد و دوران کودکی خود را در آنجا سپری نمود. پدر وی در درگیری با روس‌ها کشته شده بود و از خانواده‌اش خبری نداشت. او در 1255ق/1839م، به نماینده حاکم توس، احمدبای که به استانبول آمده بود، فروخته شد و تحت آموزش‌های مقدماتی علوم دینی و زبان عربی قرار گرفت. در آن زمان تونس به‌عنوان ولایتی از عثمانی وضعیت نابسامانی داشت؛ به همین دلیل احمدبای در تمام زمینه‌ها، به‌ویژه در بخش نظامی اصلاحات را خود آغاز نمود. لغو قانون بردگی از جانب وی سبب شد تا خیرالدین پاشا تونسی از بردگی آزاد شد و او در کتابخانه بزرگ احمدبای کتاب‌های فراوانی را در زمینه‌های طب، دین، تاریخ، فلسفه، علوم، دین، فقه و ادبیات مطالعه کرد و زبان‌های فرانسه، عربی و ترکی را آموخت. او به بررسی و مطالعه تاریخ به روش علمی و مطالعه تاریخ ابن خلدون علاقه ویژه‌ای نشان می‌داد[۲].

شرایط سیاسی - اجتماعی

خیرالدین به ارتش تونس پیوست و از نظامیان فرانسوی آموزش نظامی دید و بدین ترتیب وارد ارتش شد و این البته با طبع و سرشت چرکسی او سازگاری داشت. وی در ارتش به فرماندهی گروهی از سواره‌نظام گمارده شد و آنگاه با پیشرفتی که کرد، در سال 1266ق/1861م، به مقام امیری و سرتیپی سواران رسید. این دو نوع تربیت و آموزش، به حال خیرالدین مفید افتاد. تربیت نخستین او سبب شد که فردی دین‌دار و دانشمند و آگاه بر تاریخ و احوال گذشتگان شناخته شود و به عالمان دین نزدیک گردد و به‌ویژه با مردم مرتبط باشد. اما تربیت دوم، وادارش کرد تا به ارتش و نظامی‌گری علاقه‌مند شود و قاطعیت و دوراندیشی و گره‌گشایی و استواری فکر و نظر را بیاموزد. سپس شرایطی پیش آمد که او مجبور شد به سیاست روی آورد و غرق در سیاست گردد.

خیرالدین جهت پاره‌ای از امور به پاریس مسافرت نمود. او در پاریس با دنیای جدید و نظام نوین آشنا شد و با تماس‌هایی که با سیاست‌مداران برقرار کرد، توانست به اهداف و اغراضشان پی ببرد؛ چشم را بر علل و عوامل پیشرفت ملت‌ها باز کرد و بین آنها و ملت تونس به مقایسه پرداخت و دریافت که چگونه تونسیان عقب‌مانده شده و چرا دیگران پیشرفت کرده‌اند[۳].

پس از بازگشت از پاریس، محمدبای، حاکم جدید، وی را در 1273 ق/1857م، به وزارت جنگ منصوب کرد. وی به‌عنوان یک سیاست‌مدار اصلاح‌طلب و نوگرا خواهان تغییر در نظام سیاسی تونس بود؛ ازاین‌رو با تصویب عهدنامه‌ای به نام «عهد الامان» در 20 محرم 1274/ 10 سپتامبر 1857 که به‌عنوان اولین منشور رسمی در دفاع از حقوق بشر در جهان اسلام شناخته می‌شد، موافقت نمود. او در زمینه اقتصادی بندر حلق الوادی، بزرگ‌ترین بندر تونس را اصلاح و بازسازی کرد. کارخانه کشتی‌سازی ایجاد کرد و راه‌ها را ترمیم و گسترش داد. او در شکل‌گیری قانون اساسی تونس در 1277 ق/1861م، تأثیر‌گذار بود و هم‌زمان با اعلان قانون اساسی، در همان سال به حفظ سمت در وزارت جنگ به ریاست مجلس تونس تعیین گردید.

خیرالدین در 30 جمادی‌الاول 1279ق/ 23 نوامبر 1862م، از ریاست مجلس و وزارت جنگ استعفا دهد. وی به مدت نُه سال از مناصب دولتی کناره گرفت و با مسافرت به چند کشور اروپایی، با مظاهر تمدن غرب آشنا شد و به نگارش کتاب معروفش «أقوم المسالك في معرفة أحوال الممالك» همت گماشت.

در 28 شعبان 1295ق/ 28 اوت 1878م، سلطان عبدالحمید عثمانی که با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو بود و با اندیشه‌های خیرالدین در کتابش آشنا شده بود، از وی دعوت کرد تا به استانبول بیاید. سلطان عثمانی به‌رغم تمایل نداشتن خیرالدین از پذیرش سمت، وی را به صدراعظمی منسوب کرد. این در حالی بود که دولت عثمانی در بدترین شرایط به سر می‌برد. در جنگ با روسیه 1294ق/1877م، شکست خورده بود و ناوگان انگلیس در دریای مرمره بود و ارتش روسیه به استانبول رسیده بود. خیرالدین با روسیه توافق کرد و ارتش روسیه به بلغارستان و رومانی عقب‌نشینی کرد. غرامت جنگی را کاهش داد و بحران ارمنستان را حل کرد و اختلافات با اتریش را با حفظ حقوق دولت عثمانی حل‌وفصل کرد. واقعه مهم در زمان صدراعظمی او خلع خدیو اسماعیل از حکومت مصر در 1296ق/1879م، بود که وی را مسئول رسمی آن می‌دانستند؛ زیرا فرانسه و انگلیس خواستار عزل او بودند و خیرالدین از بیم حمله آنها به مصر و از دست دادن آن، به سلطان پیشنهاد داد تا خدیو مصر عزل شود. دراین‌میان اقدامات خیرالدین با مخالفت‌هایی روبه‌رو شد. اطرافیان سلطان و درباریان و روحانیان حکومتی از اقدامات وی ناراضی بودند. خیرالدین پس از هشت ماه در 1296ق/1879م، استعفای خود را به سلطان تقدیم کرد[۴].

وفات

خیرالدین در سن 68 سالگی در 1307ق/1890م، در استانبول درگذشت[۵].

آثار

از خیرالدین علاوه بر کتاب مهمش «أقوم المسالك في معرفة أحوال الممالك»، مجموعه خاطرات وی در 1934، با ‌عنوان «إلی أولادي: مذكرات حياتي الخاصة و السياسية» و برنامه اصلاح‌گرانه وی برای سلطان عبدالحمید با عنوان «برنامجي» باقی مانده که به فرانسه نیز ترجمه شده است[۶].

پانویس

  1. ر.ک: صادقی یکتا، اصغر، ج9، ص48
  2. ر.ک: همان
  3. ر.ک: همان، ص48-50
  4. ر.ک: همان، ص51-53
  5. ر.ک: همان، ص53
  6. ر.ک: همان

منابع مقاله

صادقی یکتا، اصغر، «اندیشه سیاسی متفکران مسلمان»، زیر نظر دکتر علی‌اکبر علیخانی، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، تهران، چاپ اول، تابستان 1390ش.

وابسته‌ها