تبصرة الولي فيمن رأی القائم المهدي عليهالسلام
تبصرة الولى في من رأى القائم المهدى(ع)، تأليف علامه سيد هاشم بحرانى است كه دربرگيرنده حكاياتى است از كسانى كه در ايام حيات امام حسن عسکری(ع) و نيز غيبت صغرا به محضر حضرت مهدى(ع) رسيده و مطالبى از آن حضرت روايت نمودهاند.
تبصرة الولي فيمن رأی القائم المهدي عليهالسلام | |
---|---|
پدیدآوران | بحرانی، سید هاشم بن سلیمان (نویسنده) |
ناشر | مؤسسة المعارف الإسلامیة |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1411 ق |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
مطالب، در دو بخش، پنجاه و پنج مورد از ديدارهاى اشخاص مختلف را نقل كرده كه بعضى بهصورت دستهجمعى و برخى انفرادى (كه روىهمرفته يكصد و بيست و چهار نفر مىشوند)، خاصه در اوائل زندگى حضرت بقيةالله(ع) اتفاق افتاده و هريك از آنها آدمى را با گوشههایى از زندگى و خصوصيات دوران كودكى و نوجوانى آن حضرت آشنا مىكند و در ضمنِ برخى از آنها، دستوراتى از آن بزرگوار گوشزد مىشود.
در ذكر اين ديدارها، سعى شده است تا ترتيب تاريخى وقوع هريك رعايت گردد، بهطورى كه مطالب از كسانى كه به هنگام تولد، حضرتش را ديدهاند، آغاز مىشود.
مؤلف معتقد است همان طور كه كميت و کیفیت روايات وارده از رسول اكرم(ص) و ائمه(ع)، چه در كتب شيعه و چه در مجموعههاى حديثى عامه درباره امام دوازدهم و شخص حضرت حجة بن الحسن(ع) بيش از ديگر امامان است، به همان اندازه در اثبات وجود و حقانيت امامت آن حضرت، مدارک بيشترى ارائه شده و شك و ترديد را برطرف مىسازد.
نویسنده سعى كرده است تا مطالب را از مدارک معتبرى، از نويسندگان مورد قبول و متخصص در اين فن بنويسد و از مدارک هرچهباسابقهتر استفاده نمايد.
گزارش محتوا
مؤلف در مقدمه، به تلاش خود در جمعآورى مطالب پرداخته است. وى به كتابهایى اشاره مىكند كه روايات بيانگر امامت ائمه را نقل كردهاند و در آنها به امامت امام زمان تصريح شده است. او سپس مىگويد: «آن كتابها روايت بود و اكنون به كتابى مىپردازم كه درايت و ملاقات و رؤيت آن حضرت مىباشد».
روايات اين كتاب با جريان ملاقات كسانى كه آن حضرت را هنگام تولد مشاهده كردهاند، شروع و سپس به ترتيب تاريخى جريان ملاقاتها ذكر مىشود.
با توجه به ديدارها، مىتوان آنها را به دو دسته تقسيم كرد:
- ديدارهایى كه بىمقدمه و بدون اصرار در تقاضاى قبلى از سوى آن حضرت انجام گرفته است. در اين موارد كه ديدار به صلاحديد خود آن حضرت بوده و از اين طرف، چندان تلاشى صورت نگرفته، امرش به دست خود حضرت است و هركسى مىتواند چنين اميدى را براى هميشه در خود داشته باشد.
- از جمله اين ديدارها مىتوان به ملاقات اين افراد اشاره كرد: معاوية بن حكيم، محمد بن ايوب نوح، محمد بن عثمان عمرى، عمر اهوازى، محمد بن اسماعيل، ابوعلى بن مطهر، احمد بن ابراهیم ادريس، جعفر بن على، ابومحمد وجنانى، يعقوب بن منفوس و...
- ديدارهایى كه بعد از زحمات، تحمل مشكلات و اشتياقها حاصل شده است. على بن مهزيار، ابوسعيد هندى، ابوعلى محمد بن احمد محمودى و محمد بن عبدالله قمى، از جمله كسانى هستند كه بدين طريق موفق به ديدار شدهاند.
در اين موارد، براى ديدار و زيارت، شرط و شرايطى قائل شده و بعضى از علل عدم توفيق را چنين برشمردهاند:
الف)- انجام اعمالى كه مورد پسند ايشان نيست؛
ب)- پرداختن به جمعآورى مال و ثروتاندوزى از هر راهى؛
ج)- بىتفاوتى در مقابل بيچارگان و ضعفاء؛
د)- قطع رحم كه گاهى با توجيهات نامربوط كه اينان در خط ما نيستند، برادرم لاابالى است، پدرم طاغوتى است، عمويم فلان مشكل را دارد و امثال اينها همراه است.
طولانىترين داستان اين كتاب، در 27 صفحه و كوتاهترين داستان آن، در 3 خط مىباشد.
يكى از تشرفات مذكور در كتاب، مربوط به على بن مهزيار است كه در چهار روايت بهگونههاى مختلف آمده است: در يكى از همين سفرها پيك و قاصد حضرت نزد او آمده و او را با خود مىبرد و وارد چادر و خيمه حضرت مىكند، حضرت به او مىفرمايند: ما خيلى مشتاق ديدار تو بوديم، تو چرا زودتر به اينجا نيامدى؟
ابن مهزيار از اين لطف و محبت و درعينحال از اين گلايه حضرت تعجب مىكند و مىگويد: اى مولاى من! كسى تاكنون مرا بهسوى شما راهنمايى نكرده است. حضرت سرى تكان داده؛ درحالىكه در روى زمين با انگشت مبارک خود خط مىكشيد و جمله او را چندين بار تكرار كرده، مىفرمايند: آرى كسى نبود تو را راهنمايى كند؟! نه، اين چنين نيست، كسى بود كه تو را راهنمايى كند و لكن شما دنبال ثروتاندوزى و قطع رحم بوديد و به فكر بيچارگان و مستمندان نبوديد و...
وضعيت كتاب
محققان، كتاب را بر اساس دو نسخه خطى و مقابله با نسخه چاپى آن تصحيح كردهاند. در راه تحقيق كتاب افزون بر ضبط اختلاف نسخهها منابع و مصادر گزارشى و روايات را نشان داده و الفاظ غريب را شرح كردهاند.
فهرست مطالب در پايان كتاب آمده است.
اين كتاب و امثال آن، زمزمه عاشقانه و حماسه مردان پاکباختهاى است كه بسيارى از مسائل اعتقادى را قبلا پشت سر گذاشته و شبهات برایشان حل شده و مىخواهند با پاک بودن خود، با پاکان باريافته و حضور مولايشان آشنايى داشته باشند.
البته براى منكران وجود خورشيد نيز در اين حد كه بانگ جرسى را از پشت ديوار خانهاى بشنوند و نشانى از آن بر روزنه كاشانه دلباختگانى بيابند، مفيد است.
منابع مقاله
- مقدمه و متن كتاب؛
- پارسا با مشاركت بنياد فرهنگى حضرت مهدى موعود(عج) و انتشارات مسجد جمكران، (1388)، «امام مهدى(عج) در آينه قلم كارنامه منابع پيرامون امام مهدى(ع) و مهدویت»، قم، مؤسسه اطلاعرسانى اسلامى مرجع، ج 976 2؛
- مجله آينه پژوهش، بهمن و اسفند 1369، شماره 5، عنوان مقاله: معرفىهاى گزارشى؛
- فرهنگ كتب حديثى شيعه، سيد محمود مدنى بجستانى.