تاریخ مختصر میان‌رودان: از بین‌النهرین باستان تا عراق امروز

تاریخ مختصر میان‌رودان: از بین‌النهرین باستان تا عراق امروز تألیف هانس یورگ نیسن و پیتر هاینه، ترجمه کامیار عبدی؛ بین‌النهرین، حوزۀ آبگیر دو رودخانۀ باشکوه دجله و فرات، به لحاظ زیست‌محیط منحصربه‌فرد و پوشش گیاهی و جانوری خاص خود نخستین منطقه در جهان بود که تحولاتی بنیادین در تاریخ بشر چون اهلی‌سازی گیاهان، آغاز کشاورزی و اهلی‌سازی جانوران و آغاز دامپروری در آن رخ داده تحولات آتی در بین‌النهرین، چون روستانشینی، شهرنشینی و شکل‌گیری حکومت و تمدن ساختار جامعۀ بشری را به کل دگرگون کرد.

تاریخ مختصر میان‌رودان
تاریخ مختصر میان‌رودان: از بین‌النهرین باستان تا عراق امروز
پدیدآوراننیسن، هانس یورگ (نویسنده)

هاینه، پیتر (نویسنده)

عبدی، کامیار (مترجم)
ناشرندای تاریخ
مکان نشرتهران
سال نشر1400
شابک3ـ41ـ8875ـ600ـ978
کد کنگره

ساختار

کتاب از چهارده بخش تشکیل شده است.

گزارش کتاب

بین‌النهرین، حوزۀ آبگیر دو رودخانۀ باشکوه دجله و فرات، به لحاظ زیست‌محیط منحصربه‌فرد و پوشش گیاهی و جانوری خاص خود نخستین منطقه در جهان بود که تحولاتی بنیادین در تاریخ بشر چون اهلی‌سازی گیاهان، آغاز کشاورزی و اهلی‌سازی جانوران و آغاز دامپروری در آن رخ داده تحولات آتی در بین‌النهرین، چون روستانشینی، شهرنشینی و شکل‌گیری حکومت و تمدن ساختار جامعۀ بشری را به کل دگرگون کرد. پس از آن، زنجیره‌ای از حکومت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به مرکزیت بین‌النهرین به سرزمین‌های اطراف گسترش یافت، اما دیری نپایید که الگویی که بین‌النهرینی‌ها بنیان نهاده بودند از سوی همسایگانشان اقتباس و در مقیاسی گسترده‌تر به‌کار گرفته شد. یکی از این همسایگان ایرانیان بودند که بیش از یک‌ هزاره (از ابتدای دورۀ هخامنشیان تا پایان دوره ساسانیان) بین‌النهرین را به قلمروی خود افزودند و از پتانسیل‌های عظیم آن بهره جستند. سپس، با ورود اسلام، بین‌النهرین که رفته‌رفته به عراق تغییر نام ‌داده بود، به جایگاه مرکزی خود ادامه داد و نشیمنگاه خلفای اموی و عباسی شد. با ظهور قدرت بزرگ دیگری در آناتولی در شمال، عراق چند قرن از ولایات خلافت عثمانی بود، تا آغاز عصر جدید که قدرت‌های استعماری اروپایی دو کشور عراق و سوریه را از آن تراشیدند. کشور عراق که در سال ۱۹۲۳ به عرصه جهانی گام نهاد تاریخی خونبار دارد که از یک انقلاب، چندین جنگ خارجی و داخلی تشکیل می‌شود.

از آنجا که دشت‌های بین‌النهرین بر اثر رسوب‌گذاری شکل گرفته‌اند، در چشم‌انداز طبیعی بین‌النهرین مواد خام سودمندی چون فلزات دیده نمی‌شود. تنها استنثنا نقطه‌ای در منتهی‌الیه جنوب غربی رود فرات در نزدیک شهر امروزی سماوه است که سنگ آهک کمی زیر سطح رویین زمین یافت می‌شود. در فصل اول کتاب دربارۀ چشم‌انداز، آب‌وهوا و جمعیت این منطقه سخن گفته شده است.

حدود سی‌هزار سال پیش گروه‌هایی از نئاندرتال‌ها ترجیح می‌دادند در مناطقی بگردند که تنوع آب‌وهوایی مجموعه‌ای گسترده از حیوانات و گیاهان و میوه‌های خوراکی را دربر داشت و از این‌رو تا زمانی که می‌خواستند می‌توانستند از آنجا اقامت گزینند. از حدود ده‌هزار سال پ‌م سرنخ‌هایی از این حکایت می‌کنند که تغییرات در خاور نزدیک با مناطق هم‌جوار فرق کرده است. مدارک این امر پیدایش گیاهان و جانوران اهلی‌شده و زیستگاه‌هایی بود که با پناهگاه‌ها یا اتراق‌گاه‌های طبیعی تفاوت داشتند. به این مسئله با عنوان «یکجانشینی» اطلاق می‌گردد که در فصل دوم بدان پرداخته شده است.

پیشرفت‌های موازی در هزارۀ چهارم پ‌م متوقف می‌شود؛ زیرا جنوب میان‌رودان داشت تکروی می‌کرد از خط خارج شده و مسیر خود را دنبال می‌کرد. در این منطقه نخستین جوامع شهری طی مدت‌زمان نسبتاً کوتاه سه یا چهارصد سال پیش از 3200 پ‌م ظاهر شد. دربارۀ نخست جوامع شهرنشینی و استفاده از نگارش در فصل سوم سخن گفته شده است.

شهرهای سومری اواخر هزارۀ چهارم پ‌م، با استیلای سیاسی و اقتصادی بر منطقه‌ای گسترده در اطراف خود، به‌علاوۀ حکومت ساختارمند شهری، از خصوصیاتی برخوردار بودند که می‌توان آنها را دولت‌شهر خواند. با مدارک و اسناد می‌توان نشان داد که تا نیمۀ نخست هزارۀ سوم پ‌م شهرهای مهمی چون کیش، نیپور، ایسین، لاگاش، اریدو و اور در حد و اندازۀ اوروک بودند. دولت‌شهرها و شکل‌گیری حکومت‌های متمرکز مبحثی است که در فصل چهارم بدان پرداخته شده است.

تحکیم حکومت‌های فرامنطقه‌ای که آرام اما پیوسته پیش می‌رفت و از زمان سلسلۀ اکد و سلسلۀ سوم اور به طول انجامید، نشان می‌هد که این شکل از حکومت مورد پسند همگان نبود و حتی چند بار کنار گذاشته شد و قدرت به دولت‌شهرها بازگشت. این حرکت پس‌وپیش زمانی متوقف شد که سرزمین بابل به بخشی بنیادین از چشم‌‌انداز سیاسی خاور نزدیک بدل شد. فصل پنجم اختصاص به بحث دربارۀ نخستین حکومت‌های فرامنطقه‌ای دارد.

شبیخون فرمانروی هیتی ـ مورشیلی ـ به بابل در ابتدای قرن شانزدهم پ‌م فقط موجب پایان سلسلۀ اول بابل نشد، بلکه الگووارۀ تاریخ خاور نزدیک باستان را تغییر داد. در اواخر سلسلۀ اول بابل، قدرت‌های دیگری وارد صحنه شدند: یا برای مدتی کوتاه مانند عیلام و آشور، یا با خود تغییرات بلندمدتی را همراه آوردند مانند حکومت‌های سوریه یا هیتی‌ها. پس از میانۀ هزارۀ دوم، ساختار قدرت در سرتاسر خاور نزدیک تغییر یافت. بابل نقشی جدید و مهم به خود گرفت: در منطقه‌ای وسیع، بابل مرجع فرهنگی به حساب می‌آمد. فصل ششم دربارۀ بابل می‌باشد.

در ادامۀ کتاب دربارۀ امپراطوری‌های آشور و بابل، شاهنشاهی هخامنشی، اسکندر و سلوکیان در بابل، شاهنشاهی‌های پارتیان و ساسانیان، پیروزی اسلام، عراق بخشی از خلافت عثمانی، عراق پادشاهی مستقل، و جمهوری عراق مباحث و نکاتی مطرح شده است.[۱]


پانويس


منابع مقاله

پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

وابسته‌ها