تاریخ بنگاهداری
تاریخ بنگاهداری تألیف جفری جونز و جاناتان زیتلین، مترجم محمدرضا فرهادی پور؛ تاریخ بنگاهداری در این کتاب - که میتوان آن را دائرةالمعارفی در این حوزه به شمار آورد - از چهار وجه مورد توجه قرار گرفته و به هر یک، بخشی اختصاص یافته است. بخشهای اول و دوم (جلد اول)، به ترتیب به رویکردها و مباحث پیرامون تاریخ بنگاهداری میپردازند؛ و جغرافیای متغیر درونی و بیرونی بنگاهها را مورد مطالعه قرار میدهند. بخشهای سوم و چهارم (جلد دوم)، به تاریخ کارکردهای درونی شرکت ها؛ و تاریخ ارتباط بنگاه داری به منزله یک نهاد با جامعه میپردازد.
تاریخ بنگاهداری | |
---|---|
پدیدآوران | جونز، جفری (نویسنده)
زیتلین، جاناتان (نویسنده) فرهادی پور، محمدرضا (مترجم) |
ناشر | شیرازه کتاب ما |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۳۹۹ش |
شابک | 7-57-6843-622-978 |
کد کنگره | HD۲۷۴۱/ج۹ت۲ |
گزارش کتاب
تاریخ بنگاهداری در این کتاب - که میتوان آن را دائرةالمعارفی در این حوزه به شمار آورد - از چهار وجه مورد توجه قرار گرفته است و بخشی مشتمل بر شش یا هفت فصل به هر یک از این وجوه اختصاص یافته است:
بخش اول: رویکردها و مباحث - در این بخش جایگاه تاریخ بنگاه داری را به عنوان یک رشتهی مجزا در علوم انسانی با تاریخجهی تعداد دیگری از رشتههای این علوم بررسی میکند. رشتههایی که همگی ارتباط مستقیمی با تاریخ بنگاهداری و شرکتهای اقتصادی دارند. به این معنا، در این بخش، نسبت تاریخ بنگاهداری با رشتهی تاریخ - خواه در معنای مصطلح آن و خواه در معنای رویکرد های بدیل در تاریخنگاری - با تاریخ مطالعات مدیریت و با تاریخ مباحث ناظر بر نظریهها و توسعهی اقتصادی سنجیده شده تا روشن شود که تاریخنگاری بنگاهداری با تاریخ هر یک از این رشتهها چه پیوندههایی برقرار کرده و میتواند برقرار کند و همچنین چگونه تاریخ بنگاه داری میتواند به مدد هر یک از این رشتهها آمده و خود از دستاوردهای آنها منتفع گردد.
بخش دوم: اشکال سازمانی بنگاهها - در این بخش به تاریخ شکلهای سازمانیای میپردازد که بنگاهها طی بیش از دو قرن موجودیت جدیدشان اتخاذ کردهاند. به عبارت دقیق تر، این بخش، هم بر جغرافیای متغیر درونی بنگاهها یعنی به شیوهی شکلگیری و شکل دهی سلسله مراتب تصمیم گیری و تصمیم سازی در درون آنها تمرکز میکند و هم بر جغرافیای بیرونی آنها یعنی به مکان یابی و ارتباطات عمودی و افقی شان در نسبت با سایر بنگاههای خرد و کلان، به شبکههای بین بنگاهی و بر ارتباطی میپردازد که این بنگاهها در طول تاریخ از طریق نهادهای کارفرمایی با بنگاههای همسان خود، سایر بنگاهها و دولتها برقرار کردهاند.
بخش سوم: کارکردهای بنگاه - در این بخش که شاید تخصصیترین بخش کتاب باشد به تاریخ کارکردهای درونی شرکتها اختصاص دارد: اینکه چگونه در طی زمان بر منابع مالی متفاوتی برای تأمین فعالیتهای شان تکیه کردهاند، بازاریابی و توزیع را به چه شیوههایی سامان دادند، چه راهکارهایی را - خواه به تنهایی و خواه به مدد دولتهای ملی و نهادهای محلی - برای مدیریت نیروی کار و منابع انسانی اتخاذ کردند، چگونه بخشهای طراحی و مهندسی را در درون خود ادغام یا برون سپاری میکنند و طی تاریخ از چه اهرمهایی برای نوآوری در حوزهی فناوری سود جستهاند؛ و نهایتا آنکه چگونه با گذرزمان، نقش حسابداری، گردش اطلاعات و نظامهای ارتباطی در درون شرکتها به نقشی حیاتی تبدیل شده است. اینها همه معرف نوعی از حکمرانی هستند که از آن به عنوان حکمرانی شرکتی یاد میشود و تاریخ تکاملش در پایان این بخش سوم بررسی شده است.
بخش چهارم: نهاد و جامعه - این بخش به تاریخ ارتباط بنگاهداری همچون یک نهاد با جامعه میپردازد. نهادی که مهمترین ویژگیاش یعنی کارآفرینی در صدر توجه نویسندگان کتاب قرار دارد. در این بخش، تاریخ انواع روابط این نهاد با سایر نهادهای اجتماعی و در راس همهی آنها دولت بررسی میشود. همچنین نقش تاریخی این نهاد در تأثیر گذاری بر حوزههای مرتبط با بنگاهداری، همچون آموزش و مهارت اندوزی مورد توجه قرار گرفته است و در خاتمه، راهکارهای مختلفی که طی تاریخ پرفراز و نشیب بنگاهداری، کشورهای مختلف برای آموزش بنگاه داری و بسط فرهنگ آن اتخاذ کردهاند موضوع نقد و بررسی قرار میگیرد.
رویکرد اصلی نویسندگان این کتاب در تمامی این جهار بخش، رویکرد تطبیقی است و تلاش شده است که راهکارها، گزینهها و وجوه غالب بنگاه داریای که در هر یک از اقتصادهای ملی به عنوان الگوهای فرداست عملی میکنند، در چارچوب تاریخ و فرهنگ آنها مورد توجه قرار گیرد. با این همه نویسندگان بر این نظر هستند که این وابستگی به مسیر ملی، باید در کنار و همراه با نتایج حاصل از تجارب تعاملات خواسته و ناخواستهای که هر بنگاهی را، هم در ارتباط با همتایان ملیاش قرار میدهد و هم با بنگاههای سایر کشورها، بررسی شود. زیرا تنها از این طریق است که میتوان به این واقعیت مهم دست یافت که هرچند امروز همچنان بررسی بنگاه داری در بافتهای مختلف ملی و بخشی و تاریخی امری الزامی به شمار میآید؛ اما درک عملکرد بنگاهها در تمامی حوزههای متنوع مورد بررسی، بدون توجه به میزان بالای تأثیرپذیری آنها از تجارب جهانی غیر ممکن خواهد بود. علی رغم تمامی تفاوتهای تاریخی و فرهنگی، واقعیت آن است که در طول تاریخ عصر جدید، مرزهای نهاد بنگاهداری گشوده تر از مرزهای سایر نهادهای اجتماعی نسبت به تغییرات بودهاند.[۱]
پانويس