تاریخ الأدب العربی
تاریخ الأدب العربی ترجمه عربی کتاب کارل بروکلمان به همین نام در 6 جلد توسط دکتر عبدالحلیم نجار.
تاریخ الأدب العربی | |
---|---|
پدیدآوران | بروکلمان، کارل (نويسنده)
نجار، عبدالحلیم (مترجم) بکر، یعقوب (مترجم) عبدالتواب، رمضان (مترجم) |
ناشر | دار المعارف |
مکان نشر | مصر - قاهره |
سال نشر | 13سده - 1975م |
چاپ | 3 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 6 |
کد کنگره | /ب4ت2 2053 PJA |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
جستجوی علم و ادبیات عرب، تلاش در راستای فهم تلاشهای انجام شده در علم عربی و پیروی از گامهای آن در جهت استقرار فرهنگ جهان جدید عرب و توسعه تمدن آن، حصر آنچه که از میراث اندیشه عرب در کتابخانهها و قفسههای کتاب پراکنده و شمارش شده است بهمنظور دستیابی به آیات روشن غرور و عزت و یاری رساندن جهت برانگیختن و احیای این آثار و فهماندن مواردی از این فرهنگ اسلامی که به زبانهای دیگر دنیا ترجمه شده و مباحثی که در شرق و غرب عالم درباره میراث عرب مطرح شده و کتابهایی که دراینارتباط نوشته شده است و... از جمله مقاصدی بوده که کارل بروکلمان در تاریخ الادب العربی، نصبالعین خود قرار داده است.[۱]
نگاه غالب بروکلمان در این اثر، در اغلب موارد نگاهی انسانی(نگاه جهانی و شامل) به این مباحث است. او در نگاه به حیات عقلی عربی، قبل از هر چیزی، به جایگاه این حیات در جهانی که آن را احاطه کرده، مینگرد و میزان اتصال یا جدایی آن را نسبت به عالم اطراف آن میسنجد. او سعی میکند نقش آنجهانی را که ادبیات عرب در یکگوشهاش ایستاده را واضح کند و میزان نقش فرهنگ و ادب عرب را در این جهان مشخص کند و نشان دهد این فرهنگ و زبان تا چه حدی به هدایت اجتماع انسانی به هدفهای حق و خیر و زیبایی در این جهان، کمک کرده است. ازاینرو هدف بروکلمان در این کتاب به رشد ذوق ادبی یا تربیت ملکه نقد روشمند یا وصف تاریخی و غیره در اسالیب کلام عرب و شیوه نگارشها و مذاهب و مدارس آن در دورههای مختلف ادبی، و... محدود نمیشود. کمااینکه این کتاب را نمیتوان اثری در شمارش ادبا و کاتبان و شاعران و... قرارداد؛ یعنی این اثر فراتر از یک کتاب ترجمه است؛ بلکه فراتر از کتابهای معجم مانند فهرست ابن ندیم و کشف الظنون و غیره است. به عبارت دقیقتر میتوان گفت مجموع موارد مذکور، تنها بخشی از کتاب بروکلمان را تشکیل میدهند.[۲]
نگاه بروکلمان در این اثر به ادب عربی در زمانهای مختلف چنین است:
در جاهلیت و صدر اسلام و دولت اموی، عربی را مانند بسیاری از زبانهای دیگر دنیا، زبانی محلی میداند که دارای فنون فصاحت و بلاغت بالایی بوده است، او مردم این زمانه و فرهنگ و زیستبوم و... آنان را نیز میکاود. پس از این دورهها به سراغ عصر عباسی میرود که زبان عربی، در کتابت و بهعنوان زبان علمی اسلامی، زبان فراگیر عالم اسلامی میشود. اینجا محل برخورد فرهنگ اسلامی(عربی) با سایر فرهنگهاست. دوران بالیدن حیات عقلی فرهنگ و زبان عربی نیز در این زمانه رقم میخورد که به عصر ترجمه نیز معروف است. پس از گذران این دوران، زبان عربی دوباره به جایگاه اولیه خودش و زبان محلی برمیگردد و کارهای علمی مسلمانان در حد تمجید آثار بزرگان پیشین و تمجید میراث سابق باقی میماند و فنون ادبی آن دوباره به فن قول و صناعت بیان برمیگردد. مجددا با طلوع نهضت جدید در مشرق و نزدیکی نقاط عالم با یکدیگر، فرصتی برای تبادل افکار و فرهنگها فراهم شده که با این امر، فرهنگ و ادب عرب، حیات جدیدی را آغاز کرده است....[۳]
چاپهای متعددی از این اثر توسط انتشارات مختلف و در مجلدات مختلف منتشر شده است مثلا چاپ دارالکتاب 7 جلدی است و... ولی این چاپ 6 جلدی مصر است. مترجم، در ترجمه کتاب به عربی، از شیوه مزجی و تألیف میان کتاب اصلی و ملحقات آن بهره برده و دو چاپ اول و دوم کتاب را مدنظر قرار داده است.[۴]
پانویس
منبع مقاله
مقدمه مترجم بر کتاب.