بیطار، عبدالرزاق
بیطار، عبدالرزاق بن حسن، (1253-1335ق)، عالم دینی، ادیب و مورخ حنفی سوری در قرن سیزده و چهارده قمری و صاحب کتاب «حِلية البشر في تاريخ القرن الثالث عشر».
نام | |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | شیخ حسن بیطار |
متولد | 1253ق |
محل تولد | محله میدان دمشق سوریه |
رحلت | 1335ق |
اساتید | شیخ محمد و شیخ عبدالغنی بیطار |
برخی آثار | حِلية البشر في تاريخ القرن الثالث عشر |
کد مؤلف | AUTHORCODE06416AUTHORCODE |
ولادت
ایشان در سال 1253ق، در محله میدان دمشق به دنیا آمد.
تحصیلات
پس از فراگیری خواندن و نوشتن و حفظ قرآن، نزد شیخ احمد حلوانی قرائت قرآن و سپس بیشتر دروس مقدماتی را از پدرش، شیخ حسن بیطار، فراگرفت و پس از درگذشت پدرش در 1272، نزد برادرانش، شیخ محمد و شیخ عبدالغنی بیطار، فقه حنفی و قرائات مختلف قرآن را فراگرفت و دانشهایی چون ریاضیات و هیئت و موسیقی را - علاوه بر علوم دینی و ادبی - از شیخ محمد بن مصطفی طنطاوی (متوفی 1306ق) آموخت. وی تا 1300 همواره ملازم و شاگردِ نزدیک شیخ عبدالقادر بن محییالدین جزائری مغربی بود و از وی پارهای متون عرفانی همچون «الفتوحات المكية» را فراگرفت.
عقاید
بیطار با شیخ محمد عبده، محمود شکری آلوسی و جمالالدین قاسمی که هر سه بهگونهای از مفسران سلفی و با دیدگاههای خاص بشمار میآیند، از نزدیک آشنا و بهویژه با دو فرد اخیر دارای مراودات علمی بود. شاید ازهمینرو، وی در پارهای از باورهای سلفی راه افراط پیمود. وی به انگیزه مبارزه با بدعت و خرافات، روایات بکتاشیه - و اسرائیلیات - ناسازگار با عقل را یکسان مردود میشمرد و بهعنوان نفی توسل به غیر خداوند، با رفتن به زیارتگاهها و امامزادهها مخالفت میکرد. اعتقاد وی به لزوم حاکمیت قرآن در صحنه زندگی، احیای سنت نبوی و نیز عقیده به لزوم اجتهاد - که در فضای حاکم بر مراکز علمی اهل سنت باب آن مسدود بود - سبب شد که او را به ایجاد مذهبی جدید متهم کنند. باآنکه وی غالباً از ورود در مناصب سیاسی - مذهبی روزگار خود پرهیز میکرد، پارهای از ملاحظات سیاسی مخالفان درباره او، در رواج برخی اتهامات نسبت به وی بیتأثیر نبوده است. بیطار سالهای آخر عمر را تنها به وعظ و درس و بحث علمی در مسجدِ آفاق محله میدانِ دمشق گذراند.
وفات
در 1335 در همان شهر درگذشت.
آثار
مهمترین اثر بیطار «حِلية البشر في تاريخ القرن الثالث عشر» است که به تقلید از «خلاصه الأثر» محبی و «سلك الدرَرِ» مرادی، تألیف شده و موضوع آن تراجم و سرگذشت اُمرا و دانشمندان اسلامی (غالباً عثمانی)، در قرن سیزدهم است. در این اثر اطلاعات باارزشی درباره روزگار و معاصران مؤلف وجود دارد و از لابهلای تراجمِ برخی از افراد نیز میتوان پارهای از احوال و اعتقادات مؤلف را دریافت. این کتاب را محمد بهجت بیطار، نوه مؤلف و عضو فرهنگستان زبان عربی دمشق، تلخیص و در سه جلد منتشر کرده است.
دیگر آثار وی ازاینقرار است: «المباحث الغُرَر في حُكم الصوَر»، در مخالفت با کشیدن تمثال پیامبر و اولیا؛ «الرحْلة»، حاوی گزارش پارهای از سفرهای بیطار، از جمله به بیتالمقدس، حجاز و بعلبک؛ «شرح العقيدة الإسلامية»، شرحی است بر اثر محمود حمزه افندی، مفتی دمشق در عصر بیطار؛ «المُنة في العمل بالكتاب و السنة»؛ «اللمعة في الاقتداء حال التشهد من صلاة الجمعة».
جز اینها چندین رساله ادبی، فقهی و تاریخی دیگر از بیطار برجای مانده است[۱].
پانویس
- ↑ ر.ک: کریمینیا، مرتضی، ج5، ص224-225
منابع مقاله
کریمینیا، مرتضی، دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، تهران، بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، چاپ اول، 1379ش.