بوطیقا در انحنا: ژانرهای جدید شعر

بوطیقا در انحنا: ژانرهای جدید شعر تألیف محمد آزرم، آنچه بوطیقا بررسی می‌کند، ویژگی‌های شعر است؛ بر این اسا بوطیقا توجه خود را به خصوصیت مجردی معطوف می‌دارد که «شعریت» نامیده می‌شود و با انحنای عظیمی که این ویژگی‌ها در ژانرهای جدید شعر یافته‌اند، بوطیقا هم در انحناست. در این کتاب مباحثی چون پیشینۀ شعر صوتی، شعر اجرایی، ویدئوشعر و .... بررسی و تحلیل شده‌اند.

بوطیقا در انحنا: ژانرهای جدید شعر
بوطیقا در انحنا: ژانرهای جدید شعر
پدیدآورانآزرم، محمد (نویسنده)
ناشرمانیا هنر
مکان نشرتهران
سال نشر1400
شابک9ـ08ـ7424ـ622ـ978
موضوعفن‌ شعر,Poetics,فن‌ شعر -- تا‌ریخ‌,History -- Poetics,انواع ادبی‌,Literary form,شعر -- تا‌ریخ‌ و نقد -- نظریه‌ها‌,Theory, etc. -- History and criticism -- Poetry
کد کنگره
‏PN ۱۰۴۹آ۴،ب۸

کزارش کتاب

اگر نظریۀ ادبی را دانش معیارها و بنیان‌های ادبیت در انواع ادبی بدانیم، آن وقت هیچ شعری برکنار یا تهی از نظریۀ ادبی نیست. هر شعر جدی، تجربی و حرفه‌ای مدام نظریۀ ادبی را به چالش می‌کشد؛ در حالی که تولیدکنندۀ آماتور شعر نمی‌تواند شعر تجربی را بسازد و به علت ناآگاهی و فقدان دانش شعری، به جای به چالش کشیدن مبانی زیباشناختی نظریه، به دام کلیشه‌های زبانی می‌افتد. شاعر حرفه‌ای و آگاه از نظریه‌هاست که می‌تواند با کنش ساختن شعرش، مبانی نظری را هم تغییر دهد. شعری که از نظریۀ ادبی آگاه باشد، هم پرسش‌ساز است و هم پاسخ‌های قبلی را به چالش می‌کشاند. این شعر تجربی و حرفه‌ای است که درک سنتی از شعر را دچار شک و تردید می‌کند و یاد می‌دهد که چطور باید به شعر نگاه کنیم. بنابراین اگر شعری خود را فارغ از نظریۀ ادبی ببیند، قابلیت به پرسش کشیدن چیزی یا در تقابل قرارگرفتن با امری را نخواهد داشت.

گسترش فناوری باعث حضور شعر در «نت» شده است؛ اما فقط برخی از شعرها با آگاهی از ویژگی‌های این فضا، آن را درونی شعر می‌کنند یا دست‌کم چنین خواستی دارند. چنین شعرهایی در حال به چالش کشیدن نظریل ادبی هستند و حتی فراتر از عرف‌های ادبی و اجتماعی حرکت می‌کنند. بنابراین نقد زیباشناختی، روان‌کاوی، نقد جامعه‌شناختی، نقد پدیدارشناختی یا هر نقد دیگری هم امکان‌پذیر است.

شعری که ویژگی پیرامتنی فضای نت را ویژگی متنی خود کند، در نت موفق است. در عین حال این فضا به‌سادگی می‌تواند هر مرزی را محو کند. مرز بین نخبه‌گرایی و عامه‌پسندی، مرز بین حرفه‌ای و آماتور، مرز بین دانش و سطحی‌نگری در هنر و ادبیات. نیروی نقادی تا حدی می‌تواند ردهای در حال محوشدن این مرزها را برای مخاطبان مشخص کند.

اکنون فضای شعر بیش از پیش در نت با کثرت و تناوب اطلاعات و ارتباطات تعاملی دگرگون شده است و در نتیجه ساختار جدیدی از رویداد و شبح‌وارگی تولید می‌شود که هم‌زمان در آن شعر در سن‌های مختلفش پدید می‌آید، تجلی می‌کند و رخ می‌دهد و خود رویداد شبح‌سازی در لامکانی صورت می‌گیرد و تشدید می‌شود که اطلاعات و ارتباط از پیش در آنجا حضور داشته‌اند، بدون آنکه آنجا و حضوری داشته باشند.

پرسش از نقد شعر هم، پرسش از تفکری است که خودش شکل پرسش دارد، هم از خودش می‌پرسد هم از دیگری خودش، یعنی از شعر می‌پرسد. ارتباط نقد و شعر ارتباطی محدودشده نیست، ارتباط با متون دیگر را هم سلب نمی‌کند یا برایش استثنا قائل نمی‌شود. نقد و شعر جایی در یکدیگرند و همیشه ردی از یکی در دیگری هست.

نقد شعر باید بتواند آن خطاب همیشگی شعر به دیگری غایب را به کنش آن دیگری در متن شعر تبدیل کند. نقد نباید بیرون از شعر بایستد و با مناسبات و قراردادهای بیرونی آن را بخواند، باید خود را درون شعر از ابتدا بخواند. باید مناسبات و قراردادهای متنی را با خود و حین کنش خواندن خود در متن شعر بسازد. هم پاسخی خطاب به شعر باشد و هم آن دائم به تأخیر بیندازد؛ لازمۀ چنین امری، آگاهی از نظریه‌های ادبی و ژانرهای شعر است که در این کتاب معرفی، بررسی و توضیح داده می‌شوند. گفتنی است کار بوطیقا بازگویی معنا نیست، شناخت قواعدی است که ناظر بر آفرینش شعر هستند و این قواعد را درون خود شعر می‌جوید. بنابراین بوطیقا آن رهیافت به شعر است که مجرد و درونی است. خود شعر، موضوع بوطیقا نیست؛ آنچه بوطیقا بررسی می‌کند، ویژگی‌های شعر است؛ بر این اسا بوطیقا توجه خود را به خصوصیت مجردی معطوف می‌دارد که «شعریت» نامیده می‌شود و با انحنای عظیمی که این ویژگی‌ها در ژانرهای جدید شعر یافته‌اند، بوطیقا هم در انحناست. در این کتاب مباحثی چون پیشینۀ شعر صوتی، شعر اجرایی، ویدئوشعر و .... بررسی و تحلیل شده‌اند.

آنچه نویسنده در این کتاب «شعر متفاوط» نامیده و رویكردی پست‌آوانگارد دارد، هستی خود را بر تناقض‌ها بنا می‌كند. در شعر متفاوط، فقط معنای شعر به تاخیر نمی‌افتد، وقتی این نام وارد بازی شعر شد، باید بتواند بنیان‌های نوشتن/ ساختن شعر، موقعیت شعر‌بودن و مفهوم ژانر را هم به وضعیت خود دچار كند. شعر متفاوط كه پیوسته هستی خود را به چالش می‌كشد و به تاخیر می‌اندازد، باید بنیادی‌تر از تعویق معناهای دستورزبانی عمل كند؛ درواقع باید توانایی به ‌تاخیر‌انداختن همه مفاهیم، موقعیت‌های زبان‌شناختی و تعریف‌های زیباشناختی را هم داشته باشد.[۱]

پانويس


منابع مقاله

پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

وابسته‌ها