بررسی مقدماتی اصول روانشناسی اسلامی
بررسی مقدماتی اصول روانشناسی اسلامی تالیف سید ابوالقاسم حسینی (1341ش) است. موضوع اصلی کتاب، تعریف و مشخصات عامل حیات در روانشناسی اسلامی و بررسی نقش آن در فعلوانفعالات حیاتی و روانی انسان و سایر موجودات زنده است. این کتاب بر اصول روانشناسی اسلامی تمرکز دارد و هدف آن فراهمآوردن یک مبنای فکری و نظری برای روانشناسی است که همگام با معیارها و آموزههای الهی باشد و به رشد و گسترش حق در سطح جهان کمک کند.
| بررسی مقدماتی اصول روان شناسی اسلامی | |
|---|---|
| پدیدآوران | حسینی، ابوالقاسم (نويسنده) |
| عنوانهای دیگر | تعریف و مشخصات عامل حیات در روان شناسی اسلامی و نقش آن در فعل و انفعالات حیانی و روانی انسان و سایر موجوادت زنده |
| ناشر | دفتر نشر فرهنگ اسلامی |
| مکان نشر | ایران - تهران |
| سال نشر | 1373ش |
| چاپ | 2 |
| شابک | - |
| موضوع | روان شناسی اسلامی |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | /ح5ب4 232/65 BP |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
اهمیت کتاب
باتوجهبه اینکه روانشناسی نظری زیربنای روانشناسی عملی و برنامهریزی زندگی سالم است قابلقبول نیست که مکتب الهی اسلام در جهت روانشناسی ملزم باشد از منابع دیگر عاریه بگیرد و اصالت خود را از دست بدهد، بلکه برعکس در این مورد هم مانند موارد دیگر، غنی و چنان پرمایه است که میتواند نیاز همگان را برآورد تنها نقیصهای که مطرح میشود مدون نبودن این مباحث بهعنوان یک مجموعه به نام روانشناسی اسلامی است. این اثر، اساس کار را پیریزی نموده و بهصورت کلاسیک تدوین شده و قابل تدریس در مجامع علمی است. [۱].
ساختار کتاب
کتاب پس از تقریظ و مقدمه مولف، در چهار فصل تنظیم شده که:
- فصل اول: کلیات و موقعیت روانشناسی در مکتب اسلام؛
- فصل دوم: وجود، مبدأ و ماهیت روان در مکتب اسلام؛
- فصل سوم: ابعاد و جریانهای روانی در مکتب اسلام؛
- فصل چهارم: معیارهای سلامت و بیماری روانی در مکتب اسلام؛
و در ذیل هر فصل عناوین جزئیتر قرار میگیرند. در پایان کتاب نیز خلاصهای کوتاه به زبان انگلیسی و فهرستها آمده است.
گزارش محتوا
این کتاب پس از توضیح کلیاتی درباره روانشناسی اسلامی به تحکیم پایه و گام نخستین در این زمینه، یعنی اثبات غیرمادی بودن عامل حیات، به شیوهای ارزنده و عمیق پرداخته، با بررسی عامل حیات در گیاهان، ابعاد وسیع این عامل را در جانداران مطرح نموده و با بررسی عامل حیات حیوانی و انسانی، جنبههای مشترک جانداران را مشخص کرده و سپس ابعاد و جریانات روانی اختصاصی انسان را نشان میدهد و عوامل رشد و سقوط انسان را بر اساس مکتب حیاتبخش اسلام بیان میکند. نویسنده بهتناسب، مباحث شیمی، بیوشیمی، فیزیولوژی گیاهی، فیزیولوژی انسان، روانشناسی طبیعی و مرضی، فلسفه مخصوصا دو اصل اختصاصی فلسفه ملاصدرا، حرکت جوهری و جسمانیهالحدوث و روحانیهالبقایی نفس، مطرح گردیده و از آنها استفاده شده است. آنچه بیشتر توجه و تقدیر را جلب میکند، آیات، احادیث و روایاتی است که بهمقتضای طبع موضوع (روانشناسی اسلامی) در اینجا مطرح گردیده است. [۲].
نویسنده در مقدمه به برداشت روانشناسی علمی نسبت به روان و مادی دانستن آن و اصطلاح «روانشناسی بدون روح»، علل ایجاد دیدهای انحرافی و نقد آن، چندبعدی بودن مکتب روانشناسی اسلامی، روانشناسی الهی ادیان، وجوب یادگیری و کاربرد اصول رشد، امکان تدوین روانشناسی اسلامی، مکتب علمی باز و معیار، اهداف و مسئولیتهای روانشناسی اسلامی، جنبههای عملی روانشناسی اسلامی و معیار در آن، ارتباط روانشناسی اسلامی با زیستشناسی و اثبات غیرمادی بودن عامل حیات و ارتباط آن با سایر علوم و استقلال فرهنگی پرداخته است[۳].
- فصل اول: کلیات و موقعیت روانشناسی در مکتب اسلام؛
نویسنده بحث خود را با پاسخ به این دو سوال آغاز میکند که آیا چیزی به اسم روانشناسی اسلامی وجود دارد؟ آیا رابطهای بین مذهب اسلام و روانشناسی وجود دارد؟ نویسنده معتقدند در کشف نقطهنظرهای اسلامی در مورد روانشناسی و رواندرمانی، باید توجه داشت که کتابهای مدون زیادی در دست نیست؛ ولی به طور پراکنده آموزشهای فراوانی جلبتوجه مینمایند که جمعآوری آنها میتواند ما را به یک دستگاه کامل روانشناسی برساند. بدین منظور این نقطهنظرها را از قران مجید و سایر آموزشهای اصیل اسلامی و از کتابهای مرجعی که مورداعتماد هستند گردآوری نموده و در مورد هر نکته با علما و فقهای صاحبنظر به بحث پرداخته و از قطعیت و صحت آنها اطمینان یافتهایم و به طور خلاصه آنها را در این کتاب مطرح مینماییم. ایشان جهت دستیابی به روانشناسی اسلامی معتقدند باید نقطهنظرهای آفریدگار هستی و پیامبران و جانشینان ایشان که علوم خود را مستقیما از دستگاه وحی دریافت کردهاند کشف نمود و دستورالعملهایی را مطرح میکند؛ مانند کشف بررسی دعاهای رسیده از معصومان، اخذ اصول از منابع اسلامی و بهدستآوردن فروع و جنبههای کاربردی از آنها و توجه به یافتههای قطعی علمی زیرا یافتههای قطعی علمی، الهی و اسلامی هستند. ایشان سپس به تعریف روانشناسی اسلامی و موقعیت روانشناسی در اسلام اشاره مینماید. [۴].
- فصل دوم: وجود، مبدأ و ماهیت روان در مکتب اسلام؛ به بحث روان و ماهیت آن پرداخته آن را بهعنوان موجودی مستقل و غیرمادی که در ترکیب انسان وجود دارد که شخصیت انسان مربوط به اوست و پیدایش آن به خدا نسبت دارد که حیات خود را پس از مرگ همچنان حفظ مینماید؛ میبیند. وی با استفاده از آیات، روایات و اقوال علما و مفسرین چگونگی بهوجودآمدن آن را بیان میدارد؛ دلایل مجرد و غیرمادی بودن آن را بیان کرده و پذیرش روان انسان را با پذیرش خداوند مرتبط میداند. [۵].
- فصل سوم: ابعاد و جریانهای روانی در مکتب اسلام؛
بخش اعظم فصل سوم به بررسی و بیان تفاوت آثار و فعلوانفعالات موجودات زنده (گیاهان، میکربها، جانوران و انسان) میپردازد. هدف از این بررسیهای زیستشناختی، اثبات این موضوع است که عناصر شیمیایی بهتنهایی قادر به ایجاد هماهنگی و فعلوانفعالات حیاتی پیچیده نیستند.
بررسی زیستی: جزئیات دقیقی در مورد ترکیبات سازنده بدن جانداران و سلول زنده و ساختارهای سلولی گیاهی (مانند میتوکندری، دستگاه گلژی، ریبوزومها) فعلوانفعالات گیاهان (مانند فتوسنتز و فتوتروپیسم) و... [۶]). زندگی میکروبها و جانوران تکسلولی[۷]،
بررسی آثار حیاتی و روانشناسی جانوران (از جمله حشرات و زنبوران عسل) ارائه میشود [۸]. این بررسیها نشان میدهد که عامل حیات (که دارای ماهیت غیرمادی است) مسئول هماهنگی و انجام کلیه فعلوانفعالات حیاتی و روانی موجودات زنده است [۹].
جریانهای روانی انسان: در انسان، دو جریان اصلی روانی مورد بحث قرار میگیرد: جریان شهوت (نفس اماره) و جریان فطرت دارای علم، شعور و آگاهی است و همواره بهسوی کمال و پیادهکردن حقیقت حرکت میکند، درحالیکه شهوت بهعنوان انگیزه ذاتی رفتار، در مقابل آن قرار میگیرد و این دو در یک جنگ دائمی هستند. همچنین، عقل (فطری و تجربی) و اراده (با مراحل مختلف توجه، تأمل، عزم و اجرا) بهعنوان ابزارهای حیاتی برای کنترل جریانهای روانی معرفی میشوند. [۱۰]. عامل تقویت فطرت و موجب شادابی آن و دستیابی به رشد بیشتر، انحراف و ضعف فطرت این بخشها به مکانیسمهایی میپردازند که موجب تضعیف فطرت و انحراف انسان از حق میشوند این مکانیسمها شامل حالت تسویل، تزیین، تطویع (آمادهکردن و پذیرش تدریجی)، لبس و تلبیس، فراموشی، بیاعتنایی و ترک حقایق هستند و مواردی چون لغزاندن، وسوسهکردن، مکر و نیرنگ، و کتمان حقایق را در بر میگیرند همچنین، امتناع از پذیرش حق، کبر، ظلم، کفر و نفاق نیز در این فرایند مورد تحلیل قرار میگیرند. [۱۱]. بررسی عقل و اراده و نقش آن در کنترل جریانهای روانی انسان، سازمانبندی دستگاه عصبی، نقش هماهنگکننده مغز در تبادلات حسی حرکتی و تنظیم رفتار، عوامل سازنده نیروی تعقل، [۱۲].
عقل فطری، عقل تجربی، اراده انسان و نقش آن در انتخاب مسیر زندگی، مراحل مختلف پیدایش اراده و برسی آنها در آموزشهای اسلامی، انگیزه رفتار، بررسی مرحله تامل و ارزیابی و عزم و تصمیم در آموزشهای اسلامی، اضطراب و فعلوانفعالات جریانهای روانی. [۱۳].
- فصل چهارم: معیارهای سلامت و بیماری روانی در مکتب اسلام؛ معیار سلامت روانی در مکتب اسلام و پویایی فرد در مسیر تکامل و ایجاد امنیت برای خود و دیگران بررسی میگردد[۱۴].
پانویس
- ↑ ر.ک: تقریظ، ص13- 1۴
- ↑ ر.ک: تقریظ، ص1۴
- ↑ ر.ک: مقدمه مولف، ص هیجده تا سی و دو
- ↑ ر.ک: متن کتاب ص۱-11
- ↑ ر.ک: همان، ص۱2-39
- ↑ ر.ک: همان، ص40- 85
- ↑ ر.ک: همان، ص 85-108
- ↑ ر.ک: همان، ص 108-149
- ↑ ر.ک: همان، ص149-194
- ↑ ر.ک: همان، ص194-230
- ↑ ر.ک: همان، ص 297-396
- ↑ ر.ک: همان، ص 396-417
- ↑ ر.ک: همان، ص 417-468
- ↑ ر.ک: همان، ص469-483
منابع مقاله
تقریظ، مقدمات و متن کتاب