انقاذ البشر من الجبر و القدر
إنقاذ البشر من الجبر و القدر، تألیف محمد بن ابىذر یوسف عامرى نیشابورى (300-381ق) فیلسوف، منطقى و اهل عرفان؛ جواب نامهاى است که یکى از دوستان وى؛ احتمالا ابوالقاسم کاتب به وى نگاشته و طى آن نظر عامرى را دربارۀ مسأله جبر و قدر جویا شده است. عامرى مسألۀ مربوط به آزادى ارادۀ انسان را مبحثى بسیار دشوار و نیازمند به اندیشهاى ژرفبین و نیرومند مىداند، زیرا لغزش در این مسأله بسیار خطرناک است. بدین ترتیب عامرى کار اصلى خود را به بحث دربارۀ آن چه در باب آزادى اراده گفته شده، محدود مىسازد تا از این طریق به آنچه حق است، دست یابد.
انقاذ البشر من الجبر و القدر | |
---|---|
پدیدآوران | عامری، محمد بن یوسف (نویسنده)
خلیفات، سحبان (مصحح) تدین، مهدی (مترجم) |
ناشر | مرکز نشر دانشگاهی |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1417 ق |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار و گزارش محتوا
موضوع اصلى کتاب انقاذ البشر من الجبر و القدر، پیرامون فعل انسانى دور مىزند، از این رو نویسنده نخست به تحدید ماهیت «فعل» و اندراج آن تحت مقولۀ «ممکن» مىپردازد که نه ضرورى است و نه ممتنع.
از این جا به بیان اقسام فعل مىپردازد، ارادى و ضرورى و اسباب و علل آن، ذاتى و عرضى و جهات و علل آن و انواع فعل در اضافه به فاعل. پس از آن به تحدید معناى «ضرورت» و «آزادى» و «فعل» مىپردازد و به این جا مىرسد که فعل انسانى در واقع تجسّم پیوند جدلى موجود بین آزادى و ضرورت است.
عامرى بین دو دیدگاه جبر و تفویض - که به گفتۀ وى بین مردم شایع است - مذهب متوسطى را اختیار مىکند که مقدمۀ آن را از قول امام صادق(ع) نقل مىکند که فرمود: لا جبر و لا تفویض. و سخن ابوحنیفه که گفت: اکره الجبر و لا اقول بالقدر، و اقول قولا بین قولین. عامرى گمان دارد که سخن ابوحنیفه برگرفته از کلام امام صادق(ع) است.
عامرى علاوه بر بحث فلسفى - اعتقادى مسألۀ آزادى اراده، انتقادات شدیدى از طرفداران دو مذهب جبر و تفویض مىکند. وى پس از ابطال دو مذهب جبر و تفویض و اختیار مذهبى ما بین این دو مذهب، ظهور دو مذهب فوق را به دو نوع بینش دربارۀ فعل انسانى مربوط مىداند. بدین معنا که هر کس وجود پروردگار را در نظر بگیرد، به تفویض مىگراید و هر کس ضعف انسان را در نظر آورد، به جبر گرایش مىیابد. این دو مذهب گمان مىرود که به ظاهر با یکدیگر متناقض باشند، در صورتى که چنین نیست، جبر و تفویض دو وجه متکامل یکدیگرند که هر یک از آنها جزئى از حقیقت را باز مىنمایند.
اسباب فعل، ذاتى و عرضى است، و توان و استطاعت انسان مبتنى بر اسباب ذاتى است، چنانکه عجز او مبتنى بر عدم احاطه و سلطۀ او بر اسباب اتفاقى است و از آن جا که فعل جز از طریق این دو نوع از اسباب به وجود نمىآید، پس باید در فعل حدّى از تفویض و قدرى از جبر باشد تا برحسب قول عامرى توفیق و خذلان معنا یابد. در نهایت عامرى دو مذهب جبر و تفویض را به این دلیل که هر یک نیمى از حقیقت را در بر دارند و یکى غایت وجودى انسان را نادیده مىگیرد و دیگرى براى انسان تکلیف ما لا یطاق تعیین مىکند، پوچ و باطل معرفى مىنماید.
نسخه شناسى
تصویرى از نسخه خطى پرنسیتون در نسخۀ حاضر در برنامه درج گردیده است.
نسخۀ حاضر در برنامه در مجموعهاى با نام رسائل ابوالحسن عامرى با مقدمه و تصحیح سحبان خلفیات (که مقدمه توسط آقاى مهدى تدین به فارسی ترجمه شده است، در قطع وزیرى با جلد گالینگور در 453 صفحه، نخستینبار در سال 1375ش توسط انتشارات «مرکز نشر دانشگاهى» تهران، منتشر شده است. ویراستار این نسخه آقاى محمد سعید حنایى کاشانى است.
منابع مقاله
- مقدمه آقاى حسبان خلیفات.
- دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج پنجم، مدخل: ابوالحسن عامرى.