انسان و فرهنگ؛ درآمدی بر انسان‌شناسی

انسان و فرهنگ؛ درآمدی بر انسان‌شناسی تألیف گروه نویسندگان دایرةالمعارف بریتانیکا، ترجمه زهره دودانگه؛ انسان‌شناسی، «علم‌گونۀ انسان» است که انسان را در طیفی از ابعاد مطالعه می‌کند؛ از زیست‌شناسی و تاریخچۀ تطوری‌گونۀ انسان اندیشمند تا عناصر جامعه و فرهنگ که به طور قطعی انسان را از دیگر گونه‌های حیوانات متمایز می‌کند.

انسان و فرهنگ
انسان و فرهنگ؛ درآمدی بر انسان‌شناسی
پدیدآورانگروه نویسندگان دایرةالمعارف بریتانیکا (نویسنده) دودانگه، زهره (مترجم)
ناشرانسان شناسی
مکان نشرتهران
سال نشر1399
شابک4ـ7ـ95526ـ622ـ978
موضوعانسا‌ن‌ شنا‌سی‌,قوم‌شنا‌سی‌
کد کنگره
‏GN ۲۵/الف۸ ۱۳۹۹

ساختار

کتاب در پنج فصل تدوین شده است.

گزارش کتاب

انسان‌شناسی، «علم‌گونۀ انسان» است که انسان را در طیفی از ابعاد مطالعه می‌کند؛ از زیست‌شناسی و تاریخچۀ تطوری‌گونۀ انسان اندیشمند تا عناصر جامعه و فرهنگ که به طور قطعی انسان را از دیگر گونه‌های حیوانات متمایز می‌کند. علم انسان‌شناسی به علت دربرگرفتن موضوعات گوناگون، به‌ویژه از میانۀ قرن بیستم، تبدیل به مجموعه‌ای از رشته‌های تخصصی‌تر شده است. انسان‌شناسی طبیعی شاخه‌ای است که بر زیست‌شناسی و تطور انسان تمرکز می‌کند. شاخه‌هایی که ساخت‌های اجتماعی و فرهنگی گروه‌های انسانی را مطالعه می‌کنند، به طور متنوعی ذیل انسان‌شناسی فرهنگی (قوم‌شناسی)، انسان‌شناسی اجتماعی، انسان‌شناسی زبان‌شناختی و انسان‌شناسی روان‌شناختی شناخته می‌شوند. باستان‌شناسی به منزلۀ روش جستجوی فرهنگ‌های پیش از تاریخ، از زمانی که به رشته‌ای مستقل و خودآگاه در نیمۀ دوم قرن نوزدهم تبدیل شد، بخشی جدایی‌ناپذیر از انسان‌شناسی شده است.

در فصل اول این کتاب به کلیاتی دربارۀ انسان‌شناسی پرداخته شده است؛ در این فصل مروری کلی بر انسان‌شناسی شده و دربارۀ کلیات آن مطالبی ارائه شده است.

گفتمان مدرن انسان‌شناسی در دهۀ 1860 تبلور یافت و با پیشرفت در زیست‌شناسی، زبان‌شناسی و باستان‌شناسی ماقبل تاریخ شکوفا شد. نخستین نسل انسان‌شناسان برای جمع‌آوری اطلاعات قوم‌شناسی، بر دیگران یعنی مبلغان مذهبی محلی و فرمانداران استعمارگر و... تکیه داشتند و پرسش‌نامه‌ای که نظریه‌پردازان کلان‌شهر منتشر کرده بودند، اغلب راهنمای آنها بود. فصل دوم کتاب اختصاص به بررسی و تبیین تاریخچۀ انسان‌شناسی دارد. در این فصل مباحثی چون انسان‌شناسی اجتماعی و فرهنگی، انسان‌شناسی آمریکایی از دهۀ 1950 و انسان‌شناسی اروپایی از دهۀ 1950 مورد بررسی قرار گرفته است.

انسان‌شناسی فرهنگی شاخه‌‌ای اصلی از انسان‌شناسی است که فرهنگ را در بسیاری ابعاد آن شرح می‌دهد. این گرایش در جمع‌آوری، تحلیل و توصیف داده‌های اولیۀ حاصل از پژوهش میدانی قوم‌نگاری جایگاه استواری پیدا کرده است. شاخه‌های اصلی انسان‌شناسی تحت این عناوین انسان‌شناسی فرهنگی، انسان‌شناسی اجتماعی، انسان‌شناسی زبان‌شناختی، انسان‌شناسی روان‌شناختی، باستان‌شناسی، انسان‌شناسی طبیعی در فصل سوم بررسی شده است.

انسان‌شناسی در آسیا محصول دورۀ استعماری بود؛ اما صرفاً از اروپا انتقال نیافت. انسان‌شناسی در همۀ کشورهای آسیایی ویژگی‌های متمایزی را توسعه داده که این ویژگی‌ها سنت‌های فکری متفاوتی از آسیا را بازتاب می‌دهند. در فصل چهارم کتاب انسان‌شناسی در آفریقا، آسیا، اروپا و آمریکای لاتین تبیین گردیده و ویژگی‌های هر یک بیان شده است.

فصل پایانی کتاب اختصاص به بررسی زمینه‌های مطالعه در انسان‌شناسی دارد. در این فصل پانزده حوزۀ مطالعاتی که انسان‌شناسی می‌تواند در آنها مورد مطالعه قرار گیرد، تبیین شده است که به ترتیب عبارتند از: مطالعۀ انسان‌شناختی دین، مطالعات موزه، مطالعات انسان‌شناختی آموزش و پرورش، مطالعات انسان‌شناختی قومیت و گروه‌های اقلیتی و هویت، انسان‌شناسی شهری، مطالعات ملی و فراملی، مطالعۀ جنسیت، انسان‌شناسی سیاسی و حقوقی، انسان‌شناسی پزشکی، انسان‌شناسی غذا و تغذیه و کشاورزی، مطالعات زیست‌محیطی و بوم‌شناختی، انسان‌شناسی توسعه، انسان‌شناسی تصویری، انسان‌شناسی کاربردی، و اتنوموزیکولوژی.

در پایان کتاب، ابتدا در بخشی با عنوان معرفی منابع برای مطالعۀ بیشتر، منابع بیشتری برای مطالعۀ پژوهشگران به تفکیک موضوع آورده شده است. سپس در بخشی جداگانه واژه‌نامۀ انگلیسی ـ فارسی از واژگان و اصطلاحات انسان‌شناسی آورده شده است.[۱]

پانويس


منابع مقاله

پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

وابسته‌ها