امامت و امامان(ع)
امامت و امامان(ع)، اثر ابراهیم امینی، کتابی است که در آن به معرفی امامان شیعه اثناعشری و بیان ادله امامت ایشان پرداخته شده است. کتاب به زبان فارسی و پیشگفتار آن در سال 1387ش، نوشته شده است.
امامت و امامان(ع) | |
---|---|
پدیدآوران | امینی، ابراهیم (نویسنده) |
ناشر | بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم) |
مکان نشر | ایران - قم |
سال نشر | مجلد1: 1388ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-964-09-0155-7 |
موضوع | ائمه اثناعشر
امامت خاندان نبوت |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 223 /الف8الف8 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
کتاب با پیشگفتار نویسنده آغاز و مطالب در چهار بخش، تنظیم شده است.
گزارش محتوا
در پیشگفتار، توضیح مختصری پیرامون مطالب کتاب داده شده و خاطرنشان شده است که: مسئله امامت یکى از مهمترین و حیاتىترین مسائل اسلامى است و در این زمان و همه زمانها حضور مستمر داشته و خواهد داشت، در شئون مختلف زندگى کاملاً تأثیر دارد و مسئولیتآفرین است و از همین رهگذر در احادیث فراوانى شناخت امام در هر زمان بهعنوان یک وظیفه مهم اسلامى و از نشانههاى ایمان بشمار رفته و ترک آن در حد ضلال و گمراهى معرفى شده است.
نویسنده به دنبال اثبات آن است که امامت و پیشوایى در اسلام از جایگاه بسیار رفیع و بلندى برخوردار است و انسانهاى عادى صلاحیت تصدى چنین مقام بلندى را ندارند، بلکه تنها کسانى صلاحیت رسیدن به چنین مقام والایى را دارند که از ویژگىهایى برخوردار باشند که مهمترین آنها عبارت است از:
- علم به همه علوم و معارف و احکام و قوانین شریعت که از جانب خدا بر پیامبر(ص) وحى شده است؛ یعنى امام خزینهدار علوم نبوت است و باید چنین باشد.
- امام باید در اخذ علوم و معارف دین و ضبط و نگهدارى و نشر آنها، از خطا و اشتباه و نسیان مصون و معصوم باشد.
- از ارتکاب گناه و تخلف از دستورهاى شریعت نیز باید معصوم و پاک باشد. خود به احکام دین عمل کند تا مردم از گفتار و رفتار و اخلاقش درس دیندارى بیاموزند.[۱]
در بخش نخست، به تعریف امامت و بیان امتیازهای امامان(ع) پرداخته شده است. امامت یکى از عقاید بنیادین اسلامى است که از صدر اسلام همواره در میان مسلمانان مطرح بوده است و امت اسلام را به دو گروه، اهل سنت و شیعه، تقسیم کرده است و هرکدام، تعریف و تفسیر جداگانهاى از امامت دارند. اهل سنت، امامت را به معناى زمامدارى و یک مقام دنیوى مىدانند که از فروع دین مىباشد. آنان وجوب نصب او را یک مسئله فقهى مىشمارند که انتخاب او برعهده امت نهاده شده است. برخلاف شیعه که امامت را یکى از اصول دین و در رتبه دوم نبوت مىداند و در تعریف آن مىگوید: نیابت و خلافت از رسول خدا در همه شئون نبوت، جز ارتباط با عالم غیب و دریافت وحى، که از اختصاصات پیامبر مىباشد.[۲]
نویسنده در این بخش، پس از بیان مسئولیتهای امام، با بررسی سیمای امام در احادیث، به ذکر ویژگیهای امام پرداخته که عبارتند از:
- از ارتکاب گناه مصونیت کامل دارد؛ یعنى معصوم است.
- داراى علومى است که اکتسابى نیستند، بلکه از جانب خدا به او افاضه شده است.
- در برخورد با مردم و انجام مسئولیتها بردبار است.
- جایگاه او مقام پیامبران است.
- خلیفه خدا و جانشین پیامبر(ص) است.
- زمامدارى او باعث نظام مسلمانان و صلاح دنیا و مایه عزت مؤمنان است.
- با زمامدارى او احکام و قوانین اسلام به اجرا گذاشته مىشود، نماز و روزه و زکات و حج و جهاد اقامه مىگردد، حدود الهى اجرا مىشود و مرزهاى کشور اسلامى از تجاوزات دشمنان محفوظ مىماند.
- امامت اساس و پایه استوار اسلام است که شاخههاى آن روزبهروز در جهان گسترش مىیابد.
- امام، امین خدا در زمین و حجت بر بندگان است. مردم را بهسوى خدا دعوت مىکند و از حریم احکام الهى دفاع مىنماید.
- امام در زمان خودش یگانه است، هیچکس به مقام او نمىرسد و مثل و نظیر ندارد.
- امام، مایه عزت و سربلندى مسلمانان و خشم منافقان و هلاکت کافران است.[۳]
وجوب اطاعت از امام، علم امام از نظر عقل، علم امام در احادیث، ختم نبوت و کمال دین، حدود علم امام، احادیث پیامبر منابع علوم امامان، انتقال علوم قرآنی به امامان، امامان و علوم عقلی، پیامبر و احکام ولایی و عصمت امامان، از جمله مطالب مطرحشده در این بخش میباشد.[۴]
در بخش دوم، عترت و اهلبیت(ع) در قرآن و احادیث مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. اهلبیت، یعنى اهل خانه معهود و نویسنده، معتقد است از احادیث استفاده مىشود که خانه معهود، منزل مسکونى امسلمه، یکى از همسران پیامبر(ص) بوده است. در آن خانه بود که آیه تطهیر نازل شد و پیامبر(ص) حضرت على، فاطمه، حسن و حسین(ع) را دعوت کرد و عبایى را بر سر خودش و آنان افکند و آیه تطهیر را قرائت فرمود. به اعتقاد نویسنده، منظور پیامبر(ص) از جا دادن آنان زیر عبا و اجازه ندادن به امسلمه که به زیر آن عبا داخل شود، انحصار یافتن اهلالبیت در همان پنج تن بود، تا بعداً کسى مدعى نشود که من نیز از اهلبیت هستم و پیامبر(ص) همواره تصریح مىکرد که آیه تطهیر تنها درباره على و فاطمه و حسن و حسین(ع) نازل شده است.[۵]
در بخش سوم، به معرفی امامان(ع) و بررسی ادله امامت ایشان پرداخته شده است. در این بخش به بحث پیرامون این نکته پرداخته شده است که یکى از مسائل مهمى که از صدر اسلام همواره در بین مسلمین مورد بحث و اختلاف نظر بوده و هست، شیوه صحیح و مشروع انتخاب خلیفه پیامبر(ص) و امام مسلمین است. بحث در این است که چه کسى مىتواند و حق دارد خلیفه پیامبر(ص) را تعیین و به مسلمانان معرفى کند؟ آیا در شناخت و نصب امام نیاز به رهنمودهاى الهى مىباشد یا این کار به امت واگذار شده است؟ به اعتقاد نویسنده، اختلاف در همین مسئله است که مسلمانان را به دو فرقه اهل سنت و امامیه تقسیم نموده است. امامیه مىگویند: جز خدا و پیامبر(ص) هیچکس نمىتواند امام را بشناسد و معرفى کند؛ بنابراین امام، منصوب از جانب خدا و پیامبر(ص) است. ولى اهل سنت مىگویند: در تعیین خلیفه نیازى به نصب و معرفى پیامبر(ص) نداریم، بلکه شناخت و انتخاب او برعهده مسلمانان نهاده شده و صلاحیت آن را دارند.[۶]
به نظر نویسنده منشأ این اختلاف، اختلاف دیگرى است که در شرایط و صفات خلیفه و امام دارند و آن اینکه امامیه دو صفت را از شرایط ضرورى خلیفه پیامبر(ص) مىدانند: یکى علم کامل به مجموعه علوم و معارف اسلامى، ارزشها و ضد ارزشهاى اخلاقى و همه احکام و قوانین اسلام که بر پیامبر نازل شده است؛ صفت دوم، مصونیت کامل و عصمت از خطا، اشتباه، نسیان و ارتکاب گناه و تخلّف از احکام الهى. امامیه این دو صفت را از شرایط ضرورى خلیفه پیامبر مىدانند و با دلایل عقلى و نقلى در کتب کلام به اثبات رسانیدهاند. با توجه به ضرورت وجود این دو صفت مىگویند: معرّف خلیفه پیامبر باید معصومشناس و عالم ربانىشناس باشد و او جز خدا و پیامبر(ص) نخواهد بود؛ چون تنها اوست که انسانها را آفریده و از باطن ذات آنها آگاهى دارد. خداست که پیامبر(ص) و امام را آفریده و از وجود عصمت آنها اطلاع دارد. از اینجا نتیجه مىگیرند که تنها امام منصوب از جانب پیامبر مىباشد که از علوم و راهنمایىهاى الهى برخوردار است. بنابراین امام معصوم را به یکى از راههای زیر مىتوان شناخت: معرفى پیامبر(ص) و نصب او؛ امام معصوم پیشین که از علوم و اطلاعات پیامبر(ص) برخوردار بود و اظهار معجزه که نشانهاى است از تأییدات الهى. اما اهل سنت چون علم و عصمت را شرط ضرورى خلیفه نمىدانند، عقیده دارند که مسئله انتخاب خلیفه به مردم واگذار شده، هرکس را مردم انتخاب و با او بیعت کردند، خلیفه پیامبر و واجبالاطاعه مىگردد و در اینباره سه شیوه را مشروع مىدانند: اول اجماع مردم، چنانکه در خلافت ابوبکر چنین شد؛ دوم استخلاف خلیفه پیشین، چنانکه ابوبکر به هنگام وفات، عمر را بهعنوان خلیفه خود معرفى نمود؛ سوم انتخاب شوراى رجال و بزرگان، چنانکه در انتخاب عثمان چنین شد.[۷]
در ادامه، به بررسی ادله امامت امامان پرداخته شده است.[۸]
در بخش چهارم، که مهمترین بخش کتاب میباشد، به بررسی نصوص بر امامت هریک از امامان(ع)، فضایل و مکارم اخلاق، علم و دانش، عبادت و سیر و سلوک معنوی آن بندگان برگزیده الهی پرداخته شده است.[۹]
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در ابتدا و کتابنامه منابع مورد استفاده نویسنده، در انتهای کتاب آمده است.
در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع.[۱۰]و توضیح برخی از مطالب متن.[۱۱]، به نص روایات مذکور در متن، اشاره شده است.[۱۲]
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.