الوفيات، اثر محمد بن رافع سلامى دمشقى است كه نویسنده در آن، شرح حال برخى از درگذشتگان معاصر خودش را ذكر كرده كه در زمينه علوم و فنون نقشى داشته‌اند.

الوفیات
الوفيات
پدیدآورانسلامی دمشقی، محمد بن رافع (نویسنده) زکار، عبدالجبار (محقق)
ناشرجمهوریة العربیة السوریة، منشورات وزارة الثقافة
مکان نشردمشق - سوریه
سال نشر1986 م
چاپ1
زبانعربی
تعداد جلد2
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

تحقيق اين اثر دو جلدى - كه به زبان عربى نوشته شده - را عبدالجبار زكار انجام داده و مقدمه‌اى تحقيقى بر آن افزوده است.

نویسنده كسانى را ياد كرده است كه از سال 737 تا سال 774ق، رحلت كرده‌اند و بر اساس گزارش وى در اين اثر، در مدت مذكور در مجموع 953 نفر از انديشوران و نخبگان به ديار باقى شتافته‌اند.

ساختار

كتاب حاضر از مقدمه محقق و مقدمه نویسنده و متن اصلى (شامل: جلد اول، از سال 737ق تا سال 766ق و جلد دوم، از سال 767ق تا سال 774ق) تشكيل شده است.

گزارش محتوا

براى آشنايى اجمالى با محتوا و ويژگى‌هاى اثر حاضر، توجه به نكات ذيل، كافى است:

  1. محقق و مصحح كتاب در مقدمه‌اش - كه زمان و مكان و ساير مشخصات نگارش آن را معين نكرده - با معرفى شخصيت نویسنده و كتابش، تأكيد كرده است كه: «... نویسنده (ابن رافع) كتابش را منحصر ساخته است بر شرح حال معاصرانش از اعلام قرن هشتم هجرى كه شهرتى داشته يا مشاركتى در علوم و فنون مهمّ، داشته‌اند. پس براى محدثين، فقهاء، ادباء، قاضيان، برخى رجال صوفيه، مؤذن‌ها، شاعران، مورخان، مدرسان، امامان مساجد جامع و مشايخ زاويه‌ها و خانقاه‌ها و... از فاضلان آن روزگار - مردان يا زنان - شرح حالى آورده است. ولى از ذكر رجال سياست و اداره با انواع گوناگون آن، نظاميان، كارگران و كشاورزان و... از طبقات جامعه كه در فنون مورد اهتمام نویسنده، مشاركت يا شهرتى نداشته‌اند، چشم‌پوشى كرده است.
    در ضمن شرح حال‌هایى كه براى اين اعلام برگزيده نوشته، يادكردى را براى شمارى فراوان از مراكز علم و فرهنگ از مساجد جامع و مدارس و... مى‌يابيم و... چنان‌كه در اين كتاب مطالب پربارى درباره قضاوت و قاضيان و اماكنى است كه در آن قضاوت را بر عهده داشته‌اند. همان طور كه اهتمام كرده به ذكر گواهان و بازرسان و مراكز باده‌گسارى و اجتماعشان و در آن است اطلاعات سرشارى درباره اسامى كتاب‌هایى كه طلاب در درس و بحثشان از آن‌ها استفاده می‌كردند و آن كتاب‌هایى كه در آن عصر رايج بود كه براى شناسايى انواع علوم مورد اعتماد در آن دوران سودمند است...».[۱]
    محقق سپس درباره نسخه‌هاى مورد اعتماد و روش تصحيح اثر حاضر توضيح داده است.[۲]
    نویسنده، در مقدمه مختصرش چنين نوشته است: «... آنگاه كه كتاب تاريخ حافظ ابومحمد قاسم بن محمد برزالى را ديدم كه منتهى به آخر سال 736ق، شده، خواستم كه آن را ادامه دهم و...».[۳]
  2. در سال 739ق، در شب يك‌شنبه 14 محرم، امام مقرئ شمس‌الدين ابوعبداللّه محمد بن احمد بن على بن غدير واسطى مقرئ شافعى، در بيمارستان منصورى قاهره درگذشت و فردايش در مقبره‌هاى باب النصر دفن شد. از شيخ عزالدين ابوالعباس احمد بن ابراهیم فاروثى، «الذرية الطاهرة» دولابى و غير آن را شنيد و روايت كرد و فاضل بود در وجوه قرائات و خوش‌ذهن و اشعار نحوى را زياد حفظ كرده بود و.[۴]
  3. در سال 767ق، در روز چهارشنبه هفتم محرم، امام قاضى العسكر شهاب‌الدين‌ابوالعباس احمد بن ابراهیم (بن ايوب) عنتابى حنفى در دمشق درگذشت و در مسجد جامع آنجا بر او نماز خوانده شد و در مقبره صوفيه دفن شد. او زير نظر شيخ رضى‌الدين منطيقى مشغول تحصيل شد و در چند مدرسه در دمشق تحصيل كرد و شرحى براى «مغنى» در اصول فقه و شرحى براى «مجمع البحرين» در شش جلد نوشت كه من جزئى از آن را ديده‌ام.[۵]
  4. در روز پنج‌شنبه شانزدهم جمادى‌الآخره 774ق، فقيه فاضل عالم شمس‌الدين ابوعبداللّه محمد بن ابومحمد بن طوسى درگذشت. او از قاسم بن عساكر روايت شنيده و همچنين جماعت بسيارى نيز از او روايت شنيده‌اند.[۶]

وضعيت كتاب

براى كتاب حاضر، در پايان جلد دوم، فهرست‌هاى متعدد فنى (سال‌هاى تاريخ هجرى و ميلادى شخصيت‌هاى مطرح‌شده، اسامى رجال، نساء، القاب، قاضيان، پزشکان، اعلامى كه شرح حالى برایشان ذكر نشده، اماكن، كتاب‌ها و اصطلاحات) و فهرست منابع فراهم شده است.

كتاب حاضر، مستند است و مصحح و محقق ارجاعات و تعليقات و توضيحاتش را به‌صورت پاورقى نوشته است. مصحح براى تحقيق و تصحيح اثر حاضر از تعداد قابل توجهى (14 نسخه خطى و 271 كتاب چاپى) از منابع معتبر به زبان عربى استفاده كرده است.[۷]

پانويس

  1. ر.ک: مقدمه كتاب، ج1، ص14-28
  2. ر.ک: همان، ج1، ص22-25
  3. ر.ک: همان، ج1، ص7
  4. ر.ک: متن كتاب، ج1، ص66
  5. ر.ک: همان، ج2، ص5
  6. ر.ک: ج2، همان، ص65
  7. ر.ک: همان، ج2، ص319-351

منابع مقاله

مقدمه و متن كتاب.

وابسته‌ها