النسخ و البداء في الكتاب و السنة
النسخ و البداء في الكتاب و السنة، تقريرى از سلسله مباحث اصولى و كلامى آیتالله شيخ جعفر سبحانى است، كه توسط يكى از شاگردان ايشان به نام محمدحسين حاج عاملى به زبان عربى و به قلم روان نگارش يافته است. مؤلف به دو موضوع نسخ و بداء در كتاب و سنت پرداخته و با بررسى و تحليل آن سعى در ارائه مفهومى روشن و صحيح از نسخ و بداء دارد، و با نقد دلايل منكرين نسخ و مخالفين بداء به تبيين ديدگاه اماميه در اين دو موضوع مىپردازد.
النسخ و البداء في الكتاب و السنة | |
---|---|
پدیدآوران | سبحانی تبریزی، جعفر (نویسنده) حاج عاملی، محمد حسین (مقرر) |
عنوانهای دیگر | رسالة حول حجیة أحادیث و أقوال العترة الطاهرة |
ناشر | دار الهادي |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1418 ق یا 1997 م |
چاپ | 1 |
موضوع | قرآن - ناسخ و منسوخ |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 85/2 /س2ن5 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
طرح دو موضوع نسخ و بداء در كنار هم به اين دليل است كه نسخ به معناى رفع شىء و رفع حكم است، و اين رفع گاهى در تشريع و گاهى در تكوين رخ مىدهد. آنچه در مقام اول بحث مىشود، نسخ در شريعت و آنچه در مقام دوم بحث مىشود، بداء ناميده مىشود. از طرف ديگر هر دو موضوع با مشيت و علم و حكمت الهى مرتبط است و از همين ناحيه مورد انكار يا مخالفت يهود و بعضى از اهل سنت واقع شده است، كه مؤلف در اين كتاب به هر دو جواب مىدهند.
مؤلف محترم در پايان رسالهاى مستقل، مباحث گذشته را با عنوان "حجيت احاديث و اقوال عترت طاهره" به كتاب ضميمه كرده كه دلايل اعتبار و حجيت قول و فعل ائمه عليهمالسلام را طرح كرده است.
سابقه تأليف
نسخ و بداء از مسائل مهم اسلامى و شيعى است كه از دير زمان مورد توجه علماء و مؤلفين اماميه بوده است، و آن را در ضمن مباحث اصولى، كلامى و قرآنى، و يا به طور مستقل مطرح كردهاند. مؤلف نيز در اين دو موضوع تأليفات مختلفى را در ضمن مباحث ديگر و يا به طور مستقل ارائه كردهاند، در موضوع بداء دو اثر مستقل ديگر را به زيور طبع آراستهاند، يكى تأليف خود ايشان با عنوان "البداء في الكتاب و السنة" و ديگر تقريرى از استاد جعفر الهادى با عنوان "البداء في ضوء الكتاب و السنة" است.
از مقايسه اين سه اثر مىتوان گفت اصول و چهارچوب مباحث يكسان است؛ ولى در بعضى موارد مطالب با تفصيل بيشترى آورده شده است، مثلاًنقل اقوال مخالفين در بداء در اثرخود مؤلف كاملتر است و در بعضى موارد نيز مطالب جابجا طرح شده است، براى مثال در تقرير عاملى بحث نسخ در شريعت در ابتداى كتاب و به طور جدا گانه بيان شده است، در حالى كه در دو اثر ديگر يا اصلا به نسخ نپرداخته و يا در ميان مباحث به نسخ اشاره شده است. در روانى مطالب و دسته بندى و انسجام تأليف خود استاد در موضوع بداء بهتر است، و تقرير عاملى در روانى و دسته بندى در موضوع بداء و نسخ و اضافه شدن بحث حجيت اقوال عترت طاهره نسبت به دو اثر ديگر مزيت دارد.
انگيزه تأليف
اعتقاد به نسخ در شريعت و بداء در سرنوشت آدمى، از مسائلى بوده كه مورد انكار و مناقشه بسيارى بين اديان و مذاهب اسلامى بوده است. انگيزه اصلى تأليف اين اثر نيز روشن كردن مسئله و ارائه پاسخهاى مستدل به منكرين و مخالفين نسخ و بداء مىباشد.
روش تأليف
روش بحث چنين است كه در هر موضوع مورد اختلاف، ابتدا تعريف لغوى و اصطلاحى روشنى ارائه شده و محل نزاع مشخص گرديده، پس از آن وارد كلمات مخالفين شده و استدلالهاى آنها را بيان مىكند، سپس با پاسخهاى مدلّل به نقد و بررسى مخالفين پرداخته و مدعیات آنان را رد مىنمايد. استدلالهاى مؤلف بيشتر به روش نقلى بوده و با استناد به كتاب و سنت محاجه مىكند، و البته با روش عقلى نيز نظريات خود را تأييد مىنمايد. پس از دلايل، نمونه و مصاديقى را از كتاب و سنت در نسخ و بداء براى اتمام بحث بيان مىدارند.
ساختار و محتوا
كتاب در سه موضوع نسخ و بداء و حجيت اقوال عترت، به ترتيب تأليف شده است، كه در ذيل چكيدهاى از مباحث آورده مىشود:
- نسخ.
- در لغت نسخ به معناى رفع شىء و در اصطلاح رفع حكم شرعى به خطاب ثابت است. نسخ در شريعت را يهود ممتنع مىداند و آن را با حكمت الهى سازگار نمىداند و اعتقاد به آن را مستلزم اثبات جهل خدا در مصالح و مفاسد امت مىداند و حال آن كه در نظر مسلمين نسخ هيچ منافاتى با حكمت و علم الهى ندارد، زيرا رفع حكم مىتواند به اغراض مختلفى چون امتحان بندگان باشد، و همچنين مصالح و مفاسد يك امت ممكن است به اقتضاى زمان و مكان تفاوت كند كه اين موجب رفع حكم مىشود.
- در شريعت اسلام نمونههاى روشنى از نسخ با اقسام مختلف آن وجود دارد، مانند تغيير قبله مسلمين، نسخ شرايع سابقه، و نسخ مقدار عده وفات همسر متوفى از يك سال به چهار ماه و ده روز از موارد آن است. بنابراین، نسخ در شريعت علاوه بر اين كه امكان دارد و امتناعى ندارد، بلكه واقع هم شده است.
- بداء.
- در لغت بداء به معناى ظهور بعد از خفاء است، كه اين معنا مستلزم جهل در علم الهى است. قطعا اين معنا از بداء مورد اعتقاد اماميه نيست، بلكه مراد از بداء اين است كه انسان مىتواند با اعمال صالحه يا اعمال طالحه (غير صالحه) سرنوشت و تقدير خود را تغيير دهد. مانند قوم حضرت يونسعليهالسلام كه با توبه و استغفار موجب برگشت عذاب الهى شدند.
- بعضى از اهل سنت به مسئله بداء از منظر شيعه پرداختهاند، بدون آن كه به كتب معتبره شيعه مراجعه كرده باشند و اين خود منشاء اشتباه ايشان در فهم معناى بداء شده و منجر به ايراد تهمت عليه تشيع شده است كه بداء مطابق اعتقاد اماميه، مستلزم اعتقاد به جهل در علم الهى است، و حال آن كه آنچه در منابع معتبره اماميه است غير اين معناست.
- اعتقاد به بداء در نزد اماميه جايگاه رفيعى دارد و احاديث ائمه اطهار عليهمالسلام مبين آن است، تا جايى صادقين عليهماالسلام فرمودهاند: " ما عبدالله بشىء مثل البداء ".
- شیعیان بالاتفاق بر سيطره كامل و اتم علم و قدرت خداوند بر ما سوى الله معتقدند، و هيچ ظهور بعد از خفائى و هيچ جهلى را در علم الهى قابل تصور نمىدانند. اين اعتقاد منافاتى با اين ندارد كه خداوند بعد از خلق و ايجاد بندگان، از تدبير و تربيت آنان فارغ نشده و بندگان را به حال خود رها نكرده است و انسان مىتواند با تغيير روش زندگىاش سرنوشت خود را تغيير دهد و اين از علم الهى خارج نيست و همگى در مشيت و علم الهى رقم خورده است.
- بداء به اين معنا در واقع مورد اعتقاد همه مسلمانان است و از كتاب و سنت به روشنى بدست مىآيد و نمونههاى بسيارى بر آن وجود دارد. مثل آيه 98 سوره يونس، در مورد برگشت عذاب از قوم يونس به واسطه استغفار كه مىفرمايد: "فَلَوْ لَا كاَنَتْ قَرْيَةٌ ءَامَنَتْ فَنَفَعَهَا إِيمَانهَُا إِلَّا قَوْمَ يُونُسَ لَمَّا ءَامَنُواْ كَشَفْنَا عَنهُْمْ عَذَابَ الْخِزْىِ فىِ الْحَيَوةِ الدُّنْيَا وَ مَتَّعْنَاهُمْ إِلىَ حِين " و يا آيات 101 و 102 سوره صافات در مورد رؤياى حضرت ابراهیم عليهالسلام بر ذبح اسماعيل عليهالسلام كه مىفرمايد: " فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ. فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْىَ قَالَ يَابُنىََّ إِنىِّ أَرَى فىِ الْمَنَامِ أَنىِّ أَذْبحَُكَ فَانظُرْ مَا ذَا تَرَى قَالَ يَأَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنىِ إِن شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابرِِين".
- اعتقاد به بداء داراى آثار تربيتى مهم و غير قابل انكار است، چرا كه مهمترين عامل اميد وارى بندگان به تهذيب نفس و رهایى از عواقب گناهان به واسطه همين اعتقاد به بداء است، اگر سرنوشت آدمى در همه موارد محتوم و غير قابل تغيير باشد، ديگر انگيزهاى براى برگشت به سوى خدا و اصلاح نخواهد ماند و براى سعى و تلاش آدمى فايدهاى باقى نمىماند.
- حجيت اقوال عترت طاهره عليهمالسلام.
- اقوال و افعال عترت پاک پيامبر(ص) نزد اماميه؛ همچون قول و فعل خود پيامبر حجيت دارد. دليل آن نيز امر رسول خدا بر امت است كه فرمود: " إنى تارك فيكم الثّقلين كتاب الله و عترتى اهلبيتى... " و باز امر فرموده كه صلوات بر محمد و آل محمد در تمام نمازها بر مسلمانان واجب است، و هم چنين عترت خود را به سفينه نوح تشبيه فرموده كه " من ركبها نجا و من تخلّف عنها غرق " كه همگى مبين حجيت و اعتبار اقوال و افعال عترت طاهره عليهمالسلام است.
- بنابراین حجيت قول و فعل ائمه اماميه دليل بر نبى بودن ايشان و هم مرتبه پيامبر بودن ايشان نيست، و حجيت ائمه به امر خود پيامبر اكرم(ص) است، و اين اشكال و تهمت بر شيعه ناروا مىباشد.
نسخه شناسى
النسخ و البداء في الكتاب و السنة، تقرير محمدحسین حاج عاملى از بيانات استاد شيخ جعفر سبحانى است، كه توسط نشر دار الهادى در بيروت به چاپ رسيده، اين نسخه چاپ اول آن به سال 1418ق/ 1997م در قطع وزيرى است و منابع آن به صورت پاورقى در متن ذكر شده است.