الناهي عن شهود الملاهي و ارتكاب المناهي
الناهي عن شهود الملاهي و ارتكاب المناهي، املای سخنان ابومحمد عبدالله بن فرج یحصُبی طُلَیطلی، معروف به ابن عسّال (درگذشته 487ق) است که در هشدار به مردم از انجام ناپسندهای شرعی گفته شده است. رضوان حَصری، پژوهش و تعلیقه بر این اثر را انجام داده است.
الناهي عن شهود الملاهي و ارتكاب المناهي | |
---|---|
پدیدآوران | ابن عسال، عبدالله بن فرج (نويسنده) حصری، رضوان (محقق) |
ناشر | دار الفتح |
مکان نشر | اردن - عمان |
سال نشر | 1403ش - 1444ق - 2023م |
چاپ | 1 |
شابک | 978-9957-23-612-0 |
موضوع | اخلاق اسلامی - متون قدیمی تا قرن 14 - اسلام - آداب و رسوم و زندگی اجتماعی - اخلاق اجتماعی - جنبههای مذهبی - اسلام |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | 2ن2الف 247/35 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
موضوع کتاب پرهیز دادن مردم از انجام کارهای غیر شرعی است؛ بهویژه، نسبت به آنچه در تحریم سرگرمیهای باطل مانند سماع، نواختنیها و موسیقی آمده است و انذار از آنچه که آدمی را به این امور میکشاند. مباحثی که ابومحمد ارائه میدهد، عبارتند از: دشمنی و مکر شیطان با انسان؛ دامهایی مانند زنان و داراییها که برای فریب مردم میگستراند؛ پرهیز نمودن از امور غریبهای مانند گرامیداشت سالگشت تقویم عیسوی، کریسمس مسیحی و اعیاد مقدس مسیحیان؛ معرفی اهل هواهای نفسانی و دشمنان دین؛ شناخت مدعیانی که خود را به زاهدان و اهل ورع مانند میکردند و بیان حقیقت حالشان و غیبگویی با ضرب الخط[۱].
ابومحمد از روش ارشادی (پند و اندرز) و قصهسرایی بهره برده است و در کلام او، شوقآفرینی (ترغیب) در مخاطب با ترساندن (ترهیب) او بههم آمدهاند. او مردم را به همین روش در مسجد جامع قرناطه اندرز میداده و حدیث را از حفظ بر آنان میخوانده است. البته مقصود از حدیت، گزارههای نیکویی است که نکتههای سودبخش، داستانها، اخبار و روایات را در بر داشته است و گاهی نیز از آیههای قرآنی و حدیث نبوی(ص) بههمراه تفسیر و شرح آنها و تقریبی که به موضوع دارند، شکل یافته است.
کتاب، همان گونه که واژههای روانش نشان میدهد، از شیوه نگارش «املایی» بهره میجوید که در میان عالمان اندلس رواج داشته است؛ ابن عسّال نیز در یکی از مجالسی که در مسجد جامع غرناطه داشته است، سخنانی را املا نموده و برخی از شاگردان آنها را نوشتهاند تا به شکل «کتاب» درآمده است.
این کتاب از خود نویسنده است؛ افزون بر گواهی که سه نسخه کتابخانههای «مسجد اعظم بوزان»، «علال فاسی» و «ابن یوسف» میدهند، بودن اشعاری از او (که در کتابهای نویسندگان دیگر دیده نمیشوند) و نقل قولی که از «سحنون فقیه» میکند (که آن نیز در آثار دیگر یافت نمیشود) این انتساب ثابت میشود[۲].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه محقق.