المنهج التربوي في القرآن والسنة
المنهج التربوي في القرآن والسنة تألیف عبدالمؤمن ابوالعینین حفیشه، در این کتاب تلاش شده است عظمت اسلام و برزمان و برمکان بودن آن بیان و نشان داده شود که خیر تنها در چنگ آویختن به اسلام، و شر در دورى از آن است و مسلمانان، امروزه سخت آزمند بازگشت به برنامه خداوند و سنت پیامبرند. آنان باید به اسلام عمل کنند و ترجمان راستین قرآن باشند. بلاى جان مسلمانان این است که قرآن نمىخوانند و هرگاه بخوانند، نمىفهمند و هرگاه بفهمند به آن عمل نمىکنند (ص 271-272).
المنهج التربوي في القرآن والسنة | |
---|---|
پدیدآوران | حفیشه، عبدالمؤمن ابوالعینین (نویسنده) |
ناشر | مکتبة الصحوة الاسلامیة |
مکان نشر | کویت |
سال نشر | 1419ق/1999م. |
چاپ | اول |
موضوع | اسلام و آموزش و پرورش |
کد کنگره | LC۹۰۳/ف۷م۸ |
کتاب حاضر از مقدمه، سه بخش و خاتمه تشکیل شده است. در بخش اول و دوم گاه به صورت کمابیش مقایسهاى عمل شده است. گرچه نگارنده بر این باور است که برنامه الهى، قابل مقایسه با برنامه بشرى نیست (ص 122). اما در جایى دیگر به این مقایسه تصریح کرده است (ص 121). در این اثر، گاه آمار و ارقام قدیمى ارائه شده است. بخش اول کتاب فاقد عنوان است.
بخش اول داراى چهار فصل است و در فصل یکم به ویژگىهاى برنامه و نظام تربیت اسلامى یعنى ربانیت، اعتدال و فراگیرى آن پرداخته شده است. در فصل دوم، نخست نیمنگاهى به انسان در اسلام شده است؛ سپس به تربیت جسم پرداخته شده است. فراز فرجامین فصل دربارۀ تربیت روح است و در آن از تأثیر عقاید، نماز، روزه، زکات، حج، ذکر بر روح و تربیت آن یاد شده است. در فصل سوم از تربیت غرایز سخن رفته است و براى واکاوى موضوع به لحاظ اهمیت و قدرت نیروى جنسى (ص 8) تنها این نیرو مورد بررسى قرار گرفته است.
فصل فرجامین این بخش دربارۀ تربیت عواطف و احساسات است. گفتنى است در شرح و بسط این فصل از پرورش عواطف و احساسات سخنى در میان نیست و بیشتر بر آداب و اخلاق اجتماعىاى تکیه شده است که پاسداشت آنها لازمه احترام نهادن به احساسات و عواطف دیگران است.
بخش دوم کتاب در سه فصل پرداخته شده است. موضوع این بخش مقایسه میان برنامه و نظام تربیتى در غرب و اسلام است. در فصل نخست کوشش شده است معلوم شود که نظام تربیتى غیرالهى و بشرى (غرب)، ناکارآمد، و نظام تربیتى الهى اسلامى کارا و پویاست. آنگاه در فصل دوم به تربیت زن از نگاه اسلام پرداخته شده است. در این فصل تکیه بر مسائل اخلاقى زن است. فصل پایانى بخش دوم به موضوعى کمابیش ابتکارى پرداخته شده و آن تربیت رزمنده است. براى واکاوى این بحث ابتدا با اشاراتى به رفتار غیرانسانى حاکمان و سربازان غیرمسلمان با مسلمانان در اندلس، بوسنى، چین، کشمیر، فلسطین اشغالى، از تربیت رزمنده در نظام تربیتى اسلام بحث و با اشاره به شواهدى تاریخى دال بر حسن رفتار سربازان مسلمانان با دیگران، برترى این نظام تربیتى براى تربیت رزمنده گوشزد گشته است.
عوامل تربیت در نظام تربیتى اسلام، در بخش سوم، بحث و بررسى شده است. در فصل آغازین این بخش از معلم و آداب و وظایف و صفات دهگانه معلم شایسته یاد شده است. نقش خانواده در تربیت و وظایف دوازدهگانه والدین در فصل دوم بازشکافى گشته است. در فصل سوم به نقش جامعه در تربیت پرداخته شده است.
گفتنى است فهرست مطالب این کتاب ناقص و غیرفنى تنظیم شده و حتى به شماره صفحات در مقابل عناوین اشاره نشده است.
- مطالعه منابع ذیل نیز مفید است:
حمد ابراهیم نصر، منهج الاسلام فى تربیه الجندى المسلم (سعودى، دارالاصاله، [بىتا])؛ محمد سعید رمضان بوطى، منهج تربوى فرید فى القرآن (بیروت، مؤسسه الرساله، 1405 ق/ 1985 م)؛ عمر احمد عمر، منهج التربیه فى القرآن والسنه (چاپ اول: دمشق، دارالمعرفه، 1416 ق/ 1996 م).[۱]
پانویس
- ↑ رفیعی، بهروز، ص331-332
منابع مقاله
رفیعی، بهروز، کتابشناسی تعلیم و تربیت در اسلام، مرکز بینالمللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، قم، یکم، 1390ش.