المقرب و معه مثل المقرب
المُقرِب اثر على بن الحسن بن مؤمن بن محمد بن على بن عصفور حضرمى إشبيلى (م 669) كتابى است در موضوع زبان و ادبيات عربى كه در عين اختصار و گزيدهنويسى، حاوى مطالب مفيدى در باب دو علم نحو و صرف مىباشد.
المقرب و معه مثل المقرب | |
---|---|
پدیدآوران | ابن عصفور، علی بن مؤمن (نویسنده) معوض، علی محمد (محقق) |
ناشر | دار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1418 ق |
چاپ | 1 |
شابک | 2-7451-0067-x |
موضوع | زبان عربی - صرف و نحو |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | PJ 6203 /الف2م7* |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
تعريف علم نحو و بيان معانى (كلمه و كلام)، بخش آغازين كتاب را تشكيل داده و پس از آن، ساير مباحث علم نحو و صرف همچون: اعراب و انواع علامتهاى آن، افعال، مفاعيل، باب تعجب، باب نائب فاعل، مبتدا و خبر، باب اشتغال، افعال لازم و متعدى، باب استثناء، ترخيم، حروف جر و قسم، اضافه، نعت و... به صورت مفصل و گسترده بيان شده است.
نویسنده روش خاصى را در تأليف كتاب برگزيده كه باعث جلب توجه برخى از دانشمندان علم نحو شده است تا جايى كه ابوحيان نحوى، تعدادى از كتابهاى خود را بر اساس روش وى نوشته است. برخى از خصوصيات كتاب، عبارتند از:
- دقت لازم در تعريف (حد و رسم) اصطلاحات صرفى و نحوى به گونهاى كه اين تعاريف، جامعيت و مانعيت خود را حفظ كردهاند و اين امر سبب شده است تا ديگر طبقات نحويين همچون اشمونى و الشيخ خالد الأزهرى، ابن مالك، ابن هشام، جلالالدين سيوطى، ابوحيان اندلسى، علامه بغدادى، مرادى و... تعريفات ابن عصفور را مستند تأليفات خود نموده و مطالب كتابهاى خود را به نظريات وى ارجاع دهند.
- نوآورى و ابداع در برخى مسائل صرف و نحو، همچون:
- أ: بيان انواع مبتدا و خبرى كه بر آنها، فعل (كان ناقصه و اخوات آن) وارد نمىشود.
- ب: ذكر حالات اسم معطوف بر خبر، در باب حروفى كه همچون فعل (ليس) عمل مىكنند.
- بيان گزيدهاى از مطالب هر يك از ابواب، قبل از وارد شدن به بحث اصلى تا اينكه دانشپژوه بتواند دورنمايى كلى از مباحث مربوطه را به دست آورد
- با توجه به اينكه ابن عصفور پيرو مكتب بصره است، از اينرو در كتاب حاضر به بيان آراء و نظريات مختلف علم نحو نپرداخته و سعى بر آن داشته است تا گزيدويى كتاب حفظ گردد.
- دقت در تقسيم ابواب و تنظيم موضوعات كتاب، به گونهاى كه به يادسپارى آنها آسان باشد.
- در بيشتر كتابهاى صرفى و نحوى، دليلى براى اغلب قواعد زبان عربى بيان نمىشود بلكه با آوردن عنوان سُماعى بودن اكتفا مىشود، اما در كتاب حاضر اينگونه نيست. بلكه نویسنده با آوردن تعليل مناسب براى قواعد صرفى و نحوى، پاسخ مناسب را براى دانشپژوه فراهم مىنمايد. به عنوان مثال، وى به علت عامل بودن (ما)ى شبه (ليس) در نزد اهل حجاز و اهمال آن در نزد بنى-تميم اشاره مىنمايد.
- توضيح معانى لغوى واژهها. اين امر حتى در اسماء موصول، معانى حروف جر، افعال ناقصه و... نيز مشاهده مىگردد.
- نظريهپردازى و استقلال در بيان رأى خود. با اينكه نویسنده پيرو مكتب بصره است اما با اينحال مشاهده مىشود كه در برخى مسائل از سيبويه تبعيت نكرده و نظر خود را اعمال نموده است.
- استفاده فراوان از اشعار و آيات قرآن كريم.
گزارش محتوا
نویسنده در باب علم صرف، به تقسيمبندى كلمات صرفى پرداخته و آنها را داراى دو نوع معرفى نموده است:
نوع اول: كه در آن يك كلمه، به حالتهاى مختلفى تبديل شده و در نتيجه آن، معانى متعددى به دست مىآيد، همچون: ضَرَبَ، ضارِب، تَضارَبَ و إضرِب. بنابراین، از كلمهاى كه از سه حرف(ض، ر، ب) تشكيل گرديده است، صيغههاى متعددى به دست آمد.
نوع دوم: تغيير هيئت كلمه به گونهاى كه از اين تغيير، معناى جديدى از كلمه حاصل نشود، همانند ايجاد تغيير در (قَوَلَ) به كلمه (قال). اين نوع از تصريف، منحصر است در: إدغام و نقص، قلب، ابدال(اعلال) و نقل.
بعد از بيان اين مقدمه، نویسنده به بيان نوع اول از انواع تصريف كه همان باب (تصغير) است پرداخته و اشاره مىكند كه:
تصغير، داراى پنج معنى مىباشد:
- تحقير شأن يك شئ، همانند: زُبَيد.
- تقليل و كم نشان دادن شخصيت.
- تقيليل و كم نشان دادن عدد، همانند: دُرَيهمات.
- تقريب زمان، همانند: قُبَيل العصر.
- تقريب منزلت و جايگاه يك فرد، همچون: أُخَى.
وى در ادامه بيان مىدارد كه همه اسمها قابليت مصغر شدن را دارا بوده به جز اسمهایى كه متوغل در (مبنى بودن) هستند و به هيچگونهاى مُعرَب نمىشوند. اما اسمهاى اشاره، (الذى و التى) از موصولات و همچنين تثنيه و جمع آنها، أيا، أمسِ، غدا، أول من أمس، روزهاى هفته، نام ماههاى سال، عِندَ، مَعَ، غَير، حَسبُكَ، سِواكَ، اسمهایى كه اختصاص به نفى دارند، اسمهایى كه عمل فعل را انجام مىدهند، اسم فاعل و شبه آن.
اما در رابطه با افعال و حروف، فقط فعل تعجب است كه مورد(تصغير) واقع مىگردد به اين دليل كه به اسم، شبيه است.
ابن عصفور در رابطه با (جمع مكسر) و حالتهاى مختلف آن بر اين عقيده است كه اگر اين اسم به صورت منقوص بوده و تأنيث آن به وسيله (تاء) نباشد، در حالت جمع مكسر، حرف محذوف شده دوباره به آن اسم عودت داده مىشود، همانند(أخ) كه جمع مكسر آن (آخاء) است.
البته لازم به ذكر است كه اين اثر، مورد انتقاد تعدادى از نحويين نيز قرار گرفته است و همزمان، كتاب و مؤلف را ناچيز برشمردهاند. كه از جمله آن افراد ابن الضائع، ابن هشام، جزرى، ابن الحاج، ابوالحسن القرطاجنى الخزرجى، ابن مؤنس القابسى و بهاءالدين بن النحاس مىباشند.
از ديگر ويژگىهاى كتاب آن است كه در ذيل و حاشيه آن، كتاب ديگرى نيز به چشم مىخورد كه نوشته خود مؤلف نيز بوده و عنوان آن: مُثُلُ المُقرب است، كه به عنوان شرح و توضيح برخى از عبارتها و واژههاى مشكل كتاب اصلى به رشته تحرير درآمده است.
وضعيت كتاب
تصحيح، مقدمه و پاورقى كتاب بر عهده عادل أحمد عبدالجواد و على محمد معوَض بوده است.
با توجه به خصوصيات ذكر شده براى كتاب، اين اثر مورد توجه بسيارى از دانشمندان علم نحو و صرف قرار گرفت تا آنجايىكه شرحهاى متعددى بر اين كتاب نگاشته شده است كه نام تعدادى از آنها را برمىشماريم:
- شرح المُقرِب، ابن عصفور.
- مُثُلُ المُقرِب، ابن عصفور.
- شرح المُقرِب، تأليف: احمد بن عثمان بن ابراهیم بن مصطفى بن سليمان الماردينى الاصل معروف به ابن التركمانى الحنفى قاضى تاجالدين.
- شرح المُقرِب، تألیف: محمد بن ابراهیم بن محمد بن ابىنصر الامام ابوعبدالله بهاءالدين بن النحاس الحلبى النحوى شيخ الديار المصريۀ في علم اللسان.
- التدريب في تمثيل التقريب، تألیف: محمد بن يوسف بن على بن يوسف بن حيان الغرناطى الاندلسى الجيالى النفزى أثيرالدين ابوحيان.
فهرست مطالب به همراه فهرست آيات، احاديث، اعلام اشعار و اراجيز مذكور در متن و همچنين فهرست نمابع و مصادر تحقيق، در انتهاى كتاب آمده است.
در پاورقىها مطالب جامع و مفيدى در توضيح برخى كلمات و عبارات متن ارائه شده است.
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.