المعجم الشامل لمصطلحات الفلسفة
المعجم الشامل لمصطلحات الفلسفة، با نام كامل «المعجم الشامل لمصطلحات الفلسفة في العربية و الإنجليزية و الفرنسية و الألمانية و الإيطالية و الروسية و اللاتينية و العبرية و اليونانية»، تأليف عبدالمنعم حفنى، از جمله فرهنگنامههایى است كه در رابطه با فلسفه تدوين شده است. در اين موسوعه، اصطلاحات فلسفى شرق و غرب و از جمله هندويى و تائويى ذكر شده است.
المعجم الشامل لمصطلحات الفلسفة | |
---|---|
پدیدآوران | حفنی، عبدالمنعم (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | المعجم الشامل لمصطلحات الفلسفة في العربية و الإنجليزية و الفرنسية و الألمانية و الإيطالية و الروسية و اللاتينية و العبرية و اليونانية |
ناشر | مکتبة مدبولی |
مکان نشر | قاهره - مصر |
سال نشر | 1420 ق |
چاپ | 3 |
موضوع | زبان عربی - واژهنامهها - چند زبانه
فلسفه - اصطلاحها و تعبیرها فلسفه - واژهنامهها - چند زبانه |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | B 49 /ح7م6 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
كتاب، مشتمل بر سه مقدمه از نویسنده و پس از آن اصطلاحات به ترتيب حروف الفباست. نویسنده در مقدمه كتاب مهمترين منابعش را معاجم لغوى و تأليفات عبدالرحمن بدوى، اهوانى، زكى نجيب محمود، ياسين خليل، عزمى اسلام، انيس منصور، محمود العالم، فؤاد زكريا، يوسف كرم، زكريا ابراهیم، و ابوالعلا عفيفى، ابوريده، كريم متى و محمدرضا مظفر و... دانسته است.
گزارش محتوا
نویسنده در اولین مقدمه كتاب، حكمت را كه به تعبير قرآن «خير كثير» و به تعبير روايات «گمشده مؤمن» است، همان فلسفه دانسته است. وى زبان حكمت يا فلسفه را والاترين زبان دانسته است. سپس به تاريخچه مصطلحنگارى فلسفى اشاره كرده و رساله «في الحدود و الرسوم» كندى (متوفى 873م) را اولین قاموس مصطلحات دانسته است. جابر بن حیان (متوفى 776م) نيز با نوشتن رساله «في الحدود» نقش غير قابل انكارى در ايجاد مصطلح فلسفى داشته است.
وى سپس به كتابهاى «مفاتيح العلوم» محمد خوارزمى (حدود سال 997م) و «رسالة الحدود» ابن سينا (متوفى 1037م)، و «التعريفات» جرجانى (متوفى 1001م) و «معيار العلم» غزالى (متوفى 1111م) و «المقابسات» توحيدى (متوفى بعد از 1010م) بهعنوان ديگر آثار در اين زمينه اشاره كرده است. همچنين خاطرنشان كرده است كه ابن رشد با شرح مقاله پنجم از كتاب «مابعدالطبيعة» ارسطو با نام «مقالة الدال» كه معجمى فلسفى مشتمل بر 30 مصطلح يونانى بود، مصطلحات را در فرهنگهاى مختلف مورد بررسى قرار داد.[۱]
نویسنده همچنين در مقدمه چاپ اول، اهميت نگارش كتابش را اينگونه تشريح مىكند: فرهنگ عربى نياز مبرمى به معاجم فلسفى دارد و آنچه هماكنون وجود دارد، عبارت است از: «المعجم الفلسفي» نوشته مراد وهبه و يوسف كرم (1971م) كه معجمى كوچك و بسيط به لغات عربى، انگليسى و فرانسوى است و نيز «المعجم الفلسفي» نوشته جميل صليبا در دو جلد كه بزرگتر و به زبانهاى عربى، فرانسوى، انگليسى و لاتين تأليف شده است. وى سپس به نقائص اين معاجم اشاره كرده و چنين نوشته كه جميل صليبا با وجود استفاده از معاجم لالاند، فوكييه، تهانوى و جرجانى، در اقتباس مطالب به نام اين منابع اشاره نكرده است. همچنين اشتباهات فراوانى به آن وارد شده؛ چراكه بعضى مصطلحات در زبانهاى اصلى آن و بهويژه در زبان لاتين بر مؤلف اشتباه شده است. او تأكيد كرده كه نهایت تلاشش را در رفع اين اشكالات در اين معجم نموده است.[۲]
نویسنده همانند ساير فرهنگنامهها اصطلاحات مرتبط را به يكديگر ارجاع داده است؛ مثلاًَ اصطلاح «ثالث مرفوع» به «قانون الثالث المرفوع» ارجاع شده است.[۳]
الحنفى در برابر عنوان عربى هر اصطلاح، بهطور معمول الفاظ انگليسى، فرانسوى، آلمانى و لاتين آن را ذكر كرده است؛ بدينصورت كه انگليسى با E، فرانسوى با F و... مشخص شده است.
وضعيت كتاب
فهرست مطالب در انتهاى كتاب پيش از فهرست تأليفات نویسنده آمده است.
از جمله ايرادات وارد بر كتاب، عدم ذكر منابع اطلاعات در پانوشت كتاب است و لذا محقق را با مشكلاتى مواجه خواهد كرد.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.