المصفی في أصول الفقه
المصفی في أصول الفقه، نوشته احمد بن محمد بن علی وزیر حسنی یمانی (1337ق)، نویسنده معاصر یمنی، از خاندان مشهور «آل وزیر» است که در آن، یک دوره کامل دانش اصول فقه را عرضه کرده است. او در این اثر، اصول فقه را مجتهدانه و فارغ از گرایشهای مذهبی نوشته است[۱].
المصفی في أصول الفقه | |
---|---|
پدیدآوران | وزیر، أحمد بن محمد (نويسنده) |
ناشر | دار الفکر ** دار الفکر المعاصر |
مکان نشر | سوریه - دمشق ** لبنان - بیروت |
سال نشر | 1417ق - 1996م |
چاپ | 1 |
موضوع | اصول فقه اهل سنت - قرن 14ق. |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 157/۱/و۴م۶ |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
نویسنده، کتاب را به شیوه متن درسی ترتیب داده و تنطیم کرده است؛ مباحث کتاب از جزئیات بسیاری شکل گرفته و عنوانهای عمده کتاب بدین شرحند:
- مقدمه: چگونگی و فرایند شکلگیری دانش اصول؛
- بخش اول: حکم شرعی (انواع حکم شرعی)؛
- بخش دوم: مباحث «دلیل» (کتاب عزیز (قرآن)، سنت و اقسام آن، قیاس شرعی، اجماع، بقیه ادله)؛
- بخش سوم: اصول استنباط حکم شرعی (امر و نهی، عام و خاص، مطلق و مقید، مجمل و مبین، منطوق و مفهوم، نسخ، اجتهاد و تقلید، تعارض و ترجیح و موضوعات لغویه)[۲].
اریانی در مقدمهای که بر کتاب نوشته، ابن وزیر را عالم و ادیب ممتازی برمیشمرد که در تألیف این کتاب روش تازهای را برای تبیین و توضیح مطالب برگزیده است و در این راه، از بحثهای پیچیده و دشواری که خواننده را به زحمت میافکند، پرهیز نموده است[۳].
وی با عبارتپردازیهای روان و سادهای که در نگارش بهکار برده، کتاب را بهسان متن درسی فراروی خوانندگان، بهویژه طلبههای علوم دینی نهاده است؛ او جزئیات موضوعها و مسائل فن اصول را دستهبندی کرده و به روش متون درسی از جدول، نمونه مطلب و درج تمرین بهره گرفته است[۴].
در آغاز کتاب، شرح حالی از نویسنده درج شده است[۵]. سپس، ابن وزیر در مقدمه بحث خویش، گزارشی از دانش اصول، فرایند شکلگیری آن و شیوه نگارش کتاب ارائه میکند؛ او به اهمیت دانش اصول توجه میدهد[۶]. آنگاه علومی مانند «منطق، کلام، فقه، دقایق فلسفی و استنباط نمودن حکم از بزرگان مذاهب (تخریج)» را برمیشمرد و به کار برخی عالمان که از مباحث این دانشها در حیطه دانش اصول بهره میجویند، اعتراض میکند. او بر این باور است که این دسته از علوم، ابزاری برای استنباط احکام شرعیه فرعیه از ادله تفصیلیه، نمیباشند[۷]. او همچنین از جنایتی که تقلید بر دانش اصول وارد کرده است، سخن میگوید و بر آن است که قبیحترین وجه تقلید، خود را در بحث «جرح و تعدیل نشان میدهد؛ چراکه این بحث، مهمترین بحثی است که در فرقههای اسلامی جریان دارد و اگر این قاعده طلایی که میگوید: «نه جرح مطلق، که سبب آن روشن نیست، و نه جرح مذهب پذیرفته نیستند...»، بهکار گرفته شود، راه را برای تفاهم اجتهاد اصولی میان مذاهب باز میگذارد[۸].
پانویس
منابع مقاله
مقدمهها و متن کتاب.