القسطاس في علم العروض
القسطاس فی علم العروض، نوشته جارالله زمخشرى (476-538ق)، محمود بن عمر بن محمد بن عمر خوارزمى، مفسر، ادیب، زبانشناس، خطیب برجسته، از بزرگان مذهب حنفى و معتزلى است که با پژوهش و پاورقیهای فخرالدین قباوه عرضه شده است.
القسطاس في علم العروض | |
---|---|
پدیدآوران | زمخشری، محمود بن عمر (نويسنده) قباوه، فخرالدین (محقق) |
ناشر | مکتبة المعارف |
مکان نشر | لبنان - بیروت |
سال نشر | 1410ق - 1989م |
چاپ | 2 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ز8ق5 2195 PJA |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
القسطاس را تاجالدین ابوالمعالی عبدالوهاب زنجانی در «تصحیح المقیاس فی تفسیر القسطاس» شرح کرده است.[۱]
زمخشری نیت خود را از نوشتن این کتاب، شناساندن وزنهایی میداند که مردم عربزبان شعرهایشان را در قالب آنها میسرایند. البته او از چهارعنصر شکلدهنده به شعر، یعنی (لفظِ موزونِ قافیهداری که دلالت بر معنایی میکند)، شعری را عربی میداند که دربردارندۀ لفظی باشد که به زبان عرب جاری شده باشد. او سه عنصر دیگر را مشترک میان زبانهای عجمی و عربی میداند. ازاینرو، زمخشری با کسانی که شعر عربی را منحصر در سرودههایی میدانند که در وزنهای شانزدهگانه سروده شدهاند، مخالف است.[۲]
زمخشری اصناف دوازدهگانۀ علوم ادبی را برمیشمرد و از اینکه برخی از آنها بهخوبی شناسانده نشده است، تأسف میخورد. درعینحال از استاد بزرگ زمانهاش در دانش ادبیات یاد میکند. زمخشری مفتخر است که این اثر در علم عروض را نزد او برده و نشانش داده است. [۳]
قباوه با نسخهشناسی این کتاب، نسخۀ حلب از دارالکتب الوطنیه را به سبب امتیازهایی که به لحاظ دقت، ضبط، تصحیح و تفسیر دارد، اصل قرارداده است؛ این نسخه، حاشیههایی را از کتابهایی مانند دیوان الأدب، مجمل اللغة، الصحاح، العروض، الوافی فی العروض و القوافی، مفتاح العلوم و تصحیح المقیاس دربردارد. او همچنین، از نسخۀ کتابخانۀ عاشر افندی در استانبول بهره جسته است. هرچند از این نسخه، عنوان و تاریخ نوشتار از آن پاک شده است، ولی از افزودنیها و تعلیقههای مفید و رسا از متن کتابهایی مانند اذهاب العروض، المعیار فی اوزان الأشعار، الصحاح، شفاء الغلیل فی علم الخلیل، معیار النظار فی علوم الأشعار، توضیح الخزرجیة و شرح الشواهد برخوردار است و آن را از نسخههای دیگر قسطاس ممتاز کرده است. محقق در کنار این دو نسخه، از پنج نسخۀ دیگر نیز از کتابخانه برلین، لیدن و دارُالکتب المصریه بهره گرفته است.[۴]
پانویس
منابع مقاله
- متن کتاب
- مقدمه محقق