الفوز بالمراد في تاريخ بغداد

الفوز بالمراد في تاريخ بغداد، اثر سلیمان دخیل، کتابی است پیرامون سیر تاریخی شهر بغداد، در زمان تصرف آن به دست مغول‌ها تا زمان استیلای اتراک بر این شهر که با تحقیق محمد زینهم محمد عزب به چاپ رسیده است.

‏الفوز بالمراد في تاريخ بغداد
الفوز بالمراد في تاريخ بغداد
پدیدآوراندخیل، سلیمان (نويسنده) عزب، محمد زینهم محمد (محقق و معلق)
ناشردار الآفاق العربية
مکان نشرمصر - قاهره
سال نشر1423ق / 2003م
چاپاول
شابک977-344-046-x
موضوعبغداد - تاريخ، بغداد - جغرافیای تاريخي، عباسيان - سياست و تاريخ
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏‎‏/‎‏ب‎‏7‎‏د‎‏3 / 79/9 ‏DS‎‏
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

انگیزه تألیف

نویسنده انگیزه خویش از تألیف کتاب را چنین ذکر نموده است: ازآنجاکه بسیاری از نویسندگان بغداد مشتاق اخبار گذشته بغداد از زمان سقوط آن به دست هالاکو تا به امروز بودند، دوست داشتم مطالبی را از کتاب‌های قدیمی و مدرن برای تحقق آرزوی این فضلا... جمع‌آوری کنم[۱].

ساختار

کتاب با دو مقدمه از محقق و مؤلف آغاز گردیده و مطالب در سه باب و هر باب در چندین فصل، ارائه گردیده است.

نویسنده پس از مقدمه، تاریخ بغداد در عصر اول عباسی (دوران قدرت و عصر زرین اسلامی از 132ق/750م تا 232ق/847م) و دوم (دوره ضعف و زوال و عصر غلامان ترک و امیران دیلمی از 232ق/847م تا 446ق/ 1055م) را بررسی نموده و پس از آن، به حیات اجتماعی، فرهنگی و علمی بغداد می‌پردازد. در ادامه، به حمله هولاکو به بغداد اشاره گردیده و در پایان، به حمله تیمور و دوران کوتاه اق‌قویونلوها و قره‌قویونلوها پرداخته شده است.

گزارش محتوا

محقق در مقدمه، به انگیزه خود از برگزیدن این کتاب برای تحقیق اشاره کرده و چنین گفته است: علم تاریخ، یکی از علوم انسانی است که نقش اساسی در زندگی ملل، اقوام و تمدن‌ها در دوره‌ها و زمان‌های مختلف داشته و هیچ موضوعی وجود ندارد، مگر اینکه دارای تاریخ است؛ به همین دلیل، مشتاق شدم تا کتاب حاضر را تقدیم نمایم[۲].

وی قبل از پرداختن به مطالب کتاب، بر اساس نوشته‌های عصام عبدالرئوف در کتاب «الحواضر الإسلامية»، به بررسی تاریخ شهر بغداد در قرون مختلف، تا قبل از افتادن آن به دست ترک‌های آق‌قویونلو و قره‌قویونلو، پرداخته است. ازاین‌رو، ابتدا نقشه‌های بغداد و موقعیت جغرافیایی این شهر و تطور آن در دوره اول عباسی، مورد بحث قرار گرفته[۳] و سپس به بررسی وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بغداد در این دوران (عباسی اول)، پرداخته شده است:

  1. وضعیت اقتصادی، در شش مؤلفه زیر، بررسی گردیده است:
    1. ثروت زراعی: خلفای اولیه عباسی، توجه خاصی به توسعه ثروت کشاورزی در منطقه بغداد داشتند؛ بنابراین برای تسهیل آبیاری، اقداماتی اندیشیدند تا کشاورزان بتوانند بدون تلاش و سختی زمین را کشت کنند؛ ازاین‌رو، اقدام به حفر کانال و تأسیس پل‌هایی نمودند و ازآنجاکه زمین‌های بین دو رودخانه دجله و فرات حاصل‌خیز بود، تولیدات کشاورزی با بهسازی آبیاری، افزایش یافت[۴].
    2. پیشرفت صنعت: خلفای عباسی، به دنبال بهبود وضعیت صنایع در بغداد و آسان‌تر ساختن امور کارگرانشان بودند. معتصم عباسی، کارخانه‌هایی را برای ساخت صابون با چربی و عطر در بغداد ساخت و در این شهر، انواع روغن تولید گردید. عباسیان همچنین کارخانه کاغذسازی را در بغداد تأسیس کردند و سازندگان و صنعتگران مصری که مدت‌ها پیش به این صنعت مشهور بودند را برای کار، به این شهر آوردند و صنعت شیشه‌سازی، آهنگری، نجاری، نساجی و... در این شهر رونق گرفت و هر صنعتی در این شهر، بازار خاص خود را داشت[۵].
    3. فعالیت‌های تجاری: خلفای عباسی هیچ تلاشی برای تشویق تجارت به‌عنوان منبع مهم ثروت را فرونگذاشتند. مرکز تجارت در بغداد، بازارها بودند. منصور عباسی در نحوه پایه‌گذاری و تأسیس شهر بغداد، باعث احیای اوضاع تجاری در آن شد. وی فرمان داد هر نوع تجارت در خیابان‌ها و ردیف‌هایی معلوم و مشخص باشد؛ به‌گونه‌ای که اقوام و تجارت‌ها با یکدیگر مخلوط نشده و هیچ کالایی با غیر از آن فروخته نمی‌شد[۶].
    4. مدیریت مالی: دولت عباسی، مشتاق بود که بین منابع و مخارج خود تعادل برقرار کند و از مهم‌ترین منابع ثابت، بیت‌المال، جزیه، خراج و مالیات بود[۷].
    5. معاملات مالی و تجاری: در بغداد مکان‌هایی به وجود آمد که کارهایی شبیه کارهای بانکی، از جمله: پرداختن وام، سپردن سپرده، کارگزاری بین مردم و دارالضرب و... را انجام می‌دادند[۸].
    6. دفاتر مالی: در بغداد، دو دیوان برای بیت‌المال وجود داشت: یکی دیوان بیت‌المال عمومی که عبارت بود از خزانه دولت که در آن، پرونده‌های بودجه عمومی دولتی که از آن ولایات به دست می‌آمد، ثبت می‌گردید و دیگری دیوان بیت‌المال خصوصی که عبارت بود از خزانه خلیفه که همواره میزان مشخصی از اموال، در آن وجود داشت[۹].
  2. وضعیت اجتماعی در دو موضوع زیر، مورد بحث قرار گرفته است:
    الف)- عناصر جمعیتی، شامل: عرب‌ها، پارسیان، اتراک، اهل ذمه و بردگان و تأثیر آنها بر زندگی اجتماعی:
    1. عرب‌ها: مردم بغداد به نژادهای اصلی عرب‌ها، پارس‌ها و ترک‌ها تقسیم می‌شدند. عرب‌ها خود به دو دسته قیسیه و یمینیه تقسیم می‌گردیدند و به‌طور کلی، تمامی جمعیت به مسلمانان و اهل ذمه تقسیم می‌شد. مسلمانان نیز دارای دو گروه اصلی سنی‌ها و شیعیان بودند. دولت عباسی بر روی شانه‌های پارس‌ها تأسیس شد و طبیعی بود که در دولت بنی‌العباس طرف‌دارانی داشته باشند و در واقع، عباسیان برای مدیریت بسیاری از امور دولت خود، به آنها اعتماد می‌کردند؛ درحالی‌که بنی‌امیه در تدبیر امور خود کاملا به عرب‌ها اعتماد داشتند[۱۰].
    2. ایرانیان: پارسیان در سال‌های نخستین دوره عباسیان، نفوذ خود را در بغداد افزایش داده و عباسیان در آغاز حکومت خود، از آنها کمک گرفتند و آنان به مناصب ارشد مانند وزارت و فرماندهی ارتش بغداد دست یافتند. بااین‌وجود، تکیه بر ایرانیان و بالا بردن جایگاه آنها در دوره اول عباسیان، مشکلات زیادی را در بغداد ایجاد کرد؛ زیرا ایرانیان برای احیای شکوه باستانی خود تلاش کرده و تمایل به برجسته کردن نحله‌های باستانی خود داشته و از شیعیان نیز حمایت می‌کردند؛ بنابراین، خلفا با آنها روبه‌رو گردیده و از آنها خشمگین شدند و فجایع بسیاری به آنها وارد کردند[۱۱].
    3. اتراک: پس از خشمگین شدن معتصم از پارسیان و عرب‌ها، ضرورت جایگزینی آنها با نژاد دیگری که نه آرمان‌های ملی‌گرایانه ایرانیان را داشته باشند و نه هوس‌های سیاسی اعراب را، حس گردید، ولذا ترک‌ها در دستگاه عباسیان، راه یافتند،علاوه بر این، معتصم مادرش ترک بود و از نظر شجاعت و قدرت، ویژگی ترک‌ها را داشت.
    4. اهل ذمه: اهل ذمه در بغداد در نخستین دوره عباسیان، مؤلفه مهمی از جامعه بودند و به گفته نویسنده، برخورد خلفا و دولتمردان با آنها با عدالت، تحمل و سخاوت انجام می‌شد[۱۲].
    5. بردگان: به علت پیروزی‌های بسیار عباسیان بر دشمنان خود، تعداد بردگان در دوره اول عباسی در بغداد، بسیار زیاد بود[۱۳].
    ب)- زندگی عمومی در بغداد: در این بخش، به بحث پیرامون وضعیت کاخ‌ها[۱۴]، مواکب و اعیاد[۱۵]، موسیقی، آواز و سایر سرگرمی‌ها[۱۶]، زنان و تأثیر آنها بر جامعه[۱۷] و اخلاق و آداب و رسوم موجود در دوره اول عباسی در بغداد، پرداخته شده است[۱۸].
  3. وضعیت فرهنگی: در این بخش از کتاب، ابتدا عوامل رنسانس و تحول فرهنگی در دوره اول عباسی در بغداد، مورد بحث و بررسی قرار گرفته[۱۹] و سپس به موضوعاتی نظیر وضعیت علوم نقلی[۲۰]، نهضت ترجمه و تأثیر آن بر رونق زندگی فرهنگی مسلمانان[۲۱] و جایگاه علوم عقلی در آن دوران، پرداخته شده است[۲۲].

در مقدمه کوتاه مؤلف، به انگیزه نگارش کتاب، اشاره گردیده است[۲۳].

در باب نخست، در پانزده فصل، به بحث پیرامون دوران حکومت مغول، از چگونگی حمله هولاکوخان به بغداد و محاصره آن تا پایان سلطنت اریاغاوون، پرداخته شده است. در شوال 655ق، پس از بین رفتن اسماعیلیه، هولاکو از همدان، به طرف بغداد حرکت کرد. وی در زمان محاصره دژهای اسماعیلیان، از خلیفه کمک طلبیده بود و خواسته بود که او لشکری را به یاری وی بفرستد، ولی خلیفه خودداری کرده بود[۲۴].

محاصره بغداد توسط هولاکو از نیمه محرم ۶۵۶ق، شروع شد و تا اواخر این ماه طول کشید. هیچ‌کدام از تدابیر خلیفه برای دفع هولاکو مؤثر واقع نشد و سرانجام هولاکو به بغداد وارد شد و خلیفه و پسر بزرگ‌تر او با عده کثیری از رجال دولت و مردم را به قتل رساند. با مرگ خلیفه، حکومت بنی‌عباس منقرض شد[۲۵].

در باب دوم، در چهار فصل، حکومت ایلخانان مغول در بغداد، مورد بحث قرار گرفته است؛ از‌این‌رو، ابتدا به چگونگی به قدرت رسیدن تیمور خان و حوادث دوران او[۲۶] و اقدامات صورت‌گرفته از طرف وی اشاره شده[۲۷] و سپس به اواخر دولت ایلخانی و نحوه سرنگونی و انقراض آن، پرداخته شده است[۲۸].

در باب سوم، در دو فصل، به‌صورت کوتاه و مختصر، به بحث پیرامون حکومت ترکمان‌های آق‌قوینلو و قره‌قویونلو در بغداد، پرداخته شده است[۲۹].

وضعیت کتاب

فهارس کتاب، شامل: «اعلام»؛ «اماکن جغرافی»؛ «بطون و قبایل»؛ «آیات»؛ «احادیث»؛ «اشعار» و «کتب مذکور در متن»، به‌همراه فهرست مصادر و مراجع مورد استفاده محقق، در انتهای کتاب آمده و در پاورقی‌ها، علاوه بر ذکر منابع[۳۰]، به معرفی اعلام مذکور در متن، پرداخته شده است[۳۱].

پانویس

  1. ر.ک: مقدمه مؤلف، ص203
  2. ر.ک: مقدمه محقق، ص5
  3. ر.ک: همان، ص5
  4. ر.ک: همان، ص23
  5. ر.ک: همان، ص26-‌27
  6. ر.ک: همان، ص29
  7. ر.ک: همان، ص32
  8. ر.ک: همان، ص40
  9. ر.ک: همان، ص44
  10. ر.ک: همان، ص51
  11. ر.ک: همان
  12. ر.ک: همان، ص67
  13. ر.ک: همان، ص75
  14. ر.ک: همان، ص80
  15. ر.ک: همان، ص84
  16. ر.ک: همان، ص87
  17. ر.ک: همان، ص104
  18. ر.ک: همان، ص109
  19. ر.ک: همان، ص121
  20. ر.ک: همان، ص130
  21. ر.ک: همان، ص150
  22. ر.ک: همان، ص155
  23. ر.ک: مقدمه مؤلف، ص203
  24. ر.ک: متن کتاب، ص205
  25. ر.ک: همان، ص209-‌230
  26. ر.ک: همان، ص247
  27. ر.ک: همان، ص258
  28. ر.ک: همان، ص258
  29. ر.ک: همان، ص260-269
  30. ر.ک: پاورقی، ص93
  31. ر.ک: همان، ص205

منابع مقاله

مقدمه و متن کتاب.


وابسته‌ها