الفكر التربوي الاسلامي
الفكر التربوي الاسلامي تألیف محمدحسن عمایره؛ کتاب حاضر از مقدمه و دو بخش چندفصلى برآمده است. در مقدمه به لزوم تکیه بر دانش خودى و در نظر داشتن میراث مکتوب اشاره شده است. بخش یکم کتاب دربارۀ اندیشه فلسفى در تربیت اسلامى، و بخش دوم در باب شمارى از بزرگان اندیشه تربیتى در اسلام پرداخته شده است.
الفكر التربوي الاسلامي | |
---|---|
پدیدآوران | عمایره، محمدحسن (نویسنده) |
ناشر | دارالمسیره للنشر والتوزیع والطباعه |
مکان نشر | عمان |
سال نشر | 1430 ق/ 2009 م |
چاپ | اول |
موضوع | اسلام و علوم,فرهنگ اسلامی,اسلام و آموزش و پرورش |
کد کنگره | BP۲۲۹/۲/ع۸ف۸ |
عنوان بخش اول، اندیشه فلسفه در تربیت اسلامى است و در فصول هفتگانه آن چنین آمده است:
فصل یکم اسلام و علم. در شرح و شکافت این موضوع، نخست از رابطه اسلام با تربیت و پس از آن از جایگاه علم و عالمان در کتاب و سنت نبوى یاد شده است؛ سپس به فلسفه تربیت اسلامى نظر شده و ضمن تعریف آن از نگرش اسلام به انسان و شناخت سخن رفته است. آنگاه هدفهاى تربیت اسلامى بررسى شده است (کمال انسان، تحقق هدف دینى، تحقق هدف اجتماعى، هدفهاى عقلى، هدف علم براى علم، هدف سیاسى، هدف دنیوى).
در فصل دوم به منابع اندیشه تربیتى در اسلام نظر شده و از قرآن کریم، سنت نبوى، فقه، اجماع، قیاس، زبان عربى، تاریخ اسلام، میراث مکتوب اسلام، ترجمه از زبانهاى بیگانه، تعامل با فرهنگ سرزمینهاى فتحشده، مذاهب و فرق دینى به عنوان آبشخورهاى تفکر در تربیت اسلامى یاد شده است.
ویژگىهاى اندیشه تربیتى در اسلام در فصل سوم مطرح گشته است: توازن، فراگیرى، دارا بودن جنبه کاربردى، ربانى بودن، جهانى بودن، داراى ارزشها و نمونههاى متعالى بودن، مثبت و ایجابى بودن.
در فصل چهارم به مکتبهاى فکرى در تربیت اسلامى پرداخته شده است. این مکاتب عبارتاند از: مکتب فقیهان و محدثان، مکتب صوفیان، مکتب فیلسوفان، مکتب شیعه. نگارنده هریک از رویکردهاى یادشده را شرح داده و البته به رویکرد شیعى بیشتر پرداخته است.
فصل پنجم دربارۀ اندیشه و مبانى فلسفى مکتبهاى تربیتى در اسلام است و در طى آن به نفس انسان، شناخت در انسان، هدفهاى آموزشى از نگاه مکاتب تربیتى در اسلام پرداخته شده است.
در فصل ششم از مراحل تحول اندیشه تربیتى در اسلام گفتگو شده است. اندیشه تربیتى در اسلام چهار مرحله را پشت سر نهاده است: مرحله بنا و شکلگیرى، مرحله شکوفایى و عصر طلایى، مرحله فروپاشى و انحطاط، مرحله نوشدن و بازسازى. براى واشکافت هریک از مراحل فوق از جمله به ویژگىهاى هر مرحله پرداخته شده است.
روشها و مکانهاى آموزشى در اسلام در فصل هفتم کاویده شده است. حلقههاى درس، قرائت، مناظره و املا روشهایى است که به آنها پرداخته شده است و سپس از مسجد، مکتب، کاخها، دکانهاى کاغذفروشى، منازل عالمان، مدرسه، دارالحکمه، رباط، بیمارستان، مجالس ادبى به عنوان مکانهاى آموزشى سخن رفته است.
در فصول ششگانه بخش دوم کتاب، به معرفى اندیشههاى تربیتى شمارى از بزرگان تعلیم و تربیت در اسلام از قرن سوم تا نهم پرداخته شده است.
فصل یکم، دربارۀ آراى تربیتى ابن سحنون (202-256 ق) است که بر اساس کتاب آداب المعلمین او پرداخته شده است.
در فصل دوم از اندیشههاى تربیتى گروه اخوانالصفا که در قرن چهارم مىزیستهاند سخن رفته است. این بررسى مبتنى بر کتاب رسائل اخوانالصفاست و در آن پس از اشاره به بحث شناخت در رسائل، از اصول تربیتى اخوانالصفا یعنى رعایت تفاوتهاى فردى، دورى از تقلید ناآگاهانه، لزوم جمع علم با عمل، رعایت گرایشهاى شاگرد یاد شده است. آنگاه روشهاى آموزشى مورد نظر اخوانالصفا مطرح گشته است سپس به شروط و ویژگىهاى معلم از دید اخوانالصفا نظر شده و با اشارتى به ویژگىهاى شاگرد و بیان ماهیت رابطه شاگرد و معلم، فصل بسته شده است.
در فصل سوم به آراى تربیتى ابوالحسن قابسى، ابوالحسن ماوردى، ابن حزم اندلسى، ابن عبدالبر قرطبى پرداخته شده است. در بررسى دیدگاههاى قابسى [د. 403 ق] از موارد ذیل یاد شده است: وضع آموزش، روشهاى آموزشى، برنامه درسى، آراى تربیتى (سه موضوع نخست بر اساس کتابهاى دیگران دربارۀ قابسى نوشته شده است و بحث چهارم بر اساس کتاب الرساله المفصله لاحوال المتعلمین و احکام المعلمین والمتعلمین قابسى پرداخته شده است)، لزوم آموزش غیرمختلط، الزامى بودن آموزش، آموزش دختران، تنبیه، پاداش، تربیت اخلاقى، آداب و اخلاق معلمى، روزهاى درسى.
در شرح و شناخت آراى تربیتى ماوردى به نکات ذیل توجه شده است: اهمیت علم، تعریف علم، تفسیر علوم، عوامل مؤثر در تعلیم و تعلم، ویژگىهاى معلم شایسته، اصول تربیتى، رابطه معلم با شاگرد.
در معرفى نگرشهاى تربیتى ابن حزم از مطالب زیر یاد شده است: انسان از نگاه او، روشهاى حصول شناخت، مراتب علوم، مواد آموزشى و سیر آنها، ضرورت گسترش علم، لزوم توسعه آموزش، آداب و اخلاق معلم و متعلم.
براى پیشرو نهادن افکار و آراى تربیتى ابن عبدالبر به نکات زیر نظر شده است: اهمیت علم و فضیلت آن، اهمیت آموزش از خردسالى، لزوم استمرار آموزش، ابزار کسب دانش و حفظ آن، توجه به تدریجى بودن آموزش، ارزش و شرافت علم، احترام نهادن شاگرد به معلم و قدردانى از او، اقسام علوم، آداب و اخلاق عالم و متعلم.
در فصل چهارم و در معرفى بزرگان تربیتى قرن ششم، از ابوحامد محمد غزالى، سمعانى، زرنوجى سخن رفته است.
براى واکاوى دیدگاههاى تربیتى غزالى به امور زیر پرداخته شده است: شناخت از نگاه غزالى، نفس در نظر غزالى، مفهوم تربیت، توجه به تربیت، برنامه درسى، معلم از نظر غزالى، تربیت کودک از دید غزالى، بازى و ورزش، آداب و اخلاق شاگرد.
براى آشنایى با آراى تربیتى سمعانى به نکات ذیل اشارت رفته است: شروط و آداب سیزدهگانه معلم و معلمى، شروط و آداب هفتگانه شاگردى.
آنچه دربارۀ اندیشههاى تربیتى زرنوجى آمده از این قرار است: سن آغاز تحصیل، مناسبترین زمان براى یادگیرى، آموختن علم براى علم، تشویق، حفظ و از یاد بردن، شروط ازبرکردن و یاد گرفتن، برنامه و مواد درسى، ویژگىهاى معلم، ویژگىهاى شاگرد.
بزرگان تربیتى قرن هشتم، در فصل پنجم معرفى شدهاند. در این فصل از دو نفر یاد شده است: ابن تیمیه (661-728 ق)، ابن جماعه (د. 733 ق).
در شرح نظرات ابن تیمیه به موارد زیر پرداخته شده است: هدفهاى آموزشى، شناخت، برنامه درسى، موضع او نسبت به تقلید و تعصب و تجربههاى دیگران، آداب و وظایف عالم و متعلم.
آراى تربیتى ابن جماعه با مطالعه امور ذیل روشن مىشود: آداب و وظایف شاگرد نسبت به خود (ده مورد)، آداب و وظایف شاگرد نسبت به معلم (سیزده مورد)، آداب و وظایف معلم نسبت به خود (دوازده مورد)، آداب و وظایف معلم نسبت به درس (دوازده مورد)، آداب و وظایف معلم نسبت به شاگردان (سیزده مورد).
در فصل فرجامین کتاب که براى بررسى آراى تربیتى بزرگان تربیتى قرن نهم نوشته شده است به نگرشهاى تربیتى ابن خلدون در مقدمهاش اشاره شده است: پرهیز از خشونت با شاگرد، رعایت اصل تدریج در آموزش شاگردان، کوتاهنویسى براى فراگیرى زیان دارد، در وقت واحد به بیش از یک دانش نباید پرداخت، تألیف زیاد مانع یادگیرى است، روش آموزشى.
- منابعى دیگر براى مطالعه فزونتر:
فیض کاشانى، ارزش دانش و دانشمند در اسلام، ترجمه اسدالله ناصح (تهران، نهضت زنان مسلمان، 1361)؛ محمدباقر نجفزاده بارفروش، علم از دیدگاه امام على(ع) (چاپ اول: تهران، جهاد دانشگاهى، 1365)؛ سعید اسماعیل على و محمد جواد رضا، مکتبها و گرایشهاى تربیتى در تمدن اسلامى، ترجمه، نقد، اضافات: بهروز رفیعى (چاپ دوم: قم - تهران، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه - سمت، 1387)؛ سعید اسماعیل على، اصول التربیه الاسلامیه (چاپ اول: قاهره، دارالسلام، 1426 ق/ 2005 م)؛ همو، مصادر التربیه الاسلامیه (قاهره، عالم الکتاب، 1973 م)؛ جمعى از نویسندگان، من اعلام التربیه العربیه الاسلامیه. 4 جلد (چاپ اول: ریاض، مکتب التربیه العربیه لدول الخلیج، 1409 ق/ 1988 م)؛ جمعى از نویسندگان، آراى دانشمندان مسلمان در تعلیم و تربیت و مبانى آن، 5 جلد (قم - تهران، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه - سمت، 1377-1388).[۱]
پانویس
- ↑ رفیعی، بهروز، ص257-260
منابع مقاله
رفیعی، بهروز، کتابشناسی تعلیم و تربیت در اسلام، مرکز بینالمللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، قم، یکم، 1390ش.