الفرق المفترقة بین أهل الزیغ و الزندقة
الفرق المتفرقة بين أهل الزيغ و الزندقة، اثر ابومحمد عثمان بن عبدالله بن حسن عراقی حنفی، کتابی است در معرفی فرقهها و گروههایی که از دیدگاه نویسنده، جزو فرق ضاله و گمراه میباشند که با تحقیق یشار قوتلو آی، منتشر شده است.
الفرق المفترقة بین أهل الزیغ و الزندقة | |
---|---|
پدیدآوران | عراقی، عثمان بن عبدالله (نويسنده) قوتلو آی، یشار (محقق) |
سال نشر | 1961م |
چاپ | 0 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 235/۲/ع۴ف۴ |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ازآنجاکه نویسنده متوجه شده است بسیاری از مردم به فرق مختلفی که دچار انحراف و گمراهی شدهاند، تمایل دارند، لازم دانسته کتابی را در معرفی و شناسایی آن فرقهها، بنویسد[۱].
نویسنده در مورد هریک از فرقهها، ابتدا به معرفی آنها و بیان عقاید و نظرات ایشان پرداخته و سپس، اشکالات و اشتباهات آنها را از دیدگاه خویش بیان نموده است.
مطالب کتاب، در یک مقدمه کوتاه و ده فصل، تنظیم شده است. در فصل نخست، به بیان این نکته پرداخته است که اختلاف در میان امت مسلمان، در صدر اسلام و زمان خلفای راشدین وجود نداشته و اولین اختلاف، پس از قتل عثمان بن عفان صورت گرفت و پس از آن، امت به شش فرقه ناصبیه، رافضیه، جبریه، قدریه، مشبهه و معطله تقسیم شد و سپس از هر فرقهای دوازده فرقه منشعب گردید و مجموعا هفتادودو فرقه شدند[۲].
در فصل دوم، به معرفی فرقه ناصبیه که به آن، حروریه، عجارده، خارجیه و مارقیه نیز گفته میشود، پرداخته شده و وجه تسمیه هریک، مفصلا توضیح داده شده است[۳].
در فصل سوم، ابتدا سیزده فرقه ازرقیه، اباضیه، حمزیه، خلیفیه، کوزیه، کنزیه، شمراخیه، اخنسیه، محکمه، میمونیه، خارجیه، صلتیه، شیبانیه و یزیدیه معرفی گردیده و در پایان، اصناف روافض و عقاید آنها، توضیح داده شده است[۴].
در چهارمین فصل، ابتدا فرق و مذاهبی همچون کاملیه، غرابیه، شریکیه، اسحاقیه، امامیه و زیدیه معرفی گردیده و در انتها، نظریات قدریه و اصناف آن، مورد بحث قرار گرفته است[۵].
فرقی همچون اصلحیه، هشامیه، نظامیه و... در فصل پنجم معرفی گردیده و دیدگاه جبریه و اصناف آن، توضیح داده شده است[۶].
خواننده در فصل ششم، با فرقی مانند مضطریه، عجزیه و دیدگاه و اصناف مشابه آنها آشنا خواهد شد[۷] و در فصل هفتم، با فرقی همچون مجسمه، حشویه، کرامیه و... اصناف آن[۸].
در فصل هشتم، فرقههایی مانند جهمیه و مخلوقیه و... معرفی گردیده[۹] و فصل نهم و دهم نیز به معرفی مجوس[۱۰] و باطنیه اختصاص یافته است[۱۱].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.