العمر في المصنفات و المؤلفين التونسيين

كتاب العمر في المصنفات و المؤلفين التونسيين، مشهورترين اثر حسن حسنى عبدالوهاب است كه حاوى سرگذشت بزرگان تونس از سده‌هاى نخستين اسلامى تا عصر حاضر مى‌باشد.[۱]

العمر في المصنفات و المؤلفين التونسيين
العمر في المصنفات و المؤلفين التونسيين
پدیدآورانعبدالوهاب، حسن حسنی (نویسنده)

مطوی، محمد عروسی (مراجعه)

بکوش، بشیر (مراجعه)
عنوان‌های دیگرکتاب العمر في المصنفات و المؤلفين التونسيين
ناشردار الغرب الإسلامي
مکان نشربیروت - لبنان
سال نشر1990 م
چاپ1
موضوعنویسندگان اسلامی - سرگذشت‌نامه و کتاب‌شناسی نویسندگان تونسی - سرگذشت‌نامه و کتاب‌شناسی
زبانعربی
تعداد جلد2
کد کنگره
‏Z‎‏ ‎‏3036‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏2‎‏ع‎‏8‎‏ ‎‏1384
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

كتاب قبل از 1968م، نوشته شده و پس از مرگ مؤلف، محمد عروسى مطوى و بشير بكوش آن را در 1369ش1990/م به چاپ رساندند.[۲]

ساختار

كتاب با مقدمه محققین آغاز و مطالب در ده فصل، در قالب چهار جلد، تنظيم شده است.

نویسنده در ابتدا، مباحث مقدماتى را مطرح نموده و سپس، در هر فصل، به معرفى علما و دانشمندانى پرداخته كه در يك رشته خاصى از علوم، داراى تبحر و تأليفات بوده‌اند، اين معرفى، شامل ارائه زندگى‌نامه مختصر به‌همراه نام بردن از آثار شخص مورد نظر مى‌باشد.

ترتيب جاى گرفتن اسامى در هر فصل، بر اساس تاريخ زندگانى هر شخص مى‌باشد.

گزارش محتوا

در مقدمه محققین، ابتدا به اقدامات تحقيقى صورت‌گرفته پيرامون كتاب اشاره گرديده و سپس زندگى‌نامه مفصلى از نویسنده، ارائه شده است.[۳]

فصل اول، دربردارنده مباحث مقدماتى كتاب بوده و در آن، از فرهنگ تونسى و توجه به تعليم و اهتمام به آثار و كتب و جمع‌آورى آن‌ها در تونس بحث شده است.[۴]

در فصل دوم، به معرفى كسانى پرداخته شده است كه در علوم قرآنى، داراى تخصص و تأليفاتى مى‌باشند كه از جمله آن‌ها، مى‌توان از عكرمة بن عبدالله بربرى؛ يحيى بن سلام تيمى؛ محمد بن يحيى بن سلام؛ يحيى بن محمد بن يحيى بن سلام؛ موسى بن عبدالرحمن قطان؛ محمد بن عمر معافرى؛ احمد بن احمد فارسی؛ محمد بن سفيان هوارى؛ احمد بن عمار بن احمد تميمى و... نام برد.[۵]

در فصل سوم، افرادى معرفى شده‌اند كه در علوم حديث، آثارى را از خود به يادگار گذاشته‌اند كه از جمله آن‌ها، مى‌توان به خالد بن ابى‌عمران تجيبى؛ يحيى بن سعيد بن قيس انصارى؛ عبدالرحمن بن زياد؛ رياح بن يزيد بن رياح؛ بهلول بن راشد حجرى رعينى؛ عبدالملك بن ابى‌كريمه انصارى؛ عنبسة بن خارجه غافقى؛ يزيد بن محمد جمعى؛ عبدالله بن مغيره كوفى؛ فرات بن محمد بن فرات عبدى و... اشاره كرد.[۶]

در فصل چهارم، به معرفى علمايى پرداخته شده كه در علم جدل و عقايد، مشغول علم‌اندوزى و تأليفاتى بوده‌اند. برخى از اين افراد، عبارتند از: سليمان بن حفص بن ابى‌عصفور؛ عبدالله بن غافق ابوعبدالرحمن؛ ابراهیم بن محمد بن حسین ضبى؛ يحيى بن عون خزاعى؛ عبدالعزيز بن ابراهیم بن احمد تميمى؛ عبدالله بن احمد بن عبدالسلام و.[۷]

در پنجمين فصل، به علمايى كه در تصوف سررشته داشته‌اند، پرداخته شده است كه از جمله آن‌ها مى‌توان از افراد زير نام برد: ربيع بن سليمان بن عطاءالله نوفلى؛ عبدالرحمن بن محمد بن عبدالله صقلى؛ على بن عبدالله بن داود؛ حسن بن محمد بن عمران؛ عبدالعزيز بن ابى‌بكر؛ عبدالسلام بن عبدالغالب؛ على بن عبدالله بن عبدالجبار؛ عتيق بن عتيق تميمى و.[۸]

فصل ششم، به عالمان در فقه اختصاص يافته و هريك از فقهاى مذاهب مختلف از جمله مالكى، حنفى و شافعى به‌صورت جداگانه معرفى شده‌اند.[۹]و در فصل هفتم، عالمان علوم لغوى، شناسانده شده‌اند كه سليمان بن حميد غافقى؛ حكم بن ثابت سعدى؛ معمر بن سنان تيمى و پسرانش؛ ربيعة بن ثابت رقى اسدى و يونس بن حبيب صبى، از جمله اين لغويين مى‌باشند.[۱۰]

اديبان و شعراى تونس نيز در فصل هشتم معرفى شده‌اند كه برخى از آن‌ها عبارتند از: ابن ربيعه خالد بن ربيعه افريقى؛ محمد بن زيادةالله؛ بكر بن حماد تاهرتى؛ ابوالبشر ابراهیم بن محمد؛ نعمان بن ميمون.[۱۱]

در فصل نهم، با مورخين و جغرافى‌دانان تونسى آشنا خواهيم شد. برخى از اين افراد عبارتند از: عيسى بن محمد بن ابى‌مهاجر؛ ابوعبدالملك ملشونى؛ احمد بن يملول؛ يوسف بن يحيى مقامى؛ حسن بن مفرج؛ احمد بن محمد ابوعرب تميمى؛ ابوالقاسم عبدالرحمن بن رشيق؛ ابراهیم بن ابى‌العباس تميمى. در اين فصل، به مورخين شيعه و اباضيه نيز اشاره شده است.[۱۲]

در آخرين فصل نيز علماى طب، منجمين و ستاره‌شناسان و علماى فنون مختلف معرفى شده‌اند.[۱۳]

در انتهاى جلد چهارم، شرح حال علمايى كه محققین به اصل كتاب افزوده‌اند، ذكر شده است.[۱۴]

وضعيت كتاب

فهرست مطالب هر جلد، در انتهاى همان جلد و فهرست الفبايى اعلام و اسماء مؤلفات، به‌همراه فهرست منابع و مراجع كتاب، در انتهاى جلد چهارم آمده است.

در پاورقى‌ها علاوه بر ذكر منابع.[۱۵]، به توضيح برخى مطالب متن پرداخته شده است.[۱۶]

پانويس

منابع مقاله

  1. مقدمه و متن كتاب.
  2. عودى، ستار، «دانشنامه جهان اسلام»، زير نظر غلامعلى حداد عادل، چاپ اول، (1377)، تهران، بنياد دايرةالمعارف اسلامى، ج13، ص332.

وابسته‌ها