الرسالة الأولی في الغيبة
الرسالة الأولى في الغيبة، يكى از چهار رساله مختصرى است كه مرحوم شيخ مفيد (بغداد 336 - 413ق، بغداد)، در موضوع غيبت حضرت مهدى(عج) به زبان عربى نوشته است. ايشان در اثر حاضر، به يك پرسش پاسخ داده است: آيا حديث نبوى(ص) «من مات و هو لا يعرف إمام زمانه، مات ميتة جاهلية»، درست و معتبر است؟ نظر شيخ مفيد اين است كه حديث مذكور، صحيح است و اجماع حديثشناسان نيز به صحت آن گواهى مىدهد و نصّ صريح قرآن كريم نيز آن را تأييد مىكند.
الرسالة الأولی في الغیبة | |
---|---|
پدیدآوران | مفید، محمد بن محمد (نویسنده)
آل جعفر، علاء (محقق) حسینی جلالی، محمدرضا (مقدمهنويس) |
ناشر | المؤتمر العالمي لألفية الشيخ المفيد ج: 1 |
مکان نشر | قم - ایران ج: 1 |
سال نشر | 1413 ق |
چاپ | 1 |
موضوع | محمد بن حسن(عج)، امام دوازدهم، 255ق. - غیبت کلام شیعه امامیه - قرن 5ق. |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 209/7 /م7م6 22.ش |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
او بر اين اعتقاد است كه هرچند ما امام زمان(عج) را نمىبينيم و مكان زندگىاش را نمىشناسیم، ولى علم به وجودش داريم و معرفت ما به امام اشكالى ندارد. نام پرسشگر مشخص نشده است. بحث شيخ مفيد، هرچند مختصر است، ولى از نظر روشى، جامع است و با بهرهگیرى از علم كلام، فقه و آيات و روايات، پاسخى قانعكننده عرضه كرده است.
اين اثر را آقاى علاء آل جعفر تصحيح كرده و آقاى سيد محمدرضا حسینى جلالى، مقدمهاى به زبان عربى برایش نوشته و كنگره جهانى شيخ مفيد آن را به مناسبت هزارمين سالگرد درگذشت شيخ مفيد در سال 1413ق، منتشر كرده است. در مورد اثر حاضر، گفتنى است كه حجم اندك آن نبايد ما را از ارزش والاى آن و کیفیت محتوايش غافل سازد؛ زيرا آگاهان به تاريخ انديشه اسلامى، بهخوبى مىدانند كه شيخ مفيد و آثار علمىاش تاكنون نقش بسيار سرنوشتسازى در تاريخ انديشه اسلامى ايفا كرده و كتاب حاضر نيز همچنان جزو بهترين پاسخهاى شيعه به پرسشهاى مبحث غيبت امام زمان(ع) است.
ساختار
كتاب حاضر در واقع رسالهاى كمبرگ، ولى پُربار است كه بهصورت پرسش و پاسخ فراهم شده و بهصورت كتاب ساماندهى نشده است و به همين جهت ويژگىهاى ساختارى كتاب را نيز دارا نيست و تقسيم به بخش و فصل و درس و... نشده است. از نظر روشى مىتوان گفت كه اثر حاضر، اجتهادى و جامع است؛ يعنى شيخ مفيد در آن از روشهاى فقهى، كلامى، حديثى و ادبى و... آگاهانه استفاده كرده است.
گزارش محتوا
درباره محتواى اثر حاضر، گفتنىها فراوان است، از جمله:
- نویسنده، در مورد حديث «من مات و هو لا يعرف إمام زمانه، مات ميتة جاهلية» بر آن است كه حديث مذكور، صحيح است و اجماع حديثشناسان نيز به صحت آن گواهى مىدهد و نصّ صريح قرآن كريم نيز آن را تأييد مىكند. بنا بر نظر ايشان، آيات «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ فَمَنْ أُوتِي كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولئِكَ يَقْرَؤُنَ كِتابَهُمْ وَ لا يُظْلَمُونَ فَتِيلا» (اسراء: 71) و «فَكَيْفَ إِذا جِئْنا مِنْ كُلِّ أُمَّة بِشَهِيدٍ وَ جِئْنا بِكَ عَلى هؤُلاءِ شَهِيداً» (نساء: 41) و بسيارى از آيات ديگر، ضرورت شناخت امام را در هر زمان مورد تأييد و تأكيد قرار داده است.[۱]
- نویسنده در ادامه، اين اشكال را مطرح كرده: اگر كسى بگويد: در صورتى كه اين خبر صحيح است پس چطور عقيده شما در مورد غيبت امام زمان درست است، درحالىكه از همگان پنهان است و هيچكسى مكانش را نمىداند؟! و چنين پاسخ داده است: شناخت امام هيچ تضادى با غيبت او ندارد؛ زيرا علم به وجود او در اين جهان، نيازى به اين مطلب ندارد كه او را مشاهده كنيم؛ همانطوركه ما علم داريم به چيزى كه ادراك او با حواسّ ممكن نيست تا چه برسد به چيزى كه ادراكش با حواسّ امكان دارد و ما علم داريم به چيزى كه مكانى ندارد تا چه برسد به چيزى كه مكان دارد، ولى مكانش مخفى است... همانطوركه خداى متعال قبل از تولد پيامبر ما حضرت محمد(ص)، به پيامبران پيشين بشارت داده است كه او خواهد آمد و گفته است: «الَّذينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِي الأمي الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراة وَ الْإِنْجِيلِ...».[۲]..[۳]
- نویسنده، اين اشكال را مطرح كرده است كه اگر كسى بگويد: پس شناخت امام چه فايدهاى دارد، درحالىكه ما استفادهاى از او نمىكنيم؟! و سپس چنين پاسخ داده است: خود معرفت ما به او و به امامت و عصمت و كمال او، براى ما فايده است كه با آن ثواب به دست مىآوریم و انتظار ما براى ظهور و فرج او عبادتى است كه با آن عقاب بزرگ را دفع مىكنيم و با آن واجبى را انجام مىدهيم كه خداى مالك بر ما لازم ساخته است؛ همانطوركه معرفت انبياى ديگر و ملائكه بهخاطر نفع ما و به مصلحت ما است و با آن ثوابى در آخرت به دست مىآوریم... همانطوركه معرفت امتهاى پيشين به پيامبر ما قبل از وجودش، از لازمترين فريضههاى آنان براى منفعت خودشان بود و شناخت پروردگار متعال، اصل همه واجبات است و برتر از آن است كه با حواسّ درك شود.[۴]
- نویسنده با طرح اشكالى در مورد چگونگى حل اختلافات در دوره غيبت امام زمان(عج)، به مسئله ولايت فقيه تصريح كرده و نوشته است: «... اختلافكنندگان لازم است در مسائل اختلافى به كتاب و سنت رسولالله(ص) كه از جانب جانشينان شايسته و عترت پاکش بيان شده، مراجعه كنند و در اين راه از عالمان شيعه و فقيهانشان كمك بگیرند و... و البته آنچه كه گفتيم از باب ضرورت است و در صورتى است كه امام مُرشد(ع) نباشد، ولى اگر امام(ع) ظاهر باشد، هيچ راهى نيست جز مراجعه به او و عمل كردن بر طبق قول او...».
نویسنده سپس در پاسخ به اين اشكال: «اگر وضعيت چنين است و شما مىتوانيد با استفاده از اجتهاد فقيهان، مشكلاتتان را حلّ كنيد پس ديگر نيازى به امام زمان(ع) نداريد»، چنين پاسخ داده است: «... چنين نيست و مردم نيازمند به امام هستند، ولى در زمان غيبت از باب ضرورت، مجاز به استفاده از اجتهاد فقيهان شدهاند و اگر اشكال شما وارد باشد بايد بتوان گفت كه زمانى كه پيامبر(ص) غائب شده و به غار يا هجرت رفته بود، مردم از او بىنياز شده بودند، درحالىكه چنين نيست و مردم در دوره غيبت حضرت موسى(ع) - كه براى ديدار خدايش رفته بود - بايد از او بىنياز مىشدند، درحالىكه اينگونه نيست و مردم قوم يونس بايد از او بىنياز مىشدند در زمانى كه غضبناك از بين آنها رفته بود و گرفتار در شكم ماهى شده بود، ولى هيچ مسلمان و هيچ انديشمندى چنين مطلبى را نمىپذيرد.[۵]
وضعيت كتاب
با توجه به آنكه اين رساله در قالب پرسش و پاسخ نوشته شده و ساختار كتابى ندارد و حجمش نيز اندك است، براى آن، فهرست مطالب و همچنين فهرست منابع و فهرستهاى فنى (آيات، روايات، اعلام، امكنه و...) فراهم نشده است.
آقاى سيد محمدرضا حسینى جلالى در مقدمهاش كه زمان و مكان و مشخصات نگارش آن را معين نكرده است، گزارش علمى مفيدى از محتواى رساله حاضر به زبان عربى بيان كرده است. مصحح محترم، تصاويرى از آغاز و انجام نسخه خطى اثر حاضر را آورده است كه در كتابخانه آيتالله مرعشى نجفى در قم موجود است.[۶]
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.