الحضرة الأنسية في الرحلة القدسية
الحضرة الأنسية في الرحلة القدسية، اثر عبدالغنی نابلسی حنفی (متوفی 1143ق)، شرح سفر چهلوپنج روزه مؤلف به بلاد شام، فلسطین و مصر، در جمادیالآخر سال 1101ق از دمشق به اورشلیم و زیارت زیارتگاههای متعدد آن نواحی میباشد که با تحقیق اکرم حسن عُلبی به چاپ رسیده است.
الحضرة الأنسية في الرحلة القدسية | |
---|---|
پدیدآوران | نابلسی، عبدالغنی بن اسماعیل (نويسنده) علبی، اکرم حسن (محقق) |
ناشر | مصادر |
مکان نشر | لبنان - بیروت |
سال نشر | 1990م , 1411ق |
چاپ | 1 |
موضوع | بيت المقدس - سير و سياحت - قرن 12ق، بيت المقدس - آثار تاريخی، تصوف، خانقاه، شعر عربی - قرن 12ق، شعر عرفانی - قرن 12ق، فلسطين - آثار تاريخی، نابلسی، عبد الغنی بن اسماعيل، 1050 - 1143ق. سفرها - بيت المقدس، نابلسی، عبد الغنی بن اسماعيل، 1050 - 1143ق. سفرها - فلسطين |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ن2ح6 106 DS |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تاریخ نگارش
همچنان که از صفحات آخر نسخ خطی موجود از کتاب برمیآید، کتاب در شهر دمشق، در ذیالحجه سال 1101ق نوشته شده و سپس تا ماه رمضان 1102ق، تغییراتی جزئی، در آن به وجود آورده است[۱].
ساختار
کتاب با دو مقدمه از محقق و مؤلف آغاز گردیده و مطالب بدون تبویب و فصلبندی، بهصورت روزشمار، به شرح مسافرت مؤلف و توصیف مشاهدات او، اختصاص یافته است.
گزارش محتوا
در مقدمه محقق که در محرم 1411ق نوشته شده است، ابتدا شرححالی از مؤلف ارائه گردیده[۲] و به گوشههایی از زندگانی علمی و تصوف وی اشاره شده[۳] و سپس، ضمن توصیف نسخ خطی کتاب و توضیح طریقه تحقیق آن[۴]، به تعریف مضمون کتاب، پرداخته شده است[۵].
در مقدمه مؤلف، ابتدا، به مقارنت و مشابهت شهرهای فلسطین به شهرهای حجاز اشاره گردیده[۶] و سپس، به موضوعاتی نظیر اسامی بیتالمقدس به عربی[۷] و عبری[۸]، مسجدالاقصی و حدود بیتالمقدس و فضایل آن، پرداخته شده است[۹].
این سفرنامه که به «الرحلة الصغری» معروف است (در مقابل سفرنامه دیگر مؤلف به مصر و حجاز تحت عنوان «الرحلة الکبری»)، شرح سفری است از دمشق، در روز دوشنبه هفدهم جمادیالآخری سال 1101ق، مطابق با 27 مارس سال 1690م. مؤلف پس از زیارت مسجد جامع اموی و قبور اولیا و صالحین در دمشق و اطراف آن، به دیدن سعسع (منطقهای مسکونی در سوریه، در شهرستان قطنا)، قنیطره (شهر کوچکی در سوریه)، جسر یعقوب (منطقهای در سوریه)، عیون التجار (ویرانههایی در شهرستان طبریه سوریه)، ناعوره (موضعی است بین حلب و بالس)، جنین (منطقهای در کرانه باختری در سرزمینهای فلسطین) و سپس شهر آباء و اجدادیاش نابلس رفته و مدتی در همانجا میماند و پسازآن، به قدس حرکت کرده و مدتی در مدرسه سلطانیه که ملک اشرف قایتبای آن را بنا نهاده است میرود و پس از زیارت مکانهای زیارتی بیتالمقدس، به سمت اریحا (شهری در سوریه) رفته و در آنجا، به زیارت قبر حضرت موسی(ع) میرود. وی سپس مجدداً به بیتالمقدس بازگشته و پس از زیارت قبر حضرت ابراهیم(ع) و خاندان آن حضرت، به سمت دمشق، رهسپار گشته و در ظهر روز چهارشنبه اول شعبان، پس از یک مسافرت 45 روزه، به این شهر میرسد[۱۰].
مؤلف در این کتاب، بهصورت نثر و یا شعر، به توصیف تمامی شهرها و مکانهایی که در این سفر، از آنها دیدن کرده، پرداخته و از آثار عمرانی و معماری این اماکن، مخصوصاً معماری بیتالمقدس، بهتفصیل یاد کرده و با استفاده از منابع مهمی همچون «أنس الجلیل في تاريخ القدس و الخليل» مجیرالدین حنبلی، «البداية و النهاية» ابن کثیر و «مروج الذهب» مسعودی، و... به ذکر تاریخ آن پرداخته است[۱۱].
از جمله مطالبی که نویسنده در کتاب ذکر نموده، میتوان به روایتی پیرامون دستور خداوند به ساخت بنا بر روی قبر حضرت ابراهیم(ع) اشاره نمود. در این روایت، چنین آمده است که: «هنگامی که حضرت سلیمان(ع) از بنای بیتالمقدس فارغ شد، خداوند به او وحی کرد: ای فرزند داود، بر روی قبر دوست و خلیل من (ابراهیم(ع)) فضایی بساز تا کسانی که به بعد از تو میآیند، آن را بشناسند. بعد از این دستور، سلیمان(ع) و بنیاسرائیل، از بیتالمقدس خارج شدند تا اینکه به سرزمین کنعان رسیدند. حضرت داود(ع) کنعان را بررسی کرد اما قبر ابراهیم(ع) را پیدا نکرد و به همین دلیل به بیتالمقدس بازگشت. پس خداوند سبحان دوباره به او وحی کرد: ای سلیمان با دستور من مخالفت کردی. وی پاسخ داد: ای پروردگار من نتوانستم قبر ابراهیم(ع) را پیدا کنم. پس خداوند سبحان به او وحی کرد: برو و تو نوری را خواهی دید که از آسمان به زمین کشیده شده است. همان مکان، محل قبر دوست و خلیل من، ابراهیم(ع) است. پس حضرت سلیمان(ع) برای بار دوم از بیتالمقدس خارج شد و پسازآنکه مشاهده کرد، به جنها دستور داد. آنان نیز در مکانی که به آن «رامه» میگفتند و در نزدیکی شمال شهر سرورمان ابراهیم خلیل و قبل از روستای حلحول مکان قبر یونس(ع) قرار داشت، بنایی ساختند. پس خداوند سبحان به سلیمان(ع) وحی کرد: این مکان حل دفن حضرت ابراهیم(ع) نیست، پس به نوری که از آسمان بهسوی زمین کشیده شده است نگاه کن و در آنجا بنا بساز. بدین ترتیب سلیمان(ع) از بیتالمقدس خارج شد و مشاهده کرد که نوری بر روی یکی از بقاع دانشمندان میتابد، پس فهمید که مقصود خداوند سبحان، همان مکان است»[۱۲].
از جمله دیگر مطالب کتاب، میتوان به شعری از ابن حجر عسقلانی در توصیف بیتالمقدس که در هنگام زیارت مسجدالاقصی آن را سروده، اشاره نمود که گفته است:
الی بیتالمقدس قد أتینا | جنان الخلد نزلا من کریم | |
قطعنا في مسافته عقابا | و ما بعد العقاب سوی النعیم |
به بیتالمقدس، به فردوس جاودان که تحفهای ربانی است، گام نهادیم.
از شوق دلدادگی به این مکان مقدس، چه رنج و محنتها که نکشیدهایم و پس از هر رنج و محنتی، آسودگی و آرامش است[۱۳].
از نکات قابلتوجه کتاب، آن است که نویسنده اهتمام خاصی به زیارت قبور صالحین، صحابی و اولیاء الهی داشته و از جمله آنها، به زیارت بلال حبشی، حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س) دختر امام حسین(ع) و سایر اهلبیت(ع) رفته و به قرائت فاتحه برای ایشان، پرداخته است[۱۴].
بهطور خلاصه میتوان گفت که سفرنامه حاضر، به همراه توصیفات، اشعار، زیارات و مناقشات موجود در آن، بهخوبی منعکسکننده شرایط و اوضاع حاکم بر بلاد شام و مصر در آغاز قرن دوازدهم هجری میباشد[۱۵].
وضعیت کتاب
فهارس کتاب، شامل فهرست اعلام؛ ضریحها و مزارات؛ اماکن؛ کتب مذکور در نص؛ اصطلاحات و شوارد (کلمات خلاف قاعده و نادر در یک زبان) و فهرست موضوعات مذکور در سفرنامه، در انتهای کتاب آمده و در پاورقیها که توسط محقق نوشته شده، علاوه بر ذکر منابع[۱۶]، به توضیح برخی از مطالب متن، پرداخته شده است[۱۷].
عناوین مطالب در حاشیه صفحات آمده و فهرست آن در انتهای کتاب درج شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.