التربیة الخلقیة
التربیة الخلقیة، اثر علی عبدالحلیم محمود، با نگاهی تقریبا تازه، از اخلاق و تربیت اخلاقی در اسلام نگاشته شده است.
التربیة الخلقیة | |
---|---|
پدیدآوران | علی عبدالحلیم محمود (نویسنده) |
ناشر | دارالتوزیع |
مکان نشر | قاهره - مصر |
سال نشر | 1997م / 1418ق |
چاپ | یکم |
موضوع | تعلیم و تربیت |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | |
نگارنده، گاه به موضوع، رویکرد جامعهشناختی دارد و گاه وارد حوزه فلسفۀ اخلاق و اخلاق نظری میشود. مطالب کتاب بیشتر نقل و اقتباس است و کمتر به تحلیل مطالب و مفاهیم پرداخته شده، و بحثها کوتاه است. فصل سوم از باب سوم این کتاب، با فرهنگ امامیه نمیسازد. عنوان باب سوم با محتوای متن، چندان سازگار نیست، و فصل دوم از باب دوم هم قدری با عنوان باب بیگانه است. در این اثر، از کسانی چون ابو موسی اشعری و ابو هریره، نقل حدیث شده است. در صفحۀ 108 کتاب، کانت به غلط فرانسوی معرفی شده است. نگارنده، در صفحۀ 48، نسبت به ایران در جریان جنگ تحمیلی تهمت روا داشته است، مقایسه کنید با لحن سخن او دربارۀ حمله صدام به کویت، مناسب بود از روشها و مراحل تربیت اخلاقی هم در این کتاب یاد میشد.
در این کتاب که از سه باب چند فصلی تشکیل شده، به گوشههایی از تربیت اخلاقی در اسلام اشاره شده است.
در باب اول، با مفهوم تربیت اخلاقی آشنا میشویم. نگارنده، در فصل اول این باب، به مفهوم لفظی تربیت اخلاقی میپردازد و جایگاه آن را در تحقیقات اجتماعی جدید بررسی میکند؛ بعد، به مفهوم آن در زبان عربی و متون اسلامی میرسد و با بازگفت نظریات ابن منظور و ابن فارس دراینباره، به معنای تربیت در متون روایی اشاره میکند و به بازشکافت بیشتر معنای تربیت اسلامی میپردازد و مفهوم آن را در خانواده، مسجد و مدرسه یاد میکند، تا میرسد به تربیت اخلاقی، و در شرح آن، خلق را معنا میکند و به دلالتهای چهارگانۀ آن در غرب اشاره میکند و میافزاید: در تعریفهای غربیان از اخلاق و تربیت، هیچ رویکرد اخروی و وحیانی دیده نمیشود و این تجاهل، به زیان بشر است.
نگارنده، پس از این به مفهوم اخلاق از زبان چهار دانشمند اسلامی (غزالی، جرجانی، طاش کبریزاده و تهانوی) میپردازد و پس از نقل متونی از آنان، به فصل دوم این باب و مفهوم معنوی تربیت اخلاقی میپردازد و میگوید: جهان امروز، ارزشهای اخلاقی به مفهوم عام کلمه را وانهاده و در حوزۀ ارزشها به فساد کشیده شده است که مظاهر آن را در موارد زیر میتوان دید: آزادی جنسی، اشاعه مواد مخدر در سطح وسیع، گسترش جرم و جنایت در شکلهای فردی و اجتماعی و حتی دولتی، آدمربایی (کودک، زن و مرد)، هواپیماربایی و ربودن کشتی، وضع قوانین و مقررات به نفع قدرتهای بزرگ جهت تسلط بیشتر بر کشورهای ضعیف.
نگارنده، در ادامه از علل و اسباب تباهی ارزشهای اخلاقی و پیآمدهای شوم فساد ارزشهای اخلاقی میگوید و از ارزشهای اخلاقی در اسلام که شایسته، بلکه لازم است همهگیر و حاکم شود، یاد میکند و ویژگیهای هفتگانۀ این ارزشهای اخلاقی را وامیکاود.
موضوع فصل سوم باب اول، جنبۀ عملی تربیت اخلاقی است. اسلام از هیچ ارزش اخلاقیای یاد نکرده، مگر آنکه عمل بدان را خواسته است؛ این مهم از مطالعۀ تربیت اخلاقی مورد نظر اسلام بخوبی برمیآید. نگارنده، در شرح این موضوع، نخست به ارزشهای منفی و ضد ارزشهایی که اسلام دستور میدهد مسلمانان از آنها پرهیز کنند، میپردازد، مقولات نامیمونی که از قضا، امروزه دامنگیر مسلمانان است (سرقت، ظلم، دروغ، غصب اموال، حقهبازی، بیمهری نسبت به اسلام در گفتار و کردار، تهمتهای فراوان به ساحت اسلام، تعصب ناروا در زمینههای گوناگون، افراط و تفریط و بازماندن از حد وسط مطلوب در اسلام)؛ پس از این به ارزشهای اخلاقی که شایسته و لازم است مسلمانان بدانها آراسته باشند میپردازد و از احترام به برنامهها و نظام عقیدتی، عبادی، اخلاقی و رفتاری اسلام و دوست داشتن اسلام و یاری آن میگوید؛ و لزوم جدیت در امور زندگی و پرهیز از لهو و لعب، تسامح و تساهل و اعتدال و میانهروی را یادآور میشود.
عنوان باب دوم این کتاب، پینهادهای تربیت اخلاقی در اسلام است. نگارنده، ضمن اشاره به رابطۀ اخلاق با حیات اجتماعی، به هدفهای زندگی اجتماعی در اسلام اشارهای کوتاه میکند و به مفهوم اخلاق در اسلام میپردازد؛ آنگاه به فصل اول این باب میرسد و در آن از زیرساختهای عقیدتی تربیت اخلاقی در اسلام میگوید که عبارتند از: اعتقاد درست دربارۀ خداوند کریم، باور صحیح نسب به فرشتگان و کتابهای آسمانی و پیامبران علیهم السّلام، اعتقاد درست دربارۀ روز جزا و باور درست دربارۀ شیطان.
در فصل دوم این باب، سخن از تربیت اخلاقی بعنوان مهمترین زیرساخت زندگی اجتماعی است و در شرح آن به نکات زیر اشارت شده است: مفهوم حیات اجتماعی و مقولاتی که در آن نقش اساسی دارد (همزیستی، حمایت از یکدیگر، یاری یکدیگر در امور حق و دوستی دوجانبه)، مبانی زندگی اجتماعی از منظر پارهای از مکاتب، مبانی زندگی اجتماعی در اسلام (تکریم انسان، پافشاری، حرمت انسان، انسان از جامعه است و نباید از آن دوری گزیند، توازن میان حقوق فرد و حقوق اجتماع)، شروطی که برای تحقق و استقرار مبانی زندگی اجتماعی از نگاه اسلام ضرورت دارند (رابطۀ حسنۀ میان افراد، رابطۀ درست میان حاکم و شهروندان، بهرهوری از نعمتهای دنیا، پرهیز از فعل حرام، التزام به برنامههای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی اسلام برای ارادۀ زندگی فرد و جامعه).
موضوع فصل سوم باب دوم، دراینباره است که تربیت اخلاقی اسلام، انسان را با خوب و بدش مینگرد و در پی هدایت اوست تا دنیا و آخرتش اصلاح شود. نگارنده برای بازشکافت این بحث، که از نظر او هدف تربیت اخلاقی در اسلام است به مفهوم آرمانخواهی و واقعگرایی میپردازد، به موضع اسلام نسبت به ایدهآلگرایی و واقعگرایی نسبت به انسان و زندگی او نظر میکند و از مبانی عمومی و هفتگانۀ آن میگوید، از توجه اسلام به واقعیت انسان و نیز از توجه اسلام به ابعاد گوناگون فطری بشر یاد میکند و از قوای سهگانۀ روحی و عقلی و جسمی انسان و عنایت اسلام به آنها میگوید.
الزام و التزام، و مسؤولیت و جزا در تربیت اخلاقی اسلام، در فصل چهارم بازشکافی میشود: نگارنده، در شرح این دو نکته، به مطالب زیر اشارت میکند: مفهوم الزام در معارف اسلامی و دو نوع آن، منابع الزام در تربیت اخلاقی از نگاه دین و فلسفه، مفهوم التزام (تعهد به امری)، معنای آن در حوزۀ تربیت اخلاقی در اسلام، مبانی دهگانۀ نظام تربیتی اسلام برای التزام افراد به اخلاق فاضله، نکاتی چند دربارۀ الزام و التزام در اخلاق اسلامی، مفهوم مسؤولیت، شروط تحقق مسؤولیت برای افراد، ابعاد مسؤولیت و التزام به برنامه و نظام حیاتی اسلام، دلایل و اسباب مشروعیت مسؤولیت و جزا و بازتاب مسؤولیت در دنیا و آخرت.
نگارنده، در فصل پنجم این باب، نخست اشاره میکند که تربیت اخلاقی در اسلام در پی سعادت دنیایی و عقبایی انسان است؛ آنگاه، به معانی چهارگانه برای هدایت اشاره میکند و به هدفهای تربیت اخلاقی در اسلام میپردازد (تربیت انسان مؤمنی که عمل صالح دارد، زندگی او متأثر از حلال و حرام الهی است، در روابطش با دیگران رضایت خداوند را لحاظ میکند، آمر به معروف و ناهی از منکر است، حقوق برادری را رعایت میکند، مؤمنان را عزیز میدارد، دوستی و دشمنی او رنگ خدایی دارد، به وظایفش در برابر امت اسلامی عمل میکند، در راه اعتلای دین میکوشد و آماده فدا شدن در راه آن است)؛ پس از این، از ارزش زندگی دنیایی در نظام اسلامی میگوید و به تأثیر تربیت اخلاقی اسلام بر فرد و جمع اشاره میکند و یادآور میشود که قرآن کریم به آراستگی به فضائل اخلاقی، و پیراستگی از رذائل اخلاقی میخواند.
باب سوم این کتاب دربارۀ تربیت اخلاقی در قرآن و سنت نبوی است و در آن به فضائل اخلاقی و رذائل اخلاقی از نگاه قرآن و سنت نبوی اشارهای کوتاه میشود.
نگارنده، در پایان این باب، به نمونههایی از اخلاق شخصی، اجتماعی و سیاسی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و اله میپردازد[۱].
پانویس
- ↑ رفیعی، بهروز، ص231-235
منابع مقاله
رفیعی، بهروز، کتابشناسی تحلیلی توصیفی تعلیم و تربیت در اسلام (گزیده منابع عربی)، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، قم، چاپ یکم، 1381ش