التحقيق في مسائل الخلاف
التحقيق في مسائل الخلاف، نوشته ابوالفرج عبدالرحمن بن على بن جوزى (597-508ق)، عالم بغدادی قرن ششم هجری است که در دانشهای گوناگون زمانه خود چیرهدست بوده است. در این اثر، کتاب دیگری نیز با عنوان «تنقيح التحقيق» نوشته شمسالدین محمد بن احمد بن عثمان ذهبی (748-673ق) طبع شده است که حاشیهای بر «التحقيق» بشمار میآید. این اثر در دوازده جلد با پژوهش «عبدالمعطی امین قَلعَجی» عرضه شده است.
التحقيق في مسائل الخلاف | |
---|---|
پدیدآوران | ابنجوزی، عبدالرحمن بن علی (نويسنده)
ذهبی، محمد بن احمد (شارح) قلعجی، عبدالمعطی امین (محقق) |
عنوانهای دیگر | التحقیق في مسائل الخلاف. شرح ** تنقیح التحقیق |
سال نشر | 1419ق - 1998م |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 12 |
کد کنگره | /الف2ت3 170 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ابن جوزی 817 مسئله را بهترتیب مباحث فقهی آورده و آرای مختلف فقیهان را بررسی نموده است. او بحث خود را از مسئله «آبها» و «طهارت» آغاز کرده و تا مسائل «قضاء»، «شهادات»، «اقرار» و «عتق» میرساند و بدینگونه، همه مباحث فقه را پوشش میدهد. او برای این مسائل اختلافی میان فقیهان، به حدود 2500 حدیث استشهاد نموده است. شیوه بحث ابن جوزی در بیان دیدگاه مذهب حنبلیاش و دیدگاه مذاهب دیگر، بدینگونه است که در آغاز، اسناد خود را با قوّت ارائه مینماید، سپس، استشهادی را که گروههای مخالف به حدیثها کردهاند سست نموده، فساد استدلال و کاستیهای بیانشان را آشکار میکند[۱]. البته ابن جوزی در موضوعات کتاب برای پرهیز از درازگویی و ملالت مخاطب، همه احادیث را با طُرق آنها ذکر نکرده است[۲].
نام کتاب در نسخههای خطی «التحقيق في أحاديث التعليق» است.
ذهبی در آغاز «التنقيح» مضمون کتاب ابن جوزی را احادیث اختلافی میداند و در ترجمه (شرح حال) او این کتاب را «التحقيق في مسائل الخلاف» مینامد. این اثر در فهرست «معهد المخطوطات» نیز به نام «التحقيق في أحاديث الخلاف» ثبت شده است[۳].
ابن جوزی در مقدمهاش میگوید: این کتابی است که آرای مذهب خویش را در مسئلههای اختلافی میان مذاهب چهارگانه بیان نمودهایم و دلایل خود را بدون گزافه و بیانصافی ذکر کردهایم. او سپس این کتاب را تنقیحی بر کتاب «التحقيق» برشمرده، انگیزهاش را در چرایی تألیف این اثر بیان کرده و با گلایه میگوید: پیشتر از من خواسته شد که احادیث «التعليق» را گرد آورده، درست و نادرستشان را جدا سازم. با خود گفتم که تعلیقههای فقها این مبحث را بسنده است و نیازی به دوبارهکاری نیست. اما چون در کارشان نگریستم اندوختههایشان را اندک دیده، اعتمادشان را بر احادیث نادرست یافتم که حتی از کتب صحاح نیز اعراض داشته و از یکدیگر در نقل مباحث تقلید کردهاند! اینان سه دستهاند: برخی راحتی پیشه کرده، خود را در تحقیق به زحمت نیفکندهاند؛ برخی حدیثی را که گره از مسئلهای میگشاید نیافته، حقیقت آن را نیز از دانایان بهعمد جویا نشدهاند؛ برخی برای پیشی گرفتن از دیگران و ریاستشان درازگویی پیشه نموده و به جدل و قیاس دست زدهاند و به حدیث و صحت و طعن آن عنایتی نداشتهاند. من دیدهام که حتی برخی از فقیهان بزرگ در کتابشان درباره الفاظی که در صحاح اخراج شدهاند، گفتهاند: امکان ندارد پیامبر(ص) اینها را گفته باشد و حدیث صحیح را نادرست پنداشتهاند. گاهی گمان بردهاند حدیثی را بخاری ذکر کرده است که چنین نیست. سپس نویسنده دیگری نیز پندار او را در کتابش به تقلید نقل میکند! من دیدهام که جمهور مشایخ ما در تحقیق احادیثی که به آنها استناد میکنند کاهلی کرده، آنها را در صحاح و مسند و سنن نمیجویند. شگفت آنکه، کسانی که کاری جز جستجوی مسائل خلاف ندارند، در مناظرهایشان فقط به پنجاه مسئله بسنده نموده، در آنها نیز حتی به یک حدیث استدلال نمیکنند! دیگر، تکلیف باقی احادیث معلوم است. ملامتانگیزتر آنکه گروهی از بزرگان حدیث که درست و نادرست احادیث را میشناسند و کتابها در اینباره نوشتهاند، هرگاه به حدیث ضعیفی میرسند که با آرای مذهبشان مخالفت دارد، ضعف آن را بیان میکنند و چنانچه موافق مذهبشان است، از ناراستی آن هیچ نمیگویند که این، نشانگر کاستی دینشان است...[۴].
قَلعَجی (محقق) برای تهیه این دو کتاب از نسخههای خطی «دارالکتب المصریه» و «کتابخانه ظاهریه» دمشق بهره گرفته است[۵]. جلد دوازدهم این اثر فهرستهای کتاب را پوشش میدهد که عبارتند از فهرستهای: آیات قرآنی؛ اطراف احادیث نبوی؛ مسانید؛ اسامی اعلامی که در متن حدیثها و آثار آمدهاند؛ اسامی اعلام حاشیه کتاب؛ جرح و تعدیلهای ابن جوزی؛ جرح و تعدیلهای ذهبی؛ نامهای شیوخ ابن جوزی؛ نامهای مکانها و شهرها و بقعهها[۶].
فهرستی از مسائل فقهی مذاهب چهارگانه اهل سنت نیز بهگونه مقایسهای تنظیم شده است[۷].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه نویسنده، مقدمه محقق و متن کتاب.