الأمثال في القرآن الكريم (ابن قیم جوزیه)
الأمثال في القرآن الكريم، اثر ابن قیم جوزیه (691-751ق)، یکی از تألیفات مهم و باارزش وی در تبیین بعضی از امثال قرآن کریم است که با تحقیق سعید محمد نمر خطیب، منتشر شده است.
الأمثال فی القرآن الکریم | |
---|---|
پدیدآوران | ابنقیم جوزیه، محمد بن ابیبکر (نويسنده) خطیب، سعید محمد نمر (محقق) |
ناشر | دار المعرفة |
مکان نشر | لبنان - بیروت |
سال نشر | 1981م |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /الف2الف8 84/4 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
اصل کتاب، چندان مفصل نیست، اما محقق در مقدمهای باارزش که در ابتدای کتاب آورده، بر حجم آن افزوده است[۱]. این مقدمه، در سه باب تنظیم شده است. در باب نخست، به معنی مثل و انواع آن و کتابهای نوشتهشده در این زمینه (به زبان عربی)، پرداخته شده است که از جمله آنها، میتوان به «جمهرة الأمثال» عسکری (متوفی 395ق)، «مجمع الأمثال» میدانی (متوفی 518ق) و «أمثال القرآن» جنید بن محمد قواریری (متوفی 298ق) اشاره نمود[۲]. در باب دوم، امثال قرآنی و امثال احادیث نبوی و برگزیدهای از ضربالمثلهای فصیح توضیح داده شده[۳] و در باب سوم، بهصورت مفصل، به بررسی افکار و آثار ابن قیم پرداخته شده[۴] و نهایتا، «الأمثال» ابن قیم را آورده است. محقق در کار خود، سه نمونه خطی کتاب را یافته و آنها را با هم مقایسه و کاملترین متن را انتخاب کرده است[۵].
ابن قیم در این کتاب، 22 مثل از امثال صریحهی قرآن را بررسی و به بیان مفهوم آنها پرداخته و تفاسیری از بزرگانی چون ابن عباس، مجاهد، عکرمه و... را آورده است[۶].
اولین مثل مذکور در کتاب، مثلی است از آیه 16 سوره بقره:مثلهم كمثل الذي استوقد نارا فلما أضاءت ما حوله ذهب الله بنورهم و تركهم في ظلمات لا يبصرون (داستان اینان (منافقان) همانند داستان کسی است که آتشی را با کوشش فراوان بیفروزد و آنگاه که آتش اطراف او را روشن گرداند، پروردگار نور آنان را ببرد و ایشان را در انبوهی از تاریکیها، رها سازد، بهگونهای که چشمانشان (چیزی) نبیند). ابن قیم درباره این آیه، چنین اظهار نظر نموده که خداوند بهره منافقین از وحی را بیان داشته و نفرموده است که خداوند آتش آنان را خاموش میکند، بلکه فرموده: نور آنان را از بین میبرد؛ یعنی قدرت سوزانندگی آن باقی مانده و نور آن، از بین خواهد رفت[۷].
پانویس
منابع مقاله
- متن کتاب.
- جوزیه، ابن قیم، «امثال قرآنی»، ترجمه جمیل زند کریمی، سنندج، آراس، 1390.