افلاطون
افلاطون (427-347ق.م)، فیلسوف نامدار یونانى، از شاگردان سقراط و از اساتید ارسطو است.
نام | افلاطون |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | |
متولد | مارس یا ژوئیه 427قبل از میلاد |
محل تولد | آتن |
رحلت | 347ق.م، |
اساتید | هِرموگِنِس |
برخی آثار | دوره آثار افلاطون |
کد مؤلف | AUTHORCODE12232AUTHORCODE |
ولادت
افلاطون، در مارس یا ژوئیه 427ق.م، در آتن زاده شد.
خاندان
از سوی پدر و مادر وابسته به خاندانهای برجسته اشرافى آتِن بود. پدر افلاطون در کودکى وی مرد و مادرش، گویا عمری دراز داشته و تا 366ق.م نیز زنده بوده است.
افلاطون قبل از دیدار با سقراط
از دوران کودکى افلاطون، آگاهى چندانى در دست نیست. بنا بر گزارش دیوگِنِس لائرتیوس در «زندگیها و عقاید فیلسوفان برجسته»، وی دستور زبان، موسیقى و ورزش (ژیمناستیک) آموخته بوده و سپس در نمایشهای پهلوانان شرکت میجسته و نیز نقاشى میکرده و شعر میسروده است، اما پس از آشنایى با سقراط، اشعارش را سوزانده است. باوجوداین، از وی چند شعر کوتاه غنایى و پارهای شعر حماسى برجای مانده است. گفته میشود که وی فلسفه را نزد کراتولُس از پیروان هراکلیتوس، فیلسوف مشهور پیش از سقراط و نیز هِرموگِنِس، از پیروان فلسفه پارمِنیدِس، آموخته بوده است.
افلاطون بعد از دیدار با سقراط
افلاطون در 20 سالگى (407ق.م)، به حلقه شاگردان سقراط پیوست. وی 8 سال را با سقراط گذرانده بود. او رویدادهای بیرونى و درونى این دوره را در «نامه هفتم» خود گزارش میکند و میگوید که پس از شکست آتن و به قدرت رسیدن 30 تن خودکامه - که وی با چند تن از ایشان خویشاوند، یا آشنا بود - از وی خواسته شد که به آنان بپیوندد، اما او پس از مشاهده ستمگریها و تبهکاریهای ایشان، از آنان دوری گرفت. پس از آن افلاطون تصمیم گرفت که با انگیزه دلبستگی همیشگى خود به فعالیتهای سیاسى، وارد عرصه سیاست شود، اما این بار نیز سرخورده و ناامید شد؛ زیرا دموکراتهای آتن، استادش سقراط را به محاکمه کشاندند و به مرگ محکوم کردند.
سفرها
- سفر به کورِنه - یکى از مهاجرنشینهای یونانى در شمال افریقا – برای دیدار با ثئودُرُس ریاضیدان؛
- سفر به سرزمین یونان بزرگ، یعنى ایتالیا، برای دیدار با فیلولائُس فیلسوف و نماینده مکتب «فیثاغورس» و ریاضیدان دیگری به نام یوروتُس؛
- احتمالا سفری به مصر (وی در برخى از نوشتههایش، چنان درباره دانشها در مصر و شیوه آموزشوپرورش در آنجا سخن میگوید که نشاندهنده مشاهدات و اطلاعات دستاول است)؛
- سه سفر به شهر سیراکوز در جزیره سیسیل (یکى از مراکز عمده فعالیتهای فیلسوفان پیرو فیثاغورس؛ در آنجا افلاطون با جهانبینی و شیوه زندگانى ایشان آشنا شد و سخت از آنان تأثیر پذیرفت):
- نخستین سفر: در 389-388ق.م و تقریباً در 40 سالگی (مهمترین رویداد: آشنا شدن او با دیون، برادر همسر دوم دیونوسیوس و تعلیم به وی.
مدت اقامت افلاطون در سیراکوز، در این سفر: شاید 2 تا 3 سال. سرانجام او در این سفر: به بردگى فروخته شدن او؛ یکى از دوستان افلاطون از اهالى کورِنه به نام آنیکریس وی را در بازار فروش بردگان دید و بازخرید و به آتن بازگردانید)؛
- دومین سفر: آمدن به سیراکوز به دعوت دیونوسیوس در 367 یا 366 ق.م (مهمترین رویداد: بالا گرفتن درگیری و تنش میان دیونوسیوس و دیون و کوشش افلاطون برای میانجیگری و بىنتیجه بودن آن و بازگشت او به آتن)؛
- سومین سفر: سفر به سیراکوز، در پی دعوت دوباره دیونوسیوس (مهمترین رویداد: بیثمر ماندن کوشش افلاطون برای آشتی دادن دیونوسیوس با دیون و بازگشت او به آتن).
تأسیس آکادمى
افلاطون پس از بازگشت از سفر دوم سیراکوز به آتن (388-387قم)، مدرسهای (دانشگاهى) را به نام «آکادمیا» بنیاد نهاد.
افلاطون نزدیک به 40 سال سرپرستى آکادمى را برعهده داشت. در این میان، شاگردان از سراسر سرزمین یونان و نیز از سرزمینهای شرقى به آن روی میآوردند. نشانههایی هست که افلاطون در میان ایرانیان نیز شاگردان و ستایشگرانى داشته است.
وفات
افلاطون سرانجام در سن 81 سالگى، در 347ق.م، در یک جشن عروسى درگذشت و در محل آکادمى به خاک سپرده شد[۱].
آثار
افلاطون نزدیک به 50 سال چیز مینوشت. نوشتههای وی یک ویژگی دارند که همه در شکل «دیالوگ» یا محاورهاند. وی افزون بر آنچه در نوشتههایش از اندیشهها و نظریاتش عرضه کرده است، در حلقه شاگردانش درباره مسائل و موضوعهای دیگری سخن میگفته که هیچیک از آنها را در نوشتههایش عرضه نمیکرده است. وی در سالهای پایانی زندگیاش، رشته درسهایی درباره خیر یا نیکی داشته است که چند تن از شاگردانش و از آن میان ارسطو آنها را یادداشت میکردهاند و اکنون پارههایی از آنها در دست است. افزون بر دیالوگها، 13 نامه نیز از او در دست است. «جمهوری» از مهمترین و پرمحتواترین دیالوگهای افلاطون است[۲].
پانویس
منابع مقاله
خراسانی، شرفالدین، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، 1379ش.