استرآبادی، میریوسف بن محمد
میر یوسفعلی استرآبادی (متوفای 1020ق)، معروف به یوسف اصم استرآبادی، شاعر، فقیه، اخباری قرن دهم و یازدهم و صاحب آثار متعدد، از جمله: رساله «اسئله یوسفیه» و کتاب «فوحات الأنس».
نام | استرآبادی، میر یوسفعلی |
---|---|
نامهای دیگر | |
نام پدر | محمد |
متولد | قرن دهم و یازدهم |
محل تولد | احتمالا استرآباد |
رحلت | 1020ق |
اساتید | میرصفیالدین محمد
میر جمالالدین صدر |
برخی آثار | اسئله یوسفیه: جدال اندیشگی تفکر شیعه اصولی با اخباری |
کد مؤلف | AUTHORCODE33308AUTHORCODE |
شخصیتی گمنام
میر یوسفعلی استرآبادی که گاه به نام جرجانی هم خود را مینامد و از سادات استرآباد است، شخصیت بالنسبه گمنامی است که کهنترین شرح حال دو سه سطری وی در عرفات العاشقين (تألیف در سه دهه نخست قرن یازدهم) بهعنوان یک شاعر آمده است؛ مطلبی که منبع مرحوم گلچین معانی در کاروان هند بوده و از وی بهعنوان یکی از مسافران ایرانی به هند در دوره صفوی یاد کرده است[۱].
خاندان
اما آنچه با تفصیل بیشتری درباره وی در دست است، مطلبی است که خودش در برگ پایانی کتاب «فوحات القدس» (نسخه کتابخانه آیتالله مرعشی) آورده است: بدان که فقیر حقیر از جانب والد، سادات رفیعالدرجات حسینی است و آبا و اجداد فقیر ملقب به کیا بودهاند و ایشان را سادات کیا میگفتهاند و میستودهاند و از جانب والده، به سادات شیرنگ معروف و مشهورند و شیرنگ قصبهای است از ملوک فخر عمادالدین در آن مملکت و مولد فقیر در استرآباد، موضع نرساباد است و آن قریهای است در نواحی شهر مذکور و در آن قریه، مقبرهای است.
تحصیلات
در کودکی شاگرد میرصفیالدین محمد و میر جمالالدین صدر بوده است.[۲]
مهاجرت به هند
میر یوسفعلی، در استرآباد - شهری که به داشتن اندیشههای شیعی – عرفانی در قرن نهم و دهم شهره بود – تحصیل کرد و بهاحتمال پس از گذشت حدود پنجاه بهار از زندگی، در سال 969 راهی مشهد رضوی(ع) شد. این نکتهای است که خود وی در «فوحات»، آورده و میگوید: در سنه تسع و ستین و تسعمائة از دارالمؤمنین استرآباد، متوجه روضه رضویه شدم.
وی اندکی بعد، بسان بسیاری از ایرانیان که در ایران موقعیتی نداشتند و در پی رزق و روزی و شهرت و گاه تبلیغ و ترویج تشیع راهی هند میشدند، بدان ناحیه شتافت و چنانکه در «فوحات» آمده، حدود چهل سال در هند اقامت کرد؛ بنابراین ورود وی باید حوالی 971ق، باشد.
چنانکه در رساله «اسئله یوسفیه» و نیز برخی از اشعار وی آمده، او طی سالهای متمادی، از نعمت شنوایی محروم بود و از این بابت در رنج میبرد. ازاینرو برخی از تذکرههای کهن، از او با عنوان یوسف اصم یاد کردهاند[۳].
در منابع ایرانی پسین، کمتر از وی یاد شده است. میرزا عبدالله افندی از او با عنوان «السيد الأمير يوسفعلي الجرجاني ثم الهندي» یاد کرده و او را از علمای عصر شاه عباس دانسته که به هند رفت و طبع لطیفی در شعر داشته است. سپس از کتاب «فوحات الأنس» او یاد کرده که نسخهای از آن در اختیار مولی ذوالفقار، از کتابشناسان معروف این دوره بوده و میافزاید که اثر دیگری از وی ندیده است.
آثاری در نظم و نثر دارد که پارهای از آنها را در مجموعه مناظراتش با قاضی نورالله ذکر کرده است.[۴]
آثار
- فوحات القدس، در فضائل و کرامات اهلبیت(ع)؛
- معدن المناقب (حاوی پنجاه قصیده و مشتمل بر 3075 بیت در توحید و نعت معصومین(ع))؛
- دبستان، متنی برابر گلستان بوده است؛
- قبلة الأخيار (این منظومه برابر سبحه ملا جامی سروده شده است)؛
- ساده پرگار (پاسخی است به مخزن الأسرار نظامی)؛
- دیوان باعث الوصال؛
- مظهر الحجة (منظومهای درباره امام زمان(عج)، حوالی 870 بیت)؛
- اسئله یوسفیه یا جوابات میر یوسفعلی[۵].
پانویس
منابع مقاله
- ر.ک. جعفریان، رسول، «اسئله یوسفیه»، کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، تهران، چاپ اول، 1388ش.
- ر.ک. حیدری یساولی، علی، پايگاه مجلات تخصصى نور، مجله: میراث شهاب، زمستان 1389 - شماره 62 (18 صفحه - از 91 تا 108).