ادیب نطنزی، حسین بن ابراهیم
ابوعبدالله حسین بن ابراهیم بن احمد (درگذشته محرم ۴۹۷ق/ اکتبر۱۱۰۳)، معروف به ادیب نطنزی ادیب و محدثی بود که به دو زبان فارسی و عربی شعر میسرود. منابع موجود درباره ادیب به مطالبی کوتاه بسنده نموده و غالباً او را ذولسانین (فارسی و عربی) و از سرآمدان ادبیات عرب دانسته و نوشتهاند که وی عمرش را یکسره وقف تعلیم و تعلم کرده و در صنایع ادبی، یگانه عصر خویش بوده است.
ادیب نطنزی، حسین بن ابراهیم | |
---|---|
محل تولد | نطنز |
رحلت | محرم ۴۹۷ق |
اطلاعات علمی | |
اساتید | |
شاگردان | |
زادگاه و اقامتگاه
ادیب خود در بیتی به زادگاهش نطنز تصریح کرده است، اما از تاریخ تولد و چگونگی آموزش او در علوم ادبی و حدیث اطلاعی در دست نیست؛ تنها از یکی از قصاید او به عربی که در وصف اصفهان سروده است و نیز از نام استادانش برمیآید که وی در این شهر اقامت گزیده و در همان جا به فراگرفتن دانش پرداخته است[۱].
اساتید و شاگردان
سمعانی، برخی از استادان ادیب نطنزی، چون: ابوبکر محمد بن عبدالله ریذه ضبی، ابوذر محمد بن ابراهیم صالحانی، ابوالفضل عبدالرحمان بن احمد رازی و نیز شماری از شاگردان و راویان او مانند نوادهاش ابوالفتح محمد بن علی نطنزی و ادیب ابوالعباس احمد بن محمد بن مؤذن را نام برده است[۲].
ستایش وزرا
ادیب تنی چند از وزرا را ستوده که از آن میان میتوان عمیدالملک کندری، وزیر طغرل سلجوقی و فخرالملک ابوالفتح مظفر بن نظام الملک، وزیر ملکشاه و حاکم اصفهان را نام برد[۳].
آثار
- المرقاة في اللغة الفارسیة، یا صحائف (این کتاب فرهنگی عربی به فارسی است که به ۱۲ باب تقسیم شده و هر باب آن اختصاص به یک موضوع مانند آسمان، زمین، گیاهان، جانوران و... دارد. نسخههای خطی فراوانی از المرقاة در کتابخانههای دنیا موجود است که در هیچیک از آنها نامی از مؤلف نیامده است و حاجی خلیفه هم در ذیل الصحائف في اللغة الفارسیة و المرقاة، از مؤلف نامی به میان نیاورده است. بلوشه برای نخستین بار بر اساس آنچه کاتبی دیگر در حواشی نسخه پاریس افزوده است، این کتاب را از آن ادیب نطنزی دانسته و سجادی نیز با بیان شباهتهای موجود میان المرقاة و دیگر اثر ادیب - دستور اللغة - نظر وی را تأیید کرده است. این کتاب در ۱۳۴۸ش به کوشش جعفر سجادی در تهران منتشر شده است).
- دستور اللغة، یا الخلاص (این کتاب پس از دیباچه در ۲۸ کتاب (به شمار منازل قمر) و هر کتاب در ۱۲ باب (به شمار بروج و ماهها) و یک خاتمه مشتمل بر ۳۵ بند - با عنوان فصل و باب و گاه بیعنوان - تدوین شده و در آن افزون بر برابرهای فارسی برخی از واژههای مذکور در قرآن، احادیث، آثار ادبا، مراسلات، امثال و دواوین، دورهای در صرف و نحو عربی برای آموزش زبان عربی فراهم آمده است. برخی از فرهنگنویسان، دستور اللغه و الخلاص را دو کتاب مستقل پنداشتهاند، اما با توجه به آنچه در دیباچه کتاب آمده، نادرستی این پندار آشکار میشود).
- دیوان اشعار (اوحدی بلیانی از دیوانهای فارسی و عربی ادیب یاد کرده، اما هیچیک از این دو دیوان تاکنون به دست نیامده است و تنها ابیاتی پراکنده به عربی و فارسی از وی بهعنوان شاهد بر برخی از صنایع بدیعی مانند قلب، مطابقه، تقابل و... بهجا مانده است که بر پایه این ابیات و آنچه در تذکرهها درباره او آمده، نمیتوان درباره شعر و مقام شاعری وی داوری کرد[۴].