اته، هرمان
اِته، كارْلْ هِرْمان (۱۸۴۴-۱۹۱۷ م / ۱۲۶۰-۱۳۳۵ ق)، پژوهشگر و خاورشناس نامدار آلمانی و صاحب تحقیقات و تألیفات ارزنده دربارۀ شعر فارسی و شعرای فارسیزبان.
زادگاه
اته در قصبۀ اشترالْزوند زاده شد.
تحصیلات
آموزشهای مقدماتی را در زادگاه خویش و تحصیلات عالی را در دانشگاههای گرایزوالْد و لایپزیگ دنبال كرد. در ۱۸۶۵ م به دریافت درجۀ دكتری در رشته زبانشناسی نایل آمد. آنگاه راهی مونیخ شد و در دانشگاه این شهر به مطالعه و تدریس زبانهای فارسی، عربی و تركی آغاز كرد كه از ۱۸۶۷ تا ۱۸۷۱ م ادامه یافت.
فهرستنویسی نسخههای خطی
در اوایل ۱۸۷۲ م به آكسفورد دعوت شد تا در كار فهرستنویسی نسخههای خطی برخی زبانهای شرقی با آن دانشگاه همكاری كند. اته كه سخت مشتاق آشنایی با آثار كهن این زبانها بود، به انگلستان رفت و حدود ۳ سال از عمر خود را در آن دانشگاه به مطالعۀ نخسههای خطی گذراند. ثمرۀ این مطالعات تكمیل فهرستی از نسخههای خطی فارسی، عربی، تركی، هندی و پشتوی موجود در كتابخانۀ بادلیان آكسفورد بود كه چندی پیش از آن توسط خاورشناس نامور آلمانی، كارل ادوارد زاخاو، آغاز شده بود. به علاوه او فهرستی تكمیلی از نسخههای خطی عربی همین كتابخانه فراهم آورد.
ظاهراً در همین دوران بود كه دانشگاه آكسفورد درجۀ فوقلیسانس افتخاری به وی داد.
همزمان با آغاز كار در كتابخانۀ بادلیان، از جانب وزیر انگلستان در امور هندوستان مأموریت یافت كه از نسخههای فارسی موجود در كتابخانۀ دیوان هند لندن فهرستی تهیه كند. در سالهای ۱۸۸۷- ۱۸۸۹ م ممتحن رسمی مدرسۀ مطالعات شرقی دانشگاه آكسفورد بود.
تدریس
در ۱۸۷۵ م دانشگاه ویلز از وی دعوت كرد كه در كهنترین شعبۀ این دانشگاه، واقع در شهر ابریستویث به تدریس آلمانی و زبانهای شرقی بپردازد. او با پذیرش این دعوت درواقع اقامتگاه آیندۀ خود را انتخاب كرد. اته ۴۰ سال (تا ۱۹۱۵ م) در این گوشۀ آرام در مقام استادی دانشگاه ویلز به تحقیق و تتبع و تدریس پرداخت. از پارهای گزازشها برمیآید كه پذیرفتن دعوت دانشگاه ویلز و اقامت دائم وی در آنجا، در واقع گریز از حكومت بیسمارك و تن دادن به نوعی تبعید سیاسی بوده است. با و جود این، اته همچنان به ملیت خویش میبالید. دامنۀ دانش این عالم كوتاه قد، ولی قوی بنیه و مصمم، بسیار گسترده بود. شش هفت زبان و ادبیات مربوط به هر یك را تدریس میكرد. علاوه بر عبری، عربی و سانسكریت و نیز آلمانی، فرانسه و ایتالیایی كه تدریس میكرد، در نشریۀ دانشگاه پیوسته اعلام میكرد كه حاضر است با دانشجویان دیگر زبانهای شرقی كار كند و به گفتۀ یكی از هوادارانش در آنچه میگفت، قصد خود نمایی نداشت.
او تا پایان عمر لهجۀ آلمانی خود را حفظ كرد و با اینكه در زبانآموزی استعدادی درخشان داشت، هیچ گاه برای یاد گرفتن زبان ویلزی به خود زحمت نداد. طی اقامت در ابریستویث، فرصتی یافت كه با خاورشناسان بزرگ انگلیسی، ازجمله ادوارد براون آشنا شود. او سالها عضو رسمی انجمن خاروشناسی آلمان بود و مقالات متعددش در نشریات معتبر آلمان به چاپ میرسید.
در آغاز جنگ جهانی اول (اوت ۱۹۱۴ م)، اته و همسرش در آلمان به سر میبردند، پس از چندی به تقاضای مقامات دانشگاه ابریستویث، اجازه یافتند كه به بریتانیا برگردند، ولی چون در آن روزها احساسات ضد آلمانی در سراسر بریتانیا و ازجمله در ابریستویث بسیار تند و خطرناك بود، اته و همسرش ناچار به ترك شهر شدند و با آنكه مطبوعات و برخی از مقامات بلندپایۀ دانشگاهی و سیاسی به حمایت از او برخاستند و او خود درخواست تابیعت انگلستان كرد، سرانجام در برابر مختصری حقوق بازنشستگی، ناگزیر به استعفا شد. با این حال، وی همچنان تا هنگام مرك به كار فهرستنویسی برای موزۀ بریتانیا و دیوان هند لندن ادامه داد.
آثار
از اته آثار بسیاری در زمینههای گوناگون (تحقیقات، ترجمهها، نشر انتقادی متون كهن و فهرست نسخ خطی) در قالب مقاله، رساله و كتاب برجای مانده كه اهم آنها به شرح زیر است:
الف ـ رسالهها و مقالات
۱. «اسلاف و معاصران رودكی» در «تحقیقات شرقی»، لایپزیگ، ۱۸۷۵ م؛
۲. «فردوسی غزلسرا یا اشعار غنایی فردوسی» در گزاشهای «آكادمی علوم» مونیخ، ۱۸۷۲ م؛
۳. «دربارۀ پارهای از ترجمههای ناشناختۀ تركی كلیله و دمنه»، در «كنگرۀ بینالمللی خاورشناسان»، ۱۹۸۸ م؛
۴. «مجدالدین ابواسحاق كسائی، غزلیات كسائی» در گزارشهای «آكادمی علوم» مونیخ، ۱۸۷۴ م.
ب ـ ترجمهها
۱. «رباعیات ابوسعید ابوالخیر»، گردآوری و ترجمه به آلمانی، در همان نشریه، لایپزیگ، ۱۸۷۵ م؛
۲. «شبستان خیال فتاحی نیشابوری»، ترجمۀ فصل اول آن دربارۀ ایمان و اسلام، از روی نسخۀ لایپزیگ و وین، ۱۸۶۸ م؛
۳. «نظامی گنجوی، لشكركشی اسكندر به آب حیات وظلمات»، شعری از اسكندرنامۀ نظامی، با تحشیه و توضیحات عرفانی، در همان نشریه، ۱۸۷۱ م؛
۴. آثار البلاد زكریا قزوینی، ترجمه به آلمانی براساس چاپ ف. ووستنفلد و حواشی و تعلیقات فلایشر، لایپزیگ، ۱۸۶۸.
ج ـ نشر انتقادی متون كهن
۱. روشنایی نامۀ ناصر خسرو، چاپ متن فارسی، لایپزیگ؛
۲. یوسف و زلیخا، منسوب به فردوسی، ویرایش شده براساس نسخههای خطی كتابخانۀ بادلیان، موزۀ بریتانیا، انجمن آسیایی و دو نسخۀ چاپ سنگی، آكسفورد، ۱۹۰۸ م.
د ـ فهرست نسخههای خطی
۱. «فهرست نسخههای خطی فارسی، تركی، هندی و پشتو در كتابخانۀ بادلیان آكسفورد»، بخش ۲، آكسفورد، ۱۹۰۳ م (ج ۱، ۱۸۸۹ م). این فهرست شامل معرفی ۲۵۴ نسخۀ خطی است كه در ۱۷۵۸ م از جمیز فریزر، كارمند شركت هند شرقی، خریداری شده بود (كراستر، 110).
۲. «فهرست نسخههای خطی در كتابخانۀ دیوان هند لندن»، ج ۱ و ۲، آكسفورد، ۱۹۰۳ م (این فهرست، در ۱۹۳۷ م توسط ادوارد ادواردز ویرایش، و توضیحات و نمایههایی بر آن افزوده شد).
۳. «فهرست نسخههایی خطی شرقی، فارسی، عربی و هندوستانی در كتابخانۀ ملی ویلز»، ابریستویث، ۱۹۱۶ م.
۴. «فهرست توصیفی نسخههای خطی فارسی و عربی كتابخانه ادنبورگ» (با همكاری اشرف الحق و روبرتسن)، ادنبورگ، ۱۹۵۲ م.
ه ـ كتابها
۱. «مطالعات خاورشناسی»، لایپزیگ، ۱۸۷۰ م؛
۲. «مطالعاتی دربارۀ تعزیههای ایرانی»، لایپزیگ، ۱۸۷۰ م؛
۳. «شعر درباری و شعر رمانتیك ایرانیان»، هامبورگ، ۱۸۸۷ م؛
۴. «نظم عرفانی و تربیتی و تغزلی و نوشتههای متأخر ایرانیان»، هامبورگ، ۱۸۸۸ م؛
۵. «زندگی، افكار و اشعار ناصرخسرو»، لیدن، ۱۸۸۵ م؛
۶. «ادبیات فارسی»، این اثر كه شاید نخستین مجموعۀ مستقل دربارۀ ادبیات كلاسیك ایران و مهمترین كار اته باشد، در ۱۳۴۷ ش با عنوان تاریخ ادبیات فارسی توسط صادق رضازادۀ شفق به فارسی ترجمه شده است، و با اینكه نزدیك به ۱۰۰ سال از تألیف آن میگذرد، هنوز از منابع معتبر تاریخ ادبیات فارسی به شمار میآید. تاریخ ادبیات فارسی اته با اینكه نسبتاً به اختصار نوشته شده، ولی پر از نكات ادبی تازه است. اظهارنظرهای عالمانه و استدراكات صائب اته حكایت از دقت عمیق، حوصلۀ فراخ و اجتهاد ادبی او دارد. از مآخذ این كتاب برمیآید كه اته بیشتر از نسخههای خطی بهره برده است. توجه او به پارهای از ویژگیهای تذكرهنویسی در زبان فارسی و همچنین چگونگی تحول زبان فارسی درخور عنایت است.
اگرچه معدودی از داوریهای ادبی او، مانند انتساب منظومۀ یوسف و زلیخا به فردوسی و استنتاجات نادرست ناشی از این انتساب و یا تأیید روایات پارهای از تذكرهنویسان در این باره كه اسدی طوسی استاد فردوسی بوده است، دیگر اكنون مردود شمرده شده، ولی آراء و پژوهشهای وی عموماً هنوز به اعتبار خود باقی است. گویا بعضی از نظراتش در تاریخ ادبیات ایران، نخستین بار اظهار شده است؛ مثلاً اینكه كور زاده شدن رودكی محل تردید است، دقیقی طوسی به كیش زرتشتی گرایش داشته است و یا فردوسی در كنار شعر حماسی، در سرودن اشعار غنایی و رمانتیك نیز تبحر داشته است. [۱].
پانویس
- ↑ کیوانی، مجدالدین، ج6، ص567-566
منابع مقاله
کیوانی، مجدالدین، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.