ابوسعید ابوالخیر، پیر دانش و بینش

ابوسعید ابوالخیر، پیر دانش و بینش نوشته‌ی کاظم محمّدی کتابی است نقدی تحلیلی که به شرح زندگی، سلوک عقلی ـ عرفانی و ‌اندیشه‌های عارفِ شهیر ابوسعید ابوالخیر. ابو سعید ابوالخیر یکی از بزرگترین مشایخ طریقت و سلوک در عالم عرفان و تصوّف است که بعد از او نام و یاد و آموزه‌هایش در اکثر تذکره‌ها با قوّت دیده می‌شود. تصوّف ابوسعید کاملاً متعادل است و افراط و تفریطی در تعالیم وی دیده نمی‌شود، خاصّه آنکه بین شریعت و طریقت جمع کرده و افتراق و جدایی بین آن دو را انکار می‌کند و هم خود و هم مریدان را به پایبندی نه تنها به احکام شریعت، بلکه به تمام سنّت نبوی واداشته است و در راه خود از نخستین کسانی است که به خانواده‌ی پیامبر(ص) یعنی اهل‌بیت چنان احترامی‌می‌گذارد که بیان می‌کند راهی که مرضیّ آنان نباشد نمی‌رویم، یا به همان راهی می‌رویم که ایشان رفته باشند.

ابوسعید ابوالخیر، پیر دانش و بینش
ابوسعید ابوالخیر، پیر دانش و بینش
پدیدآورانکاظم محمّدی (نویسنده)
ناشرانتشارات نجم کبری
مکان نشرایران ـ کرج
سال نشر1381 ش
چاپ1
شابک2-07-2905-964-978
موضوععارفان، ایران، سرگذشتنامه.
زبانفارسی
تعداد جلد1
کد کنگره
‏ 2الف3م/4557 PIR
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

با شهرتی که ابوسعید در جهان تصوّف و عرفان دارد با این حال تا کنون پژوهشی که درخور آن نامور باشد صورت نگرفته است. پیش از این کتاب، یعنی ابو سعید ابوالخیر، پیر دانش و بینش تنها کار مستقل و پژوهشی که صورت گرفته است ابوسعید ابوالخیر، حقیقت و افسانه است که توسّط پژوهنده‌ی گرامی‌پروفسور فریتس مایر صورت گرفته، ولی اختلاف زمانی این دو اثر از بابت تاریخ انتشار بسیار نزدیک است، زیرا کتاب فریتس مایر در سال 1378 منتشر شده و کتاب کاظم محمّدی در سال 1381ش، بنا بر این چندان فاصله‌ی زمانی ندارد. ولی آنچه که هست کار استاد کاظم محمّدی نخستین پژوهش در ایران و به زبان فارسی است و پیش از آن هیچ کتاب پژوهشی و مستقلّی وجود نداشته است.

ضمناً قابل ذکر است که این کتاب، یعنی ابوسعید ابوالخیر، پیر دانش و بینش، در ادامه‌ی «مجموعه مشاهیر عرفان و فلسفه» است، که از سال هشتاد با انتشار چند جلد از آنها توسّط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ‌‌و بعد از آن توسّط انتشارات نجم کبری صورت گرفته که تا کنون بیش از سیزده شخصیّت فلسفی ـ عرفانی به مانند: ابن عربی، مولانا، ابوبکر شبلی، ابوحامد غزّالی، سید برهان‌الدین محقق ترمذی، بایزید بسطامی‌، سهروردی، نجم‌الدّین کبری، علاءالدّوله سمنانی، حلاج، بهاءالدین ولد و سعدالدین حموی صورت گرفته است که هر کدام اثری ارزشمند و مرجعی مهم برای پژوهشگران و اساتید عرفان و فلسفه محسوب می‌شود. بدیهی است که برخی از این آثار برای نخستین بار در جهان اسلام تحقیق و منتشر شده است.


ساختار

کتاب ابوسعید ابوالخیر، پیر دانش و بینش اثری است یک جلدی و با 240 صفحه که اختصاصاً به معرّفی این این عارف شهیر و نامور می‌پردازد و از سیر و سلوک عرفانی، آراء و‌اندیشه‌های خاص او می‌گوید. زندگی او را می‌کاود و در دقایق زندگیِ او ما را شریک و همراه سفرهای صوری و معنوی می‌گرداند. در طول کتاب با مقولات زیادی مواجه می‌شویم که شاید کمتر شنید‌ه‌ یا دیده شده باشد، قلم نویسنده در این کتاب به مانند مجموعه مشاهیر عرفان و فلسفه چنان است که گویی با یکایک آنان زیسته است و به همین منوال ما را به همراه ایشان به سفری معنوی می‌برد تا از ورای زمان حظّی معنوی از ایشان ببریم.

از مقدّمه‌ی کتاب چنین دانسته می‌شود که این اثر ششمین کتاب از مجموعه مشاهیر عرفان و فلسفه است، زیرا نویسنده در انتهای مقدّمه در این خصوص چنین توضیح می‌دهد: ششمین جلد از این مجموعه، شرح حال، زندگی، اندیشه و سلوک عرفانی یکی دیگر از نامورترین شخصیّتهای جهان عرفان و تصوّف اسلامی‌است. جناب ابوسعید فضل‌الله بن ابوالخیر بن احمد میهنی، حافظ، فقیه، کلامی، محدّث، مفسّر، صوفی و عارف بزرگ اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری[۱].

کتاب هم به مانند دیگر کتابهای این مجموعه به زبانی بسیار ساده و روان نوشته شده است. نویسنده خود در مقدّمه به این روش نیز اشاره نموده است. وی می‌گوید این مجموعه، یعنی مشاهیر عرفان و فلسفه و از جمله این کتاب نهایت سعی را در ساده‌نویسی داشته است تا خواننده با کمترین زحمت و بدون رجوع به قاموسها و فرهنگنامه‌ها بتواند به سهولت متن را بخواند و بفهمد. این شیوه در دستور کار وی بوده است و می‌توان گفت در اکثر این کتابهای این مجموعه نیز به همین گونه رفتار شده است با این حال نباید گمان کرد که نویسنده در همه جا از این شیوه استفاده کرده است، کما اینکه در برخی آثار نوشتاری سخت را به کار گرفته که جز افراد متخصّص از خوانش و فهم آن عاجز می‌شوند، برای نمونه تمهیدی بر معرفت نفس را می‌توان نام برد.

نویسنده در آغاز کتاب در بخش مقدّمه در خصوص تحقیقاتی با این تم می‌گوید: تحقیق و جست و جو در اقوال و احوال عارفان و اهل سلوک از لذّت‌بخش‌‌ترین کارهای ممکن برای محقّقِ عرفان و تصوّف است، و این به چندین دلیل می‌تواند باشد، یکی از این بابت که اینان به معرفتِ عرفانی و کشف و شهودی رسیده‌اند که بسیاری از پرده‌ها و حجابهای راه از برابر دیدگانشان به کناری رفته، چیزها دیده‌اند و به جاهایی رسیده‌اند. هم از این بابت که این بزرگان، از رشدیافتگان سلوک معنوی و عرفان الهی هستند و در کشف رمزهای دینی و تأویل آیات قرآنی گامها برداشته‌اند و در فهم بهتر کتاب خدا مؤثّر بوده‌اند، و هم از این بابت که آنان در زمر‌ه‌ی اولیاء الهی و مردان خدا هستند و همین نکات می‌تواند اسباب شوق و وجد همه کس به ویژه اهل تحقیق را از برای ذکرشان فراهم سازد. برخی از ایشان جزو کسانی هستند که می‌توانند برای عصر ما و نسل جوان ما الگویی مثبت و سازنده در جهت سلوک عینی، عملی، انسانی و اجتماعی باشند، زیرا که خود آنان در جمع زیسته و از برای رشد زمان و جامعه‌ی خود کوشیده‌اند. شاگردان و مریدان صالح و سالم پرورده‌اند. حاکمان را نصیحت و اصلاح کرده‌اند و در بسیاری موارد از خطاها و ظلمهایشان کاسته‌اند و بسیاری از سرگشتگان را به دین الهی جذب و علاقه مند کرده‌اند[۲].

نویسنده در انتهای مقدّمه در خصوص این کتاب می‌نویسد: به هر جهت این نوشته نیز به مانند پنج کتاب گذشته ابن عربی، مولانا جلال‌الدین محمد مولوی، ابوبکر شبلی، امام محمد غزالی و بایزید بسطامی‌ به این نیّت نوشته شده تا تحوّلی در زندگی و اندیشه‌ی جوانان ما داشته باشد و آنان را با عرفان عمیق و تصوّف صحیح آشنا کند و از گرایشهای خطا و خام جوانان به برخی مسلکهای ناراست و نادرست جلوگیری کند. شناخت این عارفان با نوع اندیشه و سلوکی که داشته‌اند می‌تواند مرجعی برای گراییدن درست در زندگی باشد و قهراً بدون شناخت این بزرگان به علّت نبودن ملاک و محک صحیح عرفانی‌ای بسا که برخی به بیراهه روند و به جای کمال به سقوط معنوی و لاابالیگری بگرایند و به جای ایمان به کفر برسند[۳].

فهرست مطالب کتاب ابوسعید ابوالخیر، پیر دانش و بینش که در ابتدای کتاب آمده بدین شرح است: مقدّمه. ابوسعید و خانواده. آموزشها و دانشها. شخصیّت ابوسعید. ابوسعید و مردم. معاصران ابوسعید. مسافرتهای ابوسعید. ابوسعید و شعر. ابوسعید و عرفان و تصوف. ابوسعید و کتابشویی. کلمات ابوسعید. حکایات ابوسعید. پاسخ به پرسشها. مذهب ابوسعید. پایان زندگانی ابوسعید. و در انتهای اثر نیز منابع و مآخذ باافه‌ی نمایه وجود دارد. برخی از عناوین کلّی دارای زیرمجموعه‌هایی چند هست که ربطی تمام با عنوان اصلی دارد.

چنانکه از فهرست مطالب کتاب بر می‌آید چیزی در خصوص زندگی این عارف نامی‌از قلم نیفتاده است. در واقع هر چه که در خصوص ابوسعید ابوالخیر مورد نظر بوده در این فهرست گنجانده شده است و ما می‌توانیم با خوانش هر قسمت به مطلبی خاص راه ‌یابیم ولی بهتر آن است که نویسنده را در این نگارش از آغاز تا انتها همراهی کنیم. چنانکه پیداست از شرح زندگی آغاز کرده و در ادامه به اندیشه‌های دینی و بعد از آن به باورهای عرفانی او اشاره کرده است و این سیری درست در شناخت این عارف است.


گزارش محتوا

کتاب ابوسعید ابوالخیر، پیر دانش و بینش، نوشته‌ی کاظم محمّدی با دقّت تمام به بررسی زندگی و افکار عرفانی شیخ ابوسعید می‌پردازد. کتاب حاضر حجم چندانی ندارد ولی با این حال به زبان بسیار ساده سعی در بهتر شناساندن این عارف شهیر دارد و چنین به نظر می‌رسد که در کار خود موفّق بوده است، چاپهای مکرّر که اکنون چاپ چهارم آن در دست است به نوعی نشان توفیق آن محسوب می‌شود.

در مقدّمه که تقریباً کوتاه است در عین حال ما را به دقّت با فضای مطالعه در خصوص ابوسعید آشنا می‌کند. توضیحاتی جامع در معرّفی او و آثاری که او را معرّفی می‌کند در اختیار خواننده قرار می‌دهد. همانجا متذکّر می‌شود که ابوسعید خود در سلوک و راهی که می‌رفته با چالشهای بسیار و با حوادث ریز و درشت زیادی مواجه بوده است، در واقع راهی ناهموار و دشوار را طی کرده است. امّا در این دشواری راه و ناهمواری مسیر سلوک مردانی راهدان و خالص وجود دارند که دست نیازمندان کمال را بگیرند و ایشان را در صورت استقامت به کمال بایسته برسانند. زندگی ابوسعید زندگی یک سالک کامل است با تمام سختی‌ها و چالشهای ممکن.

ابوسعید شیخی است دانشمند و آگاه به مطلب و جریانات تصوّف زمان خود و آنچه که از دیرباز تا آن زمان قابل دین و دانستن بوده است. در بخش کتابشویی در همین کتاب نشانی از کتابخانه‌ی بزرگ او و اینکه وی آنها را در طول زمان خوانده و دانسته است وجود دارد. در همین مقدّمه اشاره‌ای به منابع کهن در توصیف و شناخت ابوسعید وجود دارد کما این که به کتاب حالات و سخنان ابوسعید ابوالخیر که توسّط یکی از نوادگان او صورت گرفته توجّه داده است و دیگر کتاب اسرار التّوحید فی مقامات الشّیخ ابوسعید که توسّط تعدادی از اساتید تصحیح و منشتر شده است. در تصحیح این اثر و انشار آن نیز مثل برخی دیگر از آثار مستشرقین پیشتاز بوده و گوی سبقت را از داخلیها ربوده‌اند. برای نخستین بار در این دوران والنتین ژوکوفسکی شرق شناس شهیر روسی به این امر اهتمام کرد و بعد از آن اساتید برجسته‌ی داخلی پیرو آن و شاید از روی همان نسخه به مطالعه و تصحیح تازه اقدام کرده باشند[۴].

غیر از دو اثر قدیمی‌مذکور نوشته‌ها ی دیگر هم در راه شناساندن ابوسعید وجود داشته که نویسنده، کاظم محمّدی یکایک آنها را دیده و در مقدّمه‌ی خود به آن متذکرّر بوده است، به مانند: ابوسعید نامه از سید محمد دامادی، و یا برخی از نوشته‌های استاد عبدالحسین زرین‌کوب به مانند ارزش میراث صوفیه و جستجو در تصوف ایران. همینطور اشاره به اشارات آن ماری شیمل کرده است و از همه مهمتر کتاب ابوسعید ابوالخیر، حقیقت و افسانه از پروفسور فریتس مایر. امّا غیر از اینها در مجموعه تذکره‌ها و آثار عرفانی و صوفیانه‌ی قدیم نیز مطالبی پراکنده وجود دارد که نویسنده برای این پژوهش هیچ کدام را از دست نداده و در پژوهش خود نقطه‌ی ابهامی‌باقی نگذاشته است. آثار منظوم عطار، حکیم سنایی، تفسیر رشیدالدین میبدی، نوشته‌های امام محمد غزالی، تلبیس ابلیس ابن جوزی، کشف المحجوب هجویری، نوشته‌ها ی خواجه عبدالله انصاری، نکته‌های عین القضاة همدانی و ابوالقاسم قشیری و دیگران[۵].

در فصل ابوسعید و خانواده اطلاعاتی در خصوص زندگی صوری شیخ ارائه می‌دهد. ولادت او در اوّل ماه محرّم سال 357 هجری بوده و زادگاه او که با خوانشهای متفاوت در منابع دیده شده مهنه نام داشته که امروزه در ترکمنستان است. پدر او معروف به ابوالخیر و مشهور به بابو بوالخیر به عطاری اشتغال داشته است و وضع مالی خوبی هم برای او نوشته‌اند. گرایش صوفیانه‌ی خانواده‌ی ابوسعید وی را از همان کودکی به شریعت و طریقت مشتاق کرده و با فکر کودکانه اندیشه‌های بلند صوفیانه را مرور می‌کرده تا آن شد که شد. از مادر ابوسعید هیچ گزارشی وجود ندارد ولی اینقدر هست که محرّک اصلی ابوسعید در همان کودکی که به مجالس عرفانی راه یابد همین مادر بوده است[۶]. داستانی در منابع از عشق و ارادتش به الله در همان دوران کودکی وجود دارد که اتاق خود را سرشار از نام الله می‌کند[۷]. همین الله است که وی به عشق آن سلوک را تا کمال ادامه می‌دهد.

در بخش آموزشها و دانشها، به انواع علوم اسلامی ‌و ادبی موجود اشاره شده که ابوسعید به مرور آنها را فراگرفته است. قرآن را با تمام علوم متعلّق به آن از ابومحمّد عنازی فرا گرفت، همانجا صرف و نحو عربی و لغت و ادبیات عرب را به طور کامل آموخت. برای آموختن فقه به مرو سفر کرد و نزد امام ابوعبدالله الحضرمی پنج سال تمام به طور کامل فقه شافعی را خواند کار تعلیم فقه را برای سالهای دیگر در نزد امام ابوبکر قفال مروزی ادامه داد تا آنکه خود در فقه استادی کامل و فقیهی متبحّر شد. بعد از آن در نزد امام ابوعلی زاهربن احمد علوم تفسیر و حدیث و کلام را فراگرفت. در اسرار التوحید از نحوه‌ی درس گیری و اشتیاق او به تعلیم سخنهای دقیق وارد شده است[۸].

دیگر فصول نیز به مسائل صوری و زندگی شخصی او ناظر است به مانند فصل همسر و فرزندان. در بخش شخصیّت ابوسعید نگاهی دقیق را به وی اختصاص داده و از دریچه منابع وی را چنانکه بوده ترسیم کرده است و حالات او را که نشانگر شخصیت اوست را گزارش نموده است. ابوسعید بسیار مردم دار بوده و با تساهل و مدارا با همگان رفتار می‌نموده است، همین نیز سبب گرایش وسیع مردم به وی بوده است. ابوسعید در دوره‌ای زنده می‌کرده که مشایخ و مشاهیر زیادی همزمان با او حضور داشتند و از این رو تعاملات زیادی بین ایشان دیده شده است، گر چه برخی جانب ناسازی با او و حتّی بغض و حسادت را در کار کرده بودند که در متن به طور واضح و آشکار از آن یاد شده است. در بین مشاهیر زمان او می‌توان طبق فهرست مطالب به 12 فرد مؤثّر اشاره کرد مثل: ابوالحسن خرقانی، خواجه عبدالله انصاری، ابوالعبّاس قصّاب آملی، ابوالقاسم قشیری، ابوعبدالرحمن سلمی، امام الحرمین، ابوالمعالی جوینی و دیگران.

در سفرهای ابوسعید شهرهای سرخس، نیشابور، مرو، بسطام، خرقان و آمل دیده می‌شود که در خش مسافرتها به یکایک آنها اشاره شده است و این که این سفرها به چه خاطر بوده و در آن میان با چه کسانی دیدار کرده است. در فصل ابوسعید و شعر دقیق‌ترین نظریات استاد عرفان شناس کاظم محمّدی را می‌توانیم ببینیم که بر خلاف حرف و حدیثهای برخی از ناموران بر این است که از ابوسعید شعر زیادی وجود ندارد، الا چند رباعی. با آنکه وی را از بابت حافظه‌ی شعری بسیار گسترده و فعّال توصیف نموده است[۹]. با توجّه به مهمترین اسناد شناخت ابوسعید به طور قطع می‌توان گفت که اشعاری که به نام ابوسعید گفته و منتشر شده است هیچکدام از وی نبوده و صرفاً به وی منسوبند[۱۰].

در بخش ابوسعید و عرفان گذشته از تعاریفی که به طور پراکنده از سوی او در این باره وجود دارد در عین حال او نخستین کسی است که در صورت ظاهر بین تصوّف و عرفان فرق گذاشته و وزرنه‌ی عرفان را سنگین‌تر از تصوّف قلمداد کرده است. عباراتی که وی در تعریف و توصیف تصوّف و صوفی آورده بسار مهم و اثربخش است، زیا همه مبتنی بر مخالفت با نفس و در خدمت دین و خدا بودن را لحاظ کرده، دوری از خصلتهای بر و ظهور دادن اخلاق خوب از نمونه‌ی تصوّف او محسوب می‌شود. در یک عبارت از ابوسعید که در برخی منابع آمده او ده مورد را برای تصوّف حقیقی و اصیل بر می‌شمرد که بدون آن تصوّف بی معنا خواهد بود و این ده مورد تماماً متّکی به آیات قرآن و بیانگر کامل شریعت نبوی است[۱۱]. آخرین بخش کتاب به مذهب شیخ اختصاص یافته است. با آنکه دوره‌ی او را دوران کشمکش مذاهب خوانده امّا در منابع اصلی شناخت او اشاراتی به مذهب انتخابی او وجود دارد که می‌توان حدس زد که وی پیرو کدام مذهب بوده است، هر چند که او دوران فقه آموزی را در مذهب شافی سپری کرده و به عنوان فقیه شافعی هم مدّ نظر بود ولی اقوالی که از وی هست گرایش صریحتر او را در این باره نشان می‌دهد. این که ابوسعید در پایان مجالس خود ختم به صلوات بر محمّد و آل محمّد می‌کرده است نشانی از باور اوست. و اینکه رسماً گفته است: ما در موکبی نرویم که آل محمّد آنجا نباشد تأییدی گران بر همان باور محسوب می‌شود. در منابع هست که وی حدیث ثقلین را هر از گاهی متذکّر می‌شده[۱۲]. ابوسعید ابوالخیر با عمری سلوک و معرفت عمیق و خدمت به فکر و فرهنگ ایرانی ـ اسلامی‌سر انجام در هتاد و سه سالگی در روز پنجشنبه چهارم ماه شعبان سال 440 هجری در شهی که زاده شد خرقه تهی کرد و به دیدار محبوب شتافت.


ویژگیها

کتاب ابوسعید ابوالخیر، پیر دانش و بینش به مانند دیگر آثاری که از کاظم محمّدی در مجموعه مشاهیر عرفان و فلسفه به انتشار رسیده در راستای معرّفی درست بزرگانی است که ‌اندیشه و راه درست زیستن را از طریق سلوک و‌اندیشه برای ما باقی گذاشته‌اند. در این کتاب هم نکات مهمی‌‌وجود دارد که به آن اشاره می‌شود:

  1. کتاب دیدگاهی نقدی دارد و در نقد نیز با استدلال و استنادات اصلی وارد بحث شده است.
  2. متن کتاب روان و با دقّت نوشته شده است.
  3. معرّفی تام و تمام و همه جانبه از این عارف صورت پذیرفته است.
  4. این اثر نخستین پژوهش رسمی‌و مستقل به زبان فارسی است.
  5. نویسنده در این اثر به مانند دیگر آثار خود صراحتی در گفتار دارد و نقدهایی مهم و کارساز را برای خواننده ارائه می‌‌دهد.
  6. استفاده از منابع گسترده در معرّفی شخصیّت و سلوک و اندیشه‌های ابوسعید.
  7. وجود پاورقی‌ها که آدرس آیه، حدیث و متن مورد نظر را می‌دهد.


وضعیت کتاب

ابوسعید ابوالخیر، پیر دانش و بینش، تألیف کاظم محمّدی

کتاب در یک جلد با مقدّمه‌ای خلاصه نوشته شده است. متن کتاب فارسی است و دارای 240 صفحه است. کتاب حاضر در قطع رقعی و با جلد نرم و کاغذ مرغوب منتشر شده. در آغاز، فهرست مطالب درج شده و در انتهای اثر هم فهرست جامعی از منابع و مأخذ و همینطور نمایه‌ی کامل دیده می‌‌شود. بخشی از کتابهای این نویسنده در انتشارات نجم کبری نیز در آخر کتاب پیوست شده است.

پانویس

  1. مقدّمه، ص 9
  2. مقدّمه، صص 8-7
  3. مقدّمه، ص 16
  4. مقدّمه، صص 13-12
  5. مقدّمه، صص 15-13
  6. متن، ص 20
  7. متن، ص 21
  8. متن، ص 25
  9. متن، ص 112
  10. متن، ص 114
  11. متن، صص 135-134
  12. متن، ص 205

منابع مقاله

مقدّمه و متن کتاب

وابسته‌ها